آسيب شناسي مشترك
مکاتبی در تبلیغ خود موفقترند که تبلیغ خود را با نماد آغاز کنند؛ یعنی اگر از ابتدا به واسطۀ این ابزار با مخاطب ارتباط گیرند شانس بیشتری برای جذب مخاطب خواهند داشت. البته این کلام به این معنا نیست که نماد به تنهایی برای بقای یک آیین کافی است، بلکه به این معناست که اگر دیگر شرایط و بسترهای لازم فراهم باشد، انتخاب چنین سبکی برای تبلیغ، دسترسی به نتیجه را تسهیل خواهد کرد. نمادها در بردارندۀ ارزشها و مفاهیم مقدساند، اما نه به صورت تفصیلی و بسط یافته؛ بلکه به شکل منجمد و دربسته.
معنویت دینی تاکنون هم از جهت کمی و هم از جهت روشی و کیفی به صورت شایسته عرضه نشده است. اگر تقاضای گسترده برای رشد معنوی و سلوک باطنی، به ویژه در میان جوانان اگر با داروی مناسب و سالم درمان نشود، طبیعی است فرآوردههای جدیدتر که در بستهبندی فریبنده و جذاب عرضه شدهاند ابتکار عمل را بدست گرفته و این عطش روحی را در کوتاه مدت تسکین داده و صد البته در دراز مدت لگدمال و ضایع خواهد کرد.
بسیاری از خوانندگان رمان معمولا نگاه نقادانه به متن ندارند و تلاشی برای تجزیه و تحلیل انتقادی به خرج نمیدهند. چنین افرادی از آنجا که احتمال تناقضگویی یا احتمال وجود نارسایی در اندیشۀ نویسنده را نمیدهند، اگر تناقض و یا کاستی در متن احساس کنند، توان ذهنی و فکری خویش را صرف حل متن مینمایند و با برداشت مثبت از مفاهیم و اصطلاحات، آنها را به صورت دیگری فهم کرده است...
کسانی که قصد مواجهه با آیینها و فرقههای انحرافی را دارند، نباید سراغ نماد رفته و به تجزیه و تحلیل نمادها بپردازند و در نتیجه به شیوع نمادها دامن بزنند. این افراد از آنجا که به یک کار توصیفی همت گماشتهاند، در حقیقت به صورت ناخواسته به گسترش آن آیین دامنزده و آن را به مخاطبان بیشتری شناساندهاند. در سالهای اخیر پارهای از افراد دلسوز از سر اشتباه، نماد شناسی را به جای آسیبشناسی گرفته و با نام نقد به تفسیر پرداختهاند که در نهایت به سوی ترویج مکاتب ضد دینی گام برداشتهاند.
منابع مکتوب از آن جا که در نگاه اول، خود را حامل اندیشه و فکر نشان میدهند و اندیشه و تفکر هیچگاه خود را به لباس دشمن نیاراسته و چهرۀ آسیبزا از خود به نمایش نمیگذارد، معمولا از طرف متولیان فرهنگی و مربیان، به عنوان لغزشگاه شناخته نمیشوند. از قضا مخاطبان این دسته از محصولات هیچگاه به محتوا و درون مایۀ کتابها با چشم بد نگاه نمیکنند و تصور میکنند ...
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از جشن هایی که در بسیاری از کشورهای اروپایی و آمریکایی برگزار میشود، جشن هالووین نام دارد. مردم این کشورها، اغلب شناخت زیادی از این جشن ندارند.
فجر ... نام بلندی که در این روزها خیلی غریب افتاده، با نامش جشنهایی برگزار میکنند. بهر نوعی که توانستند در جهت تبلیغ بیحجابی و بدحجابی کوتاهی نکردند؛ حتی با کمال وقاحت نام فاسدترین بازیگران طاغوتی را نیز در تریبون مقدسی چون فجر بردند تا عده ای نیز با سوت و کفشان از قافله عقب نیفتند ... از همه بدتر؛ فاسدترین بازیگران همچون «بهروز وثوقی و محمدعلی فردین» میشوند « ستونهای بازیگری در سینمای کشور»
عرفان های کاذب، آن چیزی نیست که بتواند خلأِ روحی و روانیِ افراد را پر کند بلکه سرابی بیش نیستند. و مهمترین سؤال اینست که آیا این مکاتب میتوانند ادعاهایی را که دارند برآورده کنند؟ و همچنین اسلام که بعنوان دین خاتم معرفی شده مگر اینها چه حرف جدیدی دارند که در آموزه های اسلامی نیامده است؟ و آیا سؤالات اساسی که انسان -مخصوصا جوانان-دارند توانایی پاسخگویی از روی عقل و منطق دارند؟یا اینکه با بیان مطالب احساسی، مخاطب را ساکت می کنند؟ و آیا این مکاتب، رسالتشان ساکت کردن مخاطب است یا قانع کردن؟ و رسالت یک دین واقعی، کدامیک از ایندو است؟
تمايلات تنوع پسند انسان امروز، عرفان را هم متنوع با سليقههاي گوناگون عرضه ميکند. در ويترين معرفتفروشي عصر ارتباطات، همه نوع عرفان مطابق انواع سليقهها يافت ميشود.
همیشه با سوالهایی در جامعه مواجه هستیم که هر از چند گاهی از دکان عطاری یکی از عرفان های کاذب سر برمیآورند و ما آنها را در طاقچه ذهن و دل جوانانمان مییابیم. با اندک تأملی متوجه می شویم که مبانی و شبهات آنها مشترکند که برخی از آنها را ذکر می کنیم
براي مقابله با جو مخفي-فرهنگي کنونی غرب و استعمار ميبايست فرهنگ ايراني-اسلامي خود را متاثر از فضاي جديد، به روز كنيم تا فرهنگ ما دچار دگرگونيهاي عميق نشود. قطعا این مقابله بدون پیدا کردن شاخصه های مشترک این جنبش ها با توجه به کثرت عرفان های کاذب امکان پذیر نیست.در این نوشتار سعی شده که ویژگی های مشترک عرفان های کاذب آورده شود
در کشور ما در حال حاضر چهار جریان عمده عرفانی و معنوی وجود دارد، این چهار جریان عبارتند از:
دهه جهارم انقلاب بلا شک دهه چالش در حوزه دین بوده و موضوع رواج نحله ها و عرفانهای کاذب در جامعه و جذب افراد نا آگاه در این گرداب نیز از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده است . به ویژه اینکه مقام عظمای ولایت در سفر پربرکت اخیر خود به شهر خراسان شمالی تأکید ویژه ای بر این موضوع داشته اند . تبلیغ بهترین بودن،روش تهاجمی،استفاده از جذابیت ها و... از روش های تبلیغی عرفان های کاذب می باشند.
چرا برخی از ایرانیان به عرفانهای کاذب گرایش پیدا میکنند؟ عوامل این گرایش را میتوان به دو دسته تقسیم کرد. یک دسته عواملی که از شخصیت حقیقی انسان و از درونِ او نشأت میگیرند. و دستهی دیگر، عواملی که از محیط پیرامون، بر فرد اثر میگذارد.