اعتقادات
جری فالول یکی از سران جریان مسیحیت صهیونیستی است که مدعیست روسیه در جنگ آرماگدون که جنگ آخرالزمان است شرکت خواهد کرد. او دلیل این ادهای خود را تشابه دو نام «ماشک» و «توبال» که در کتاب مقدس یهودی_مسیحی آمده است و در جنگ نهایی شرکت میکنند با دو شهر «مسکو» و « توبولسک» که در روسیه واقع شدهاند میداند، حال آنکه شهر ماشک در کناره رود دجله واقع شده و شهر توپال هم در قسمت جنوب فققاز و هیچ ارتباطی با کشور روسیه ندارند!
بر اساس متون صهیونیستی نمیتوان از رژیم اشغالگر صهیونیستی توقع طرفداری از صلح در خاورمیانه به ویژه درباره فلسطین داشت؛ زیرا آنان به دنبال تحقق پیشگوییهای انبیاء در جهت ظهور مسیحا هستند و سرعت بخشیدن به نبرد پایانی، یکی از عناصر اصلی در این پیشگوییها است.
برخی به دلیل شباهت یکی از قضاوتهای علی (ع) با قضاوتهای سلیمان نبی در تورات، تصور کردند توسط علمای اسلامی در این موضوع کپیبرداری صورت گرفته است، حال آنکه به دلایلی این ادعا نادرست است.
حضرت سلیمان در اسلام و مسیحیت فردی شاخص و ممتاز است اما کتاب مقدس مسیحی او را متهم به کافر شدن و ساخت بت خانه می کند، در حالی که قرآن کریم این اتهام را نپذیرفته و به صراحت کافر شدن ایشان را رد می کند.
قدرت گرفتن طالبان در افغانستان بهانهی خوبی بود تا مسیحیان تبشیری بر طبل اسلام ستیزی و حقوق زن در اسلام بکوبند. بررسی رابطهی اسلام با اعمال طالبانی مجال دیگر میطلبد، اما آنچه جالب توجه است، ناآگاهی تبشیریها نسبت به تاریخ دین خودشان است. تاریخی که در برههای از آن شاهد بدترین شکنجهها علیه زنان، تنها به اتهام جادوگری هستم. کتاب "چکش جادوگران" که با تایید پاپ نوشته شد، نسبتهایی عجیب در مورد زنان به کار میبرد؛ این کتاب زن را موجودی ضعیف که دائم در پی فریب مرد است معرفی میکند و زنان را به سبب ضعف جسمی گناهکارتر میداند. چکش جادوگران خلقت زن را ناقص معرفی میکند چرا که از دندهی چپ مرد است و خمیدهگی آن را به معنی بر ضد مرد بودن تفسیر میکند!
رشید سليم الخوری ادیب و شاعر نامدار است که در بخشی از نوشتههایش از مسملنانان به خاطر دوری از تعالیم نبی شکایت و در ستایش پیامبر قلم زده است. او آیین اسلام را فطری و راهگشایی معرفی میکند که میتواند بشر را به نجات برساند. همچنین به خاطر داشتن برنامهی جامع برای بدن و روح ایشان را بزرگترین فیلسوف بشر میداند.
طبق الهیات پروتستان که مسیحیان تبشیری پیرو آن کار زیبای مرحوم علی لندی که با فداکاری جان دو نفر را نجات داد اما خودش کشته شد، هیچ ارزشی ندارد چرا که در الهیات پروتستان صرفا فیض است که باعث نجات میشود و اعمال نیک هم در اعطای فیض به افراد تاثیر ندارند. و هر عمل نیکی بدون داشتن فیض خدا، بیارزش است!
بسیاری از مخالفان دین اسلام شبهه میکنند که دین اسلام دینی است که به نیازهای دنیوی بشر توجه نکرده، زیرا از دیدگاه اسلام دنیا جهنم مؤمن و بهشت کافر است؛ یعنی مؤمن باید از لذات دنیوی چشمپوشی کند. در اسلام درباره نیازهای دنیوی و شادی چیزی گفته نشده، از اینرو اسلام دین حزن و اندوه است و به نیازها و خوشیهای دنیوی بشر توجه ندارد و فقط او را به آخرت گرایی دعوت میکند.
آنتوان بارا که یکی از نویسندگان مسیحی است در کتاب خویش به نام" حسین در اندیشهی مسیحیت؛ با مقایسهی ماجرای شهید شدن امام حسین(ع) با مصلوب شدن عیسی مسیح(به نقل از انجیل) به دردناکتر و غیرانسانیتر بودن قتل امام حسین اعتراف میکند. یکی از مهمترین دلایل او این است که ایشان توسط نزدیکان و به اصطلاح شیعیان خود که ابتدا ایشان را دعوت کردند ولی بعدا بیعت خود را شکستند، شهید شدند اما عیسی مسیح توسط یهویان که از ابتدا دشمن مسیحیت بودند مصلوب شد.
یکی از اسرائیلیاتی که متاسفانه بین تفاسیر اسلامی نفوذ کرده و تا حدی نیز مورد قبول مفسرین قرار گرفته، بحث خلقت حوا(جنس زن) از دندهی آدم(جنس مرد) است. با دقت نظر در این موضوع درمییابیم که این اعتقاد برخلاف برخی احادیث شیعه است و منبع واقعی آن تورات میباشد. نویسندگان تورات نیز با تاثیرپذیری از اسطورههای سومری این داستان را در متن مقدس یهودی وارد کردهاند!
گواتمالا یکی از کشورهای آمریکای مرکزی است که نفوذ اندیشههای مسیحیت صهیونیستی در آن، این کشور را به یکی از حامیان مهم رژیم آشغالگر صهیونیستی تبدیل کرده. جیمی مورالس رئیس جمهور این کشور بارها در اظهارات و عمل خود، حمایتش از رژِیم صهیونیستی را اعلام کرده و تشکیل کشوری مستقل برای یهودیان به پایتختی اورشلیم را تحقق پیشگویی کتاب مقدس یهودی-مسحیحی میداند.
به نظر مرحوم علامه مصباح یزدی یکی از عوامل گسترش اندیشهی تکثرگرایی در مسیحیت را عجز این دین در مقابل ادیان دیگر خصوصا اسلام میداند و اینکه بزرگان مسیحیان در برابر گسترش روز افزون اسلام در غرب اعلام کردند دین اسلام نیز یکی از ادیان بزرگ و محترم است تا به این صورت خود را هم ردهی اسلام بخوانند و بقای خود را تضمین کنند.
پولس در عهد جدید بر این اعتقاد است که همه قدرتها را خداوند بر سرکار آورده است. او حتی حکومت فرعون را منتخب خداوند میداند و میگوید: «فرعون، پادشاه مصر، نمونه دیگری از این واقعیت است، خدا به او فرمود که سلطنت مصر را فقط به این دلیل به او بخشیده است تا قدرت عظیم خود را علیه او نشان دهد و تمام دنیا نام عظیم و الهی او را بشنوند».
نعمتهای بهشتی صرفا در لذائذ مادی و جنسی خلاصه نمیشود و ذکر این موارد برای تشویق افرادیست که از ایمان کمتری برخورداند و با نعمتهای معنوی نمیتوان آنها را ترغیب به بهشت کرد. مانند کودک که نمیتوان او را به وعدهی آپارتمان تشویق به درس خواندن کرد ولی در عین حال با شکلات قانع میشود.