مباحث روایی
به عقیده اهلسنت، فرقه ناجیه تنها ایشان هستند و تکیه ایشان بر اثبات این کلام، روایت ناجیه است. بنا به ادعای اهلسنت پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآله) در انتهای این روایت از فراز "ما انا و اصحابی" بهره برده است که این کلام تنها قابل تطبیق بر اهلسنت است. این در حالی است که این ملاک بر دیگر گروهها نیز صدق میکند.
حدیث افتراق در مقام خبر از وقوع اختلاف و پراکندگی در جهان اسلام است که از سوی پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) نقل شده است. این حدیث متواتر بوده و اشکال در آن ناشی از برداشت اشتباه از آن است. سرآغاز اختلاف مذکور در روایت را باید از زمان خود صحابه دانست که شامل منافقین و مومنین میشوند.
یکی از شبهاتی که برخی به آن دامن میزنند و در فضای مجازی، به آن میپردازند موضوع «رجعت» است. این شبهه حتی در معتبرترین کتابهای خود همچون «صحیح مسلم» از قرنها پیش ریشه داشته؛ تا جایی که حتی اگر یک راوی هر چند هم موثق باشد، اما چون قائل به «رجعت» بوده، علمای جرح و تعدیل، او را به همین دلیل تضعیف میکردند.
اهل سنت افراطی بر این باورند که توسل و ... بدعت و شرک است و شیعیان را به خاطر اینگونه اعمال مشرک و بدعتگذار در دین میدانند.اما شیعیان معنایی غیر از برداشت اهل سنت افراطی را به آن دارند چرا که معتقدند که با توسل به پیامبر و انسانهای صالح میتوان ایشان را واسطه بین خود و خدا قرار داده و خداوند به احترام آنها حاجاتشان را برآورده میکند، خصوصاً اگر این توسل نسبت به اشرف مخلوقات، پیامبر اسلام باشد.
چرا اهلسنت ادعا دارند که حضرت علی (علیهالسلام) را همانند خلفای پیشینش دوست دارند؟ مگر میتوان این را باور کرد؟ در حالیکه در کتابهای خودشان چیز دیگری بیان میشود. آنها میگویند کسانیکه علیه حضرت علی جنگیدند و با او مخالفت کردند مأجور هستند و ثواب میبرند، ولی وقتی نوبت به مخالفان ابوبکر و عثمان میرسد آنها را کافر میدانند.
مسلمین غیر مغرض بر این باورند که آیات فراوانی در قرآن کریم در منقبت حضرت علی نازل شده است. از آنجایی که این امر یک فضیلت محسوب میشود، اهل سقیفه بیکار ننشسته و گفتند برخی از آیات در شأن خلفا نازل شده است. مثل آیه 33 سوره زمر است که بیان میکنند در فضیلت خلیفه اول نازل شده است. هرچند که اهل سنت بر این نظر اتفاق ندارند.
علاوه بر روایاتی که در منابع شیعه دلالت بر خلیفة الله بودن حضرت مهدی (علیهالسّلام) دارد، تصریحات بسیاری از علمای اهلسنت نیز بر این معنا وجود دارد که آن حضرت را به عنوان دوازهمین امام و پایانبخش جانشینان پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) از سوی خداوند معرفی میکند.
احادیث مهدویت از مسلّمات شیعه و سنّی بوده و هر دو مذهب، روایات آن را صحیح، متواتر و غیر قابل انکار دانستهاند تا جایی که برخی علما منکر آن را خارج از دین و کافر دانستهاند. با این وجود برخی با این دستاویز که بخاری و مسلم در دو کتاب خود «صحیحین» آن را روایت نکردهاند، تلاش در انکار این روایات کردهاند.
احادیث مهدویت از مسلّمات شیعه و سنّی بوده و هر دو مذهب، روایات آن را صحیح، متواتر و غیر قابل انکار دانستهاند تا جایی که برخی از علما منکر آن را خارج از دین و کافر دانستهاند؛ با این وجود برخی با این دستاویز که بخاری و مسلم در دو کتاب خود «صحیحین» آن را روایت نکردهاند، تلاش در انکار این روایات کردهاند.
روایاتی که در فضائل شیعه و محبین اهل بیت وارد شده حاکی از این است که شیعیان جزء کسانی هستند که با پیروی از اهل بیت پیامبر جایگاه خود را هم دنیا و هم در آخرت تثبیت کرده و جزء رستگاران امت پیامبرند. کسانیکه در راه حبّ اهل بیت دچار صدمات زیادی شدند اما از اعتقادات خود دست نکشیدند.
تاسیس مذهب تشیع به وسیله خود صاحب شریعت و با زبان وحی و سخنان پیامبر گرامی اسلام (صلیاللهعلیهوآله) بوده است و از طرف دیگر آیاتی که دلالت صریح و روشن بر ارزش و فضیلت حضرت علی (علیهالسلام) و شیعیان او دارد و در کتب فریقین اینگونه روایات ذیل برخی آیات قرآن وارد شده است که حاکی از این موضوع مهم است.
جنگهای سه گانه در زمان خلافت ظاهری حضرت علی روشی بود برای ناکارآمد جلوه دادن حکومت آن حضرت، ولی غافل از آنکه آنچه که ضربه خواهد خورد، دین اسلام است. این جنگها به اعتراف بزرگان صحابه جنگهای باطل بود که در آن خونهای بسیاری از مسلمین ریخته شد. بدتر از این جنگها توجیهاتی است که برخی برای دفاع از عاملین این شورشها انجام میدهند.
این سؤال به ذهن هر اهل علمی خطور میکند که چگونه اجتهادی قابل استناد است؟ آیا به هر اجتهادی میتوان اعتنا کرد؟ در میان صحابه بودند افراد بسیاری که مرتکب فحشا و گناهان کبیره شدند، ولی به بهانه اجتهاد آنها را تبرئه کردند. حتی با عذر اجتهاد در مقابل خلیفه مسلمین و جانشین به حق رسول خدا ایستادند و در نهایت او را به شهادت رساندند.
یکی از افترائاتی که به پیامبر اکرم (صلى الله عليه و آله و سلم) نسبت داده شده است، حالت جنون و ترس و تردید نسبت به بعثت و رسالت خویش و نشناختن فرشته وحی (جبرئیل)، و ترس و لرز پیامبر (صلى الله عليه و آله و سلم) حتی پس از مقدار زیادی پیاده روی (فاصله بین غار حراء تا کنار کوه مروه که خانه حضرت خدیجه در آنجا بود.) و دلداری دادن و تقویت روحیه...