شادی و عزا در اسلام و مسیحیت

  • 1400/07/10 - 09:07
بسیاری از مخالفان دین اسلام شبهه می‌کنند که دین اسلام دینی است که به نیازهای دنیوی بشر توجه نکرده، زیرا از دیدگاه اسلام دنیا جهنم مؤمن و بهشت کافر است؛ یعنی مؤمن باید از لذات دنیوی چشم‌پوشی کند. در اسلام درباره نیازهای دنیوی و شادی چیزی گفته نشده، از این‌رو اسلام دین حزن و اندوه است و به نیازها و خوشی‌های دنیوی بشر توجه ندارد و فقط او را به آخرت گرایی دعوت می‌کند.

پایگاه جامع فرق، ادیان ومذاهب_ در پاسخ به کسانی‌که ادعا دارند و شبهه می‌کنند که دین اسلام دین غم و حزن و گریه است، برخلاف دین مسیحیت که دین شادی و خوشحالی است، باید گفت که در اسلام به همه نيازهای انسان توجّه شده است از جمله نيازهای طبيعی انسان، احتياج به تفريح و شادی و استراحت است كه رواياتی را نيز در اين زمينه داريم، از جمله اين‌كه پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمودند: «مؤمن بايد ساعات خود را به سه بخش تقسيم كند، ... و يك بخش آن را در لذّت حلال و تفريح قرار دهد.»[1]
رواياتی هست كه از كسالت بپرهيزيد و نگذاريد به شما نزديك شود و فرموده‌اند از كسالت دوری كنيد، زيرا آن شما را از بهره دنيا و آخرت  باز می‌دارد.[2]
احاديثی نيز درباره آموزش شنا، اسب‌سواری، تير‌اندازی وارد شده است؛ اين‌ها علاوه بر اين‌كه در طول زندگی ممكن است انسان روزی محتاج به اين فنون شود، ولی در اصل تفريح‌های سالم و ورزش‌های مختلف است كه شادی روح و روان، انسان را در پی دارد و امروزه نيز جزء ورزش‎های مورد توجّه ملّت است. در بخش ديگر از روايات اسلامی به مزاح و خنده و خنداندن برادران دينی پرداخته شده است. در سيره رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) آمده است كه ايشان هميشه متبسم بودند. ولی قهقهه و خنده‌های گناه‌كارانه نداشتند «هر كه برادر مؤمن خويش را خوشحال و شاد كند، خدا دل او را در قيامت فرح و شادی كرامت فرمايد.»[3]
و درباره رسول خدا آمده است: «عن علی (علیه السلام): كان رسول‌الله ص دايم البشر، سهل الخلق ...[4] علی (عليه‌السّلام) فرمود که رسول خدا هميشه خوشحال و شاد بود و خلق نيكويی داشت.»
«و عن عايشه كان رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌وآله) يضحك من غير قهقهة.[5] عايشه نیز می‌گويد رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) می‌خنديد، ولی قهقهه نمی‌زد.» و در خوبی خلق و نيكويی روش حضرت، همان بس كه قرآن كريم ايشان را به «خلقٍ عظيمٍ» يعنی دارای اخلاق عالی و بزرگوارانه، ستوده است.[6] پس در اسلام توصيه به شادی و تفريح و عدم كسالت شده است.
این نکته را نیز باید در جواب این سؤال گفت که در دین مسیحیت هم عزاداری و گریه وجود دارد و این دلیل نمی‌شود که بگوییم مسیحیت دین حزن است، و این‌که اگر مسیحیت تنها دین شادی است، پس چرا  کتاب مقدس، عزاداری را رد نکرده است؟ سنت عزاداری از زمان عهد عتیق وجود داشته است. هنگامی‌که هارون از دنیا رفت، بنی اسرائیل 30 روز برای اوعزاداری کردند.[7] زمانی که موسی نیز وفات یافت، بنی‌اسرائیل 30 روز عزاداری کردند.[8] بعد از وفات سموئیل نیز این سنت عزاداری را به جا آوردند.[9] و این سنت، در عهد جدید نیز ادامه داشت و در آن زمان نیز مجلس عزا داری برپا می‌کردند.[10]
اما امروزه چون دشمنان اسلام به جهت بيداری اسلامی كه از همين گريه‌ها وعزاداری‌ها که بر سيّد الشهدا (عليه السّلام) است احساس خطر می‌كنند، كار امام حسين (عليه‌السّلام) و گريه ‌كنندگان بر آن حضرت را خشونت می‌دانند و منفی تلقی کرده، و اسلام را دين غم و گريه معرفی می‌‎كنند؛ از طرفی برخی نيز در شوخی و بازی و استراحت و ولنگاری افراط می‌كنند و از خداوند و عبادت او غافل می‌شوند كه اسلام اين روش را كاملاً نفی می‌كند و آن‌هايی را كه هميشه مشغول به سينه‌زنی و عزاداری و گريه هستند و در حال سجده و نمازند، را نيز افراطی دانسته و كاملاً این کار را نيز نفی می‌كند. پس اسلام، دين اعتدال است؛ هم شادی و تفريح و خنده دارد و می‌گويد از آن‌ها برای ساعات كار و تلاش خود بهره ببريد و هم در اسلام تضرع و زاری برای خداوند و عزای امام حسين (عليه‌السّلام) است، ولی افراط و تفريط را كاملاً مردود می‌داند و كسی از نظر اسلام اهل نجات است كه به‌موقع خود، هر كاری را به اندازه انجام دهد و اين‌كه برخی عزاداری برای امام حسين (عليه‌السّلام) را خشونت و غمگين شدن ملّت می‌خوانند، دشمنی با اصل امامت و ولايت دارند و خير‌خواه مردم نيستند، كه خود پيامبر كه هميشه شاداب بود، برای امام حسين (عليه‌السّلام) قبل از شهادتش گريه می‌كرد و از جريان كربلا خبر می‌داد.
افزون بر این‌ها اسلام، شادی را برای کسی ممنوع نکرده، بلکه سرور و شادمانی اگر باعث انحطاط انسان در لذات دنیایی نشود، و لهو و لعبی که با شئون انسانی منافات دارد، صورت نپذیرد، مورد تأیید اسلام است و حزن و اندوه مؤمن، حاکی از نگرانی او در مورد آینده‌اش است، نه این‌که اگر کسی می‌خواهد مؤمن باشد، باید خودش را حزین و غمناک نگه دارد، بلکه اسلام دستورش بر این است یک مؤمن باید باعث سرور و خوشحالی مؤمنین شود و به همین علت، ادخال سرور در قلوب مؤمنین را مستحب می‌داند.[11]
سرور و شادی چیزی نیست که نیازی به دعوت و برنامه‌ریزی از سوی دین داشته باشد، بلکه این موضوعات از امور طبیعی بشر است که خودشان برای سرور و شادمانی می‌توانند برنامه داشته و در حد لازم به آن‌ها بپردازند؛ بنابراین چه دینی در کار باشد و چه نباشد، مردم از برنامه‌های شاد و سرورآمیز برخوردار خواهند بود؛ اما آن‌چه که برنامه دینی لازم دارد، اموری است که سعادت ابدی انسان را تأمین می‌کند.

پی‌نوشت:

[1]. نهج‌‎البلاغه، كلمات قصار، شماره 390.
[2]. حر عاملی، وسائل الشيعه، ج17، باب 18، ص59.
[3]. مجلسی، محمد باقر، عين الحيوة، ص 495.
[4]. غزالی، احياء العلوم، ج2، ص391
[5]. غزالی، احياء العلوم، ج2، ص393.
[6]. سوره قلم، آیه 4.
[7]. اعداد 29: 9
[8]. تثنیه 34: 8
[9]. اول سموئیل 25: 1
[10]. یوحنا 11: 28
[11]. رک: حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۶، ص۳۴۹، قم، موسسه آل البیت، دوم، ۱۴۱۴م.

تنظیم و تدوین

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.