زن از دندهی مرد نیست!
پایگاه جامع فرق؛ ادیان و مذاهب_ منابع اسلامی همانگونه که از معصومین(علیهمالسلام) نقل شدهاند، به دست ما نرسیده است. در طول سالیان شاهدیم در لابلای کتب دینی، برخی آموزهها و روایاتی وجود دارد که با دقتنظر و نگاه محققانه پی به عدم اعتبار آنها میبریم. یکی از انحرافاتی که در منابعی اسلامی رخ داده و نیازمند دقت بالایی است بحث" اسرائیلیات" میباشد. به طور کلی اسرائیلیات یعنی مطالبی که از کتب یهود و آموزههای یهودی وارد منابع حدیثی اسلامی شدهاند. امروزه با گسترش تحقیقات و در دسترس بودن آسان منابع میتوان با دقت بیشتری در این موضوع اظهارنظر کرد. یکی از مصادیق این اسرائییات داستان خلقت جناب حوا از دندهی چپ آدم(علیهالسلام) است.
در تفسیر طبری از ابن اسحاق نقل شده که میگوید: «آنگونه که از اهل کتاب جمله یهود و سایر اهل علم برای ما نقل شده و از ابن عباس و دیگران هم روایت بودهاند، گفته شده خدا خواب را بر آدم مستولی کرد و آنگاه از یکی از استخوانهای چپ سینه او استخوانی را برداشت و جای آن را با گوشت پر کرد، درحالیکه آدم همچنان در خواب بود، و آنگاه از آن استخوان همسر آدم، حوا را آفرید و او را بهصورت یک زن شکل داد تا آدم در کنارش آرامش یابد. چون آدم از خواب برخاست، وی را در کنارش دید و به او گفت: تو گوشت و خون و همسر من هستی و آنگاه به او الفت گرفت»[1] در مجمعالبیان نیز میخوانیم: «خدای تعالی آدم را در بهشت مأوا داد. او در بهشت تنها و بیقرار راه میرفت و همسری نداشت تا با وی انس گیرد. روزی خوابید و چون برخاست زنی را دید که بالای سر وی نشسته و خدا او را از استخوان آدم آفریده بود. آدم از وی پرسید: تو کیستی؟ گفت: زنی هستم. پرسید: به چه منظور آفریده شدهای؟ گفت: تا در برم آرامش یابی». [2]
در تفسیر درالمنثور و در ذیل آیه: «و خلق منها زوجها» از قول ضحاک روایت کرده که گفت: «منظور از آیه این است که خداوند حوا را از استخوان پشت آدم که پستترین استخوانهاست! آفریده البته جالب است بدانیم طبق روایتی دیگر که در همین تفسير آمده، نهتنها حوا از دنده پشت حضرت آدم خلق شده، بلکه زن ابلیس! نیز از دنده چپ پشت او آفریده شده است![3]
مرحوم طبرسی نیز میفرماید: «بیشتر مفسران معتقدند که حوا از یکی از استخوانهای دنده آدم آفریده شد و از پیامبر نیز روایت کردهاند که فرمود: زن از استخوان کج خلق شده است، اگر بخواهی آن را راست کنی شکسته میشود و اگر با او مدارا کنی از او منتفع میشوی.»[4] از این جمله طبرسی که میفرماید: «اکثر مفسران بر این اعتقادند» میتوان دریافت این فکر یک اندیشه رایج بوده و باعث شده بسیاری از مفسران از همین منظر به آیه نخست سوره نساء خلقكم من نفس واحدة و لق منها زوجهاه و مانند آن بنگرند. عجیب آنکه برخی مفسران بر اساس همین روایات، دست بهنوعی برداشتهای سلیقهای زدهاند. از جمله قرطبی مینویسد: برخی مفسران گفتهاند خداوند حوا را بهگونهای از استخوان آدم آفرید که احساس درد هم نکرد زیرا اگر متحمل درد میشد، دیگر هیچ مردی به زن خود محبت نمیورزید!»[5]
در پارهای از روایات نیز علت فزونی میراث مرد بر زن، خلقت زن از دنده مرد و نقصان یکی از دندههای مرد نسبت به زن عنوان شده است![6]
نقد و بررسی این روایات
باوجودآنکه این روایات از گستردگی بسیاری برخوردارند، و این عقیده بهنوعی سیطره بر افکار بسیاری از مفسران و محدثان داشته است، اما هیچکدام قابلاعتماد نبوده، همان گونه که اشاره خواهیم کرد، چنین فکری ریشه در کتب یهود و برخی افسانههای تاریخی دارد. محمدجواد مغنیه میگوید: «اینکه گفته شده حوا از استخوان آدم خلق شده، گرچه شایع است، اما مصدر صحیحی نمیتوان برای آن یافت و حدیثی هم که در این باره آوردهاند قابلاعتماد نیست و اگر هم آن را صحیح بدانیم، باید گفت مقصود از آن اشاره به مساوات و عدم تفاوت زن و مرد در خلقت است.»[7] فخر رازی نیز در یکی از اقوال خود ضمن رد خلقت حوا از دنده آدم میگوید: «خدایی که قادر است آدم را از خاک بیافریند، همو قادر خواهد بود که حوا را نیز از خاک خلق کنند و دیگر نیازی نیست تا بخواهد وی را از استخوانی از استخوانهای آدم بیافریند.»[8]
علامه طباطبایی نیز با منتسب کردن چنین اعتقادی به تورات مینویسند: «روایاتی که از ائمه اهلبیت (عليهالسلام) نقل شده، این موضوع را تکذیب میکند. اگرچه ممکن است آن را حمل بر این کنیم که منظور، خلقت از نتمه گل آدم است، منتها آن قسمتی که کنار دندههای او قرار داشته است.»[9]
تکذیب این اعتقاد در روایات اهلبیت(علیهالسلام)
در روایتی نقل شده که فردی از امام محمدباقر(علیهالسلام) میپرسد: خداوند حوا را از چه آفرید؟ حضرت فرمود: مردم در این باره چه میگویند؟ او گفت: میگویند خداوند او را از دندهای از دندههای آدم آفرید. فرمود: دروغ میگویند؟ آیا خداوند عاجز بود از اینکه وی را از چیز دیگری بیافریند؟ راوی گفت: جانم فدای تو باد! وی را از چه آفرید اما فرمود: پدرم از پدرانش به من خبر داد و گفت که پیغمبر فرموده است: خداوند تبارکوتعالی یک قبضه از خاک برداشت و با دو دست راست آنها را مخلوط کرد _هردو دستش راست است_و از آن آدم را آفرید. قسمتی از خاک زیاد آمد و حوا را از آن آفرید.»[10]
همچنین در حدیثی دیگر آمده که زراه از امام صادق (علیهالسلام) درباره خلقت حوا پرسید و گفت: برخی افراد میگویند خداوند عزوجل، حوا را از دنده چپ آدم خلق کرد. امام صادق(علیهالسلام) فرمود:
«خداوند از آنچه میگویند مژه است. این حرف را کسی میزند که معتقد است خدا قدرت نداشت برای آدم همسری از راهی جز استخوان وی بیافریند، و این اعتقاد راه را بر اعتراضکننده میگشاید که بگوید: اگر حوا از استخوان آدم خلق شده، پس آدم با برخی اعضای خود نزدیکی کرده، این افراد را چه میشود؟! خدا میان ما و ایشان قضاوت کند.»[11]
رفع ابهام از آیه
همانگونه که ملاحظه شد، برخی مفسران بهخاطر درک سطحی از آیه ۱ سوره نساء و آیات مشابه آن، و اعتماد به برخی روایات بیپایه، راه به مقصود نبرده و در این وادی سرگشته شدهاند. حالآنکه توجه به سایر آیات قرآن هرگونه ابهامی را از چهره این آیه و مانند آن میزداید و روشن میکند که منظور، خلقت همسر انسان از جنس اوست (جنس بشر) و نه از پیکر او!
بهعنوانمثال در آیه ۲۱ سوره روم آمده است: «و من آیاته أن خلق لكم من أنفسكم أزواجا لتسکنوا إليها؛ از نشانههای او این است که ازواجی از جنس خودتان آفرید تا در کنار آنها آرامش یابید» .
صاحب تفسیر المنار میگوید: «مسئله آفریده شدن حوا از پهلوی آدم، چیزی است که قرآن درباره آن صراحتی ندارد. این آیه را نیز که میفرماید: همسرش را از او آفرید، نباید بر آن معنی حمل کرد، بهگونهای که گزارش قرآن همسان گزارش تورات شود. تورانی که در دست اهل کتاب است و آفرینش را بهسان یک داستان تاریخی نقل میکند.»[12]
ریشه این مجعولات در تورات و افسانههای تاریخی
در باب دوم از سفر پیدایش تورات چنین آمده است: «از خداوند گفت خوب نیست که آدم تنها باشد، پس برایش معاونی موافق وی بسازم ... و خداوند خوابی گران بر آدم مستولی گرداند تا بخفت و یکی از دندههایش را گرفت و گوشت در جایش پر کرد، و خداوند آن دنده را که از آدم گرفته بود زنی بنا کرد، و وی را نزد آدم آورد. آدم گفت: همانا این است استخوانی از استخوانهایم و گوشتی از گوشتم، ازاینسبب نساء نامیده شود، زیرا که از انسان گرفته شد. ازاینسبب، مرد پدر و مادر خود را ترک کرده با زن خویش خواهد پیوست و یک تن خواهند بود و آدم و زنش هر دو برهنه بودند و خجلت نداشتند»[13].
ساموئل هنری هوک در کتاب خود اساطیر خاورمیانه اشاره کرده که ماجرای خلقت حوا از دنده؛ آدم از جمله اسطورههای عبری است که ریشه در اسطورههای "سومریان" دارد. وی این اسطوره سومری را چنین گزارش میکند و مینویسد:
«در اسطوره "انكي" و "نین هورساگ" چنین نقل میشود که مادرزن - خدای یا همان "نین هور ساگ" هشت گیاه در باغ خدایان رویاند، "انکی" هوس خوردن این گیاهان را کرد و فرستاده خود "اليسی مود" را برای آوردن آنها روانه کرد. انکی آنها را یکییکی خورد و "نین هورساگ" در حال خشم، انکی را به مرکه نفرین کرد. در نتیجه این نفرین، هشت عضو از اعضای بدن انکی مورد هجوم بیماری قرار گرفت و در آستانه مرگ بود. خدایان بزرگ به هراس افتادند و از "اتليل" کمکی ساخته نبود. نین هورساگ را ترغیب به بازگشت و رسیدگی به مسئله کردند. نین هورساگ، هشت زن - خدای درمان آفرید و هرکدام دستبهکار درمان هر یک از عضوهای بیمار بدن "انکی" شدند. یکی از عضوهای بیمار دنده خدای نامبرده بود و زن - خدای که برای درمان دنده آفریده شده بود، "نین تی" نام داشت. واژه نین تی به معنی "بانوی دنده" است. اما واژه سومری "تی" معنی دوگانه دارد و علاوه بر، "دنده" به معنی "حیات" نیز هست. ازاینرو مین تی میتواند معنی "بانوی حیات " نیز داشته باشد. پیشازاین دیدیم که در اسطوره عبری آدم، زنی که از دندهی او سرشته شده بود، حوا نام دارد که به معنی «حیات» است. بدین ترتیب مشاهده میکنیم که یکی از شگفتترین جنبههای اسطوره عبری بهروشنی ریشه در اسطوره نهچندان پخته سومری دارد.»[14]
پینوشت:
[1] طبرى ابو جعفر محمد بن جرير،تفسیر طبری؛ ،بیروت 1412، چاپ اول، ج1 ص182
[2] طبرسى، فضل بن حسن مجمعالبیان،تهران 1372، چاپ سوم، ج 1 ص 192
[3] سيوطى، عبدالرحمن بن ابىبكر، درالمنثور ،قم1404، كتابخانه آية الله مرعشى نجفى،ج12،ص116
[4] مجمعالبیان ج 3 ص 5
[5] القرطبي، شمس الدين ،تفسير القرطبی ، دار إحياء التراث العربي - بيروت ،بیتا، ج ۱، ص ۲۰۷
[6]همان
[7] زمخشرى محمود، تفسیر کشاف، ار الكتاب العربي بيروت 1407،چاپ سوم،ج1،ص185
[8] فخر رازى، محمد بن عمر، تفسیر کبیر، دار احياء التراث العربي بيروت، 1420 چاپ: سوم، ج9،ص161
[9] طباطبايى، سيد محمد حسين، تفسیر المیزان، دفتر انتشارات اسلامى جامعهى مدرسين حوزه علميه قم، قم 1417 ،پنجم، ج ۱، ص ۱۹۵ و بنگرید به همان، ج ۳، ص ۲۴۸
[10] همان ج4،ص 248
[11] بحرانى، هاشم بن سليمان، البرهان فی التفسیر القرآن، بنياد بعثت،تهران1416 ،اول، ج1،ص 336
[12] محمد رشيد بن علي رضا، تفسیر المنار، الهيئة المصرية العامة للكتاب 1990، ج1،ص279
[13]کتاب مقدس، پیدایش 2:18
[14] ساموئل هنری هوک، اساطیر خاورمیانه، ترجمه: فرنگیس مزداپور، علیاصغر بهرامی، روشنگران و مطالعات زنان، چهارم 1391، ص 157
در تدوین این نوشتار از کتاب " تاثیر اسرائیلیات بر داستانهای انبیا در تفاسیر قرآن" نوشته حمید محمد قاسمی بهرهگیریی شده است.
دیدگاهها
یکی
1400/06/18 - 11:58
لینک ثابت
حدیث منتسب به امام باقر (ع)
افزودن نظر جدید