اعتقادات
یکی از مهمترین مبانی در اندیشههای افراطیون و گروههای تکفیری، قاعدهای است موسوم به «من لم یکفرالکافر» که طبق آن هر کس کافری را کافر ناند خود کافر است. اما در صدر اسلام که بسیار مورد استناد و ادعای خود تکفیریها است این موضوع نبوده و صحابه اینگونه عمل نمیکردهاند. شواهد این موضوع در کتابهای اهل سنت وجود دارد.
احادیث بسیاری در برتری امیرالمومنین (علیهالسلام) از سوی پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) نقل شده است که یکی از آنها حدیث ولایت است. این روایت از سوی ابنتیمیه تضعیف شده است و این در حالی است که البانی آن را صحیح میداند و ابنتیمیه را در نقد شیعیان، عجول دانسته است.
یکی از اقسام توحید، توحید عبادی است. آلوسی سلفگرا در تعریف، عبادت را عالیترین مرتبه خضوع میداند. با این تعریف باید سجده حضرت یعقوب (علیهالسلام) که عالیترین مرتبه خضوع است را در مقابل حضرت یوسف (علیهالسلام) شرک دانست!!!
ذهبی سلفی در شرح حال ابان بنتغلب مینویسد: تشیع در میان تابعین و تابع تابعین رواج داشت و اگر روایات این دسته از راویان را کنار بگذاریم، بسیاری از آثار نبوی از بین میرود و این کار مفسده روشنی است. بنا براین میتوان شیعه را حافظ و نگهبان سنت نبوی دانست.
سلفگراها برای سنت صحابه، حجیت موضوعی قائل شده و در صدد همردیف قرار دادن سنت صحابه با سنت پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) هستند. ایشان به این مقدار اکتفا نکرده و یکی از ملاکهای بدعت را نیز عدم پیروی از سنت صحابه قرار دادهاند.
روش بربهاری در کتاب شرح السنه نقل گرایی محض است، به همین جهت با مباحث کلامی به شدت مخالف است.
با وجود اینکه کتاب شرح السنه بربهاری از هیچ نظم منطقی پیروی نمیکند، ولی در بین وهابیان جایگاه خوبی دارد.
از دیدگاه ابنتیمیه مشروعیتبخشی در باب سیاست تنها از آن خداست و باید رضایت او در این باب جلب شود. در این راستا او حکومت پیامبر را به نص خداوند دانسته، اما در باب خلفاء بر مبنای خود خط بطلان میکشد.
در پاسخ به عقیده جاهلانه و نابخردانه ابن تیمیه درباره حضرت علی و اعتراض به جنگ با عایشه و طلحه و زبیر، حضرت علی (علیه السلام) میفرمایند: رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) درباره جنگ با ناکثین، قاسطین و مارقین به من خبر دادند.
ابن تیمیه میگوید: جنگهای حضرت علی با عایشه، طلحه و زبیر و معاویه به خاطر دین و آخرت نبوده و بلکه حضرت علی (علیهالسلام) برای رسیدن به قدرت و حکومت با مخالفان خود جنگید. این در حالی است که بسیاری از علمای اسلامی بر این عقیده هستند که آن حضرت درست عمل کرده و افراد مقابل آن ظالم و متجاوزند.
رسول گرامی اسلام (صلیاللهعلیهوآله) در باب فضیلت امیرالمونین علی (علیهالسلام)، آن حضرت را حق خوانده و از طرف دیگر «حق» را نیز همراه حضرت علی (علیهالسلام) دانسته است.
از آنجایی که ابنتیمیه در موارد متعدد دشمنی خود را با امیرالمومنین (علیهالسلام) و اهلبیت رسول گرامی اسلام (صلیاللهعلیهوآله) به اثبات رسانده، نزول آیه ولایت را نیز در شأن امیرالمومنین (علیهالسلام) انکار کرده است.
ابنتیمیه با تجاهل و تغافل، روایات نبوی در شأن امیرالمومنین (علیهالسلام)، حتی سخن عمر و عایشه را نیز نادیده انگاشته و حاضر به بیان فضیلت و دانایی حضرت علی (علیهالسلام) نشده است.
ابن تیمیه نسبت به اصحاب رسول گرامی اسلام (صلیاللهعلیهوآله) برخورد دوگانه و کاملا متمایزی را از خود بروز داد و در راستای دشمنی با حضرت علی (علیهالسلام) همه کسانی که آن حضرت را کافر و فاسق میدانستند را از گروهها و افراد معروف و شناخته شده میدانست.