حیات و ممات پیامبر یکسان است
.
از اختلافات میان شیعه و اهل سنت افراطی توسل پیدا کردن بر پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) است، چرا که شیعیان معتقدند که با توسل به پیامبر و انسانهای صالح و... ایشان را واسطه بین خود و خدا قرار داده و خداوند به احترام آنها حاجات را بر آورده میکند، خصوصاً دربارهی پیامبر چه در زمان حیات و چه ممات، اما اهل سنت افراطی بر این باور است که اینگونه اعمال بدعت و شرک است و شیعیان را مشرک و بدعتگذار در دین میدانند و برخی از ایشان نظرشان این است که فقط در زمان حیات پیامبر امکان توسل وجود دارد نه در زمان مماتش. مثلاً: ابنتیمیه در کتاب خود مینویسد: «کسانیکه گمان میکنند که وجود پیامبر اکرم در داخل قبر همانند وجود او در میان آنان در زمان حیاتش است... این اشتباه و غلط بزرگ است...»[1] و یا راجحی به نقل از صنعانی در کتاب خود مینویسد: «... هیچکس توسل و استغاثه به مخلوقات زنده در آنچه که آنان توانایی دارند را انکار نمیکند... اما در مورد مردگان اینطور نیست و درخواست از ایشان صحیح نیست جز از خداوند، فلذا هیچکس توانایی آن را ندارد که مثلاً بیماری را شفا دهد و یا کاری را به انجام برسانند، مگر اینکه فقط باید از خداوند درخواست کند...»[2]
با توجه به این مطالب و توضیح مختصر، نگاهی به انظار و دیدگاههای بزرگان اهل سنت ذیل روایات وارده در کتبشان میاندازیم، تا زندگی حیاتی و مماتی پیامبر اکرم را مورد دقت قرار داده، تا حقیقت امر مشخص شود.
از ابودرداء روایت شده است که پیامبر فرمود: «انّ الله حرّم علی الارض ان تاکل اجساد الانبیاء فنبیّ الله حیّ یرزق.[3] خدا بر زمین حرام کرده است که اجساد پیامبران را بخورد، پس پیامبر خدا زنده است و روزی میخورد.» این حدیث را سعید بن هلال از زید بن ایمن روایت کرده، و ابن حبان او را در ردیف راویان ثقات ذکر کرده است.[4]
سیوطی در کتاب «خصائص الکبری» روایتی را نقل میکند که: «من کلّمه روح القدس لم یؤذن للارض ان تاکل من لحمه.[5] کسیکه روح القدس با او سخن گفته باشد به زمین اجازه داده نشد که گوشت او را بخورد.» پس این حدیث میخواهد بگوید که ممات پیامبر با آن شکل ظاهری او در قبر همانند حیات پیامبر با همان شکل خود بوده و فرق نمیکند و او زنده و حیّ است.
از انس بن مالک نقل شده که گفت: «الانبیاء احیاء فی قبورهم یصلّون.[6] پیامبران در قبورشان زندهاند و نماز میخوانند.»
سمهودی مینویسد: «در حیات پس از مرگ پیامبر، شک وجود ندارد که خداوند آنها را در کتاب خود بیان فرموده و پیامبر ما، سیدّ شهیدان بوده و اعمال شهیدان در ترازوی او قرار دارد...»[7]
از حکیم ترمذی نقل شده است که پیامبر فرمود: «انّ الشهداء لاتاکلهم الارض یعنی زمین شهیدان را نمیخورد» و «من اذّن سبع سنین لمبدود فی قبره یعنی کسیکه هفت سال اذان بگوید در قبر خود کرم خورده نمیشود.»[8]
در نتیجه با تمام این روایات وارده در کتب بزرگان اهل سنت به این نتیجه مهم میرسیم که اولاً: وقتی این روایات اینگونه دربارهی حیات و ممات افراد سخن میگویند و خداوند هم در قرآن مردگان ظاهری را مانند زندگان معرفی میکند، دیگر جای شک و شبهه و اشکالتراشی برای برخی بزرگان افراطی از اهل سنت مانند ابنتیمیه و همفکران او باقی میماند تا برچسب کفر و شرک را به دیگران را بزنند؟ ثانیاً: وقتی صلحاء و شهداء و... از زمین در امان هستند و به حال خود رها میشوند و جواب میدهند، پس به طریق اولی مقام پیامبر اکرم و... رفیعتر و جلیلتر از ایشان خواهد بود و او سزاوارتر به امت خود است که جوابگوی امورات ایشان باشد چه در حیات و چه در ممات برزخی. ثالثاً: سبکی شافعی خود نقل کرده که: بزرگان اهل سنت بر اثبات حیات در قبور اجماع کردهاند.[9]
در نتیجه دیگر دلیلی بر شرک و کفر خواندن برخی از ایشان نسبت به شیعیان وجود ندارد در حالیکه نظر اجماع اهل سنت همین است.
پینوشت:
[1]. کتاب الردّ علی الاخنائی، ابنتیمیه، المطبعه السلفیه، مدینه، عربستان، ص54.
[2]. شرح تطهیر الاعتقاد، راجحی، دار اضواء السلف، قاهره، مصر، (1430ق)، ص173-178.
[3]. سنن، ابن ماجه، دار احیاء التراث العربی، بیروت، لبنان، کتاب الجنائز، ص524 حدیث1637.
[4]. میزان الاعتدال، ذهبی، دار الکتب العلمیه، بیروت، لبنان، (1416ق)، ج2 ص99 رقم2991.
[5]. خصائس الکبری، سیوطی، دار الکتب العلمیه، بیروت، لبنان، (1405ق)، ج2 ص489.
[6]. شفاء السقام...، سبکی شافعی، دار الکتب العلمیه، بیروت، لبنان، (1429ق)، ص393.
[7]. وفاء الوفاء...، سمهودی، دار الکتب العلمیه، بیروت، لبنان، (1427ق)، ص179.
[8]. نوادر الاصول، حکیم ترمذی، مکتب الامام بخاری، قاهره، مصر، (1429ق)، ج2 ص720-721.
[9]. شفاء السقام...، سبکی شافعی، دار الکتب العلمیه، بیروت، لبنان، (1429ق)، ص425.
افزودن نظر جدید