بهائیت
یکی از مهمترین تعالیم دوازدهگانهی بهائیت، «تحرّی حقیقت» است، بدین معنی که هر فردی باید جویای حقیقت باشد. بهائیان ادعا دارند این تعلیم ابداع آنهاست، اما با بررسی این تعلیم، مشخص میشود که اولاً دین اسلام صدها سال قبل از پیدایش بهائیت به آن پرداخته است و ثانیاً عبدالبهاء نیز اعتراف میکند این تعلیم در ادیان الهی وجود داشته است.
در روزهایی که ایران در معرض تهاجم نیروهای استعمارگر بود و جوانان غیرتمند ایرانی، زیر گلولههای توپ نیروهای مهاجم، برای دفاع از وطن، در خون خود ميغلطيدند، رهبران بهائی در خیانتی آشکار با حکم به عدم مداخلهی مردم ایران در سیاست و نسخ حکم جهاد و دفاع از وطن، خدمتی بزرگ به اربابان استعمارگر خویش نمودند.
سران بهائی تأکید زیادی بر امر تبلیغ داشته و حتی آن را اجباری و همگانی کردهاند. تبلیغ در این فرقه به دو روش مستقیم (مثل تبلیغ خیابانی و...) و روش غیر مستقیم (مثل استتار مبلّغ تحت عنوان فروشنده و...)؛ انجام میگیرد. بنابر قوانین ایران تبلیغ این فرقه در این کشور ممنوع بوده و بنابر دستور رهبر این فرقه، بهائیان ملزم به رعایت آن هستند.
تحمل دولت اسلامی با آرمانهای انقلابی برای نظام استکبار بسیار دشوار است، لذا نظام سلطه تلاش کرده تا با حذف اسلام واقعی و القا کردن این مفهوم به مردم دنیا که اسلام دینی درون گراست، آن را از صحنهی معادلات جهانی حذف کند. در این راستا با ایجاد فرقههایی نظیر بهائیت، که شعار آنها عدم تعصب ملی-وطنی است این هدف را پیش میبرد...
استعمار به این تجربه رسیده که اسلام، آئینی زنده و حیاتبخش است و تسلط بیگانگان بر پیروانش را برنمیتابد و سَدی است محکم در برابر مطامع استعمارگران، بنابراین تمام تلاش خود را در جهت جلوگیری از نفوذ و گسترش آن به کار گرفته است و در این راستا در صدد تشکیل فرقههایی با افکار و تعالیم مخرب، که وسیلهای برای بدنامی اسلام هستند، است.
هدف استکبار، سیطره بر ملّتهاست و در این راه هر مانعی بر سر راه خود بیابد، آن را از بین میبرد. لذا وقتی در کشور ایران، علمای دین و غیرت مذهبی مردم را مانعی برای پیشبرد اهداف خود دید، سعی کرد با ایجاد فرقهی بهائیت و تفرقهاندازی، این مانع را نیز از سر راه خود بردارد. سران بهائی با مذموم شمردن غیرت وطنی به این حمایتها پاسخ دادند.
شوقیافندی، سومین رهبر بهائیت، در سال 1921 میلادی به رهبری فرقهی بهائیت رسید. وی تلاشهای بسیاری در جهت ترویج و توسعهی بهائیت انجام داد، از جمله: ساخت معابد قارهای بهائی، تشکیل نهادی به نام جنین بیتالعدل (به دلیل عقیم بودن خودش و عملی نشدن وصیت پدرش)، تدوین نقشهای 10 ساله به نام نقشهی جهاد روحانی جامعهی بهائی و...
شوقیافندی، سومین رهبر بهائیت، در سال 1314 قمري در شهر عکّا به دنیا آمد. وی تحصیلات خود را در مدرسهی کاتولیک آمریکایی بیروت و سپس دانشگاه آکسفورد انگلستان پیگیری نمود. پس از مرگ عبدالبهاء، شوقی به رهبری بهائیان رسید. شوقی در زمان ریاست خود با کارهای اشتباه بسیار، بداخلاقی و توهین، باعث روی گردانی مبلغین بزرگی از بهائیت شد.
کتاب مقدس و به ظاهر آسمانی بهائیان، «اقدس» نام دارد. آنان بر اساس دستورهای حسینعلیبهاء، رهبر بهائیان، این کتاب را وحی منزل از جانب خداوند میدانند. رهبر بهائیان در اینباره میگوید: «بر هرکسی که ایمان به خدا میآورد، لازم است که به آنچه در کتاب أقدس به آن مأموریت پیدا کرده است، عمل نماید، این کتاب از جانب حق علّام الغیوب نازل شده است».
مهمترین دلیل پیوند میان رژیم صهیونیستی و بهائیت، دشمنی آنان با مسلمانان بوده است، چنانکه قرآن کریم به این دشمنی تصریح کرده است. چند نکته از این روابط به دست میآید از جمله: بهائیان کاملاً عکس آنچه ادعا میکنند، کاملاً در سیاست دخالت میکنند و بر خلاف شعار صلح عمومی، از تروریسم بینالمللی حمایت میکنند و اين را ميتوان در روابط آنان مشاهده كرد.
اسلام و سایر ادیان تحریف نشدهی الهی بر توحید تأکید داشتند. در مقابل، رؤسای فرقهی بابی و بهائی که پیروان ایشان خود را یکتاپرست میدانند، به کرار ادعای خدایی و الوهيت و حتی خدا آفرینی کردهاند. پیروان بابی و بهائی برای معقول جلوه دادن ادعای پیامبران دروغین خود توجیهاتی کرده که با بررسی آن، پی به بطلانشان میبریم.
علیرغم تأکیدات و سفارشات امام خمینی (رحمه الله) ، بنیانگذار جمهوری اسلامی، مقام معظم رهبری و مراجع تقلید، مبنی بر نجس بودن بهائیان و ممنوعیت هر گونه ارتباط با آنها، دولت اصلاحات سعی در حمایت از حقوق شهروندی بهائیان وابسته به سازمانهاي جاسوسي در ایران داشته است و حتی در مواردی تصمیم داشتند قوانین موضوعه را جهت رفاه حال بهائیان تغییر دهند...
فرقهی بابیت و بهائیت دارای احکامی است که با بررسی آنها، غیرالهی بودن ایشان کاملاً روشن میشود، نظیر: ممنوعیت استفادهی دارو برای مریض، ممنوعیت تحصیل در هر رشتهای غیر از بابیت، حکم به نسلکشی پیروان دیگر ادیان، هنگامی که یکی از پیروان ایشان به حکومت رسید و احکام مضحکی از این قبیل که با ابتداییترین حقوق انسانی و مسلمات عقلی مغایرت دارد.
حمایتهای شوقی افندی از اسرائیل، کامل کنندهی خدمات عبدالبهاء به استعمار است. لذا چون بهائیت با تمام توان برای تشکیل اسرائیل تلاش کرد، اسرائیل نیز وظیفه خود میداند که از آنها حمایت کند. معافیت از پرداخت مالیات و به رسمیت شناختن آنان، کمترین کاری است که اسرائیل میتواند برای قدردانی از تلاش بهائیان در ایجاد حکومت خود انجام دهد.