اسناد
![تذکر عمر به پیامبر و ادعای فهم بیشتر او](https://www.adyannet.com/sites/default/files/styles/thumbnail/public/media/image/358711.png?itok=mr1J1kqd)
در روایتی جسارت خلیفه دوم نسبت به پیامبر نقل شده که او به پیامبر تذکر داد و پیامبر نیز پذیرفت که اشتباه کرده است. مسلم این واقعه را چنین گزارش میکند: «پیامبر در حالیکه یک جفت کفش خود را به ابوهریره دادند، فرمودند: ای ابوهریره!
![ادعای وحی بر عمر در جسارتش نسبت به پیامبر](https://www.adyannet.com/sites/default/files/styles/thumbnail/public/media/image/358514.png?itok=D_mymfX7)
ابن حجر مینویسد: «گمان میرود که عمر از نهی خاص خداوند (در نهی از خواندن نماز میت) اطلاع داشته است. همانطور که قرطبی میگوید، به دلیل آنکه این امر از جانب خدا بر عمر نازل شده است و از قبیل انواع الهام بوده است!»
فتح الباری، ابن حجر، ج8، ص334.
![توجیه عمل خلیفه و نپذیرفتن اجتهاد در مقابل نص](https://www.adyannet.com/sites/default/files/styles/thumbnail/public/media/image/358513.png?itok=1iJOFtER)
در روایتی جسارت خلیفه دوم نسبت به پیامبر نقل شده که او به پیامبر تذکر داد که نماز خواندن بر منافق جایز نیست؛ پیامبر نپذیرفت و خداوند در تأیید کلام عمر آیهای نازل کرد.
![نسبت دادن فهم غلط از آیات به پیامبر](https://www.adyannet.com/sites/default/files/styles/thumbnail/public/media/image/358512.png?itok=7WJ_5VUG)
در روایتی نقل شده که هنگامیکه عبدالله بن أبی منافق فوت کرد، فرزندش نزد رسول خدا آمد و از پیامبر درخواست کرد تا پیراهن خود را برای تکفین پدرش به او بدهند و پیامبر به او پیراهن خود را اهدا کردند. سپس از رسول خدا خواست تا بر جنازه پدرش نماز بخوانند.
![تحریف تاریخ برای توجیه جسارت به پیامبر](https://www.adyannet.com/sites/default/files/styles/thumbnail/public/media/image/358511.png?itok=87dojkPG)
در روایتی جسارت خلیفه دوم نسبت به پیامبر نقل شده که او به پیامبر تذکر داد که نماز خواندن بر منافق جایز نیست؛ پیامبر نپذیرفت و خداوند در تأیید کلام عمر آیهای نازل کرد.
![عکس العمل عبدالله بن عمر در برابر صداى آلت لهو](https://www.adyannet.com/sites/default/files/styles/thumbnail/public/media/image/3581643.png?itok=PsfREcqE)
نافع مىگوید: عبدالله بن عمر صداى آلت لهو را شنید؛ پس دو انگشت خود را در گوشهایش فرو برد و از آن راه دور شد، و به من گفت: اى نافع! آیا چیزى مىشنوى؟! گفتم: نه! پس انگشتش را از گوش درآورد و گفت: من با رسول خدا (صلىاللهعلیهوآله) بودم که چنین صدایى را شنید و همین کار را کرد.
![درخواست برخی صحابه به اجرای غنا و تایید عمر](https://www.adyannet.com/sites/default/files/styles/thumbnail/public/media/image/358167.png?itok=EBZobJmI)
خوات بن جبیر صحابى مىگوید: ما براى حجّ با عمر خارج شدیم، و با سوارانى به راه افتادیم که در میان آنها ابوعبیده جرّاح و عبدالرحمن بن عوف بودند، پس گفتند: از شعر ضرار براى ما با غناء بخوان.
![سیره و عکس العمل صحابه و تابعان نسبت به شنیدن غنا](https://www.adyannet.com/sites/default/files/styles/thumbnail/public/media/image/358166.png?itok=Xr1mg8Vo)
شوکانى مینویسد: «[جواز] غنا و گوش دادن به آن از گروهى از صحابه و تابعان روایت شده است و از جمله صحابه، عمر است.»
نيل الأوطار، شوكانی، ج10، ص159.
مقاله: «اهانت به پیامبر به واسطه جعل روایت فرار شیطان از عمر»
![جواز غنا طبق نظر خلیفه دوم](https://www.adyannet.com/sites/default/files/styles/thumbnail/public/media/image/358165.png?itok=Tf_-26Ef)
عینى به نقل از کتاب «التمهید» ابن عبدالبّر، عمر را جزء کسانى مىشمارد که غناء را مباح مىدانند، و او را در شمار افرادى مانند عثمان، عبدالرحمن بن عوف، سعد بن ابى وقّاص، عبدالله بن عمر، معاویه، عمرو عاص، نعمان بن بشیر، و حسّان بن ثابت قرار داده است.
![نقل عبدالله بن عمر از عکس العمل پیامبر در برابر صداى آلت لهو](https://www.adyannet.com/sites/default/files/styles/thumbnail/public/media/image/358164.png?itok=OI6pMOJG)
نافع مىگوید: عبدالله بن عمر صداى آلت لهو را شنید؛ پس دو انگشت خود را در گوشهایش فرو برد و از آن راه دور شد، و به من گفت: اى نافع! آیا چیزى مىشنوى؟! گفتم: نه! پس انگشتش را از گوش درآورد و گفت: من با رسول خدا (صلىاللهعلیهوآله) بودم که چنین صدایى را شنید و همین کار را کرد.
![مخالفت اسلام با لهو و لعب](https://www.adyannet.com/sites/default/files/styles/thumbnail/public/media/image/358163.png?itok=7hiFvQGf)
پیامبر فرمود: من از لهو و لعب نیستم، و لهو ولعب از من نیست.
السنن الكبرى، بيهقی، ج10، ص366.
مقاله: «اهانت به پیامبر به واسطه جعل روایت فرار شیطان از عمر»
![تأیید تقیه به عنوان جزئی از دین در احادیث اهل سنت](https://www.adyannet.com/sites/default/files/styles/thumbnail/public/media/image/357923.png?itok=_hwf2NQn)
تقیه در کتب اهل سنت آمده است و یک اعتقاد شیعی نیست؛ به عنوان مثال در کتاب دیلمی آمده است که کسی که تقیه نکند، دین ندارد!
الفردوس بمأثور الخطاب، دیلمی، ج5، ص186 و 210.
فیلم: «اثبات اعتقاد تقیه در احادیث اهل سنت»
![تقیه جزئی از دین در احادیث اهل سنت](https://www.adyannet.com/sites/default/files/styles/thumbnail/public/media/image/357922.png?itok=nmo4Gs8i)
تقیه در کتب اهل سنت آمده است و یک اعتقاد شیعی نیست؛ به عنوان مثال در کتاب «جامع الاحادیث» آمده است که کسی که تقیه نکند، دین ندارد!
جامع الاحادیث، سیوطی، ج8، ص281.
فیلم: «اثبات اعتقاد تقیه در احادیث اهل سنت»
![تقیه جزئی از ایمان در احادیث اهل سنت](https://www.adyannet.com/sites/default/files/styles/thumbnail/public/media/image/357921.png?itok=O1z072bE)
تقیه در کتب اهل سنت آمده است و یک اعتقاد شیعی نیست؛ به عنوان مثال در کتاب «مصنف ابن ابی شیبه» آمده است که کسی که تقیه نکند، ایمان ندارد!
مصنف ابن ابیشیبه، ج11، ص109.
فیلم: «اثبات اعتقاد تقیه در احادیث اهل سنت»