روایاتی در ارتباط با حضرت مهدی
احادیث مهدویت از مسلّمات شیعه و سنّی بوده و هر دو مذهب، روایات آن را صحیح، متواتر و غیر قابل انکار دانستهاند؛ با این وجود برخی با این دستاویز که بخاری و مسلم در دو کتاب خود «صحیحین» آن را روایت نکردهاند، تلاش در انکار این روایات کردهاند.
در پاسخ میگوییم با وجود همهی تحریفات، و نیاوردن همه احادیث صحیح، همچنان روایات دیگری در دو کتاب موسوم به «صحیح مسلم و بخاری» در ارتباط با حضرت مهدی وجود دارد که همین مقدار نیز میتواند مورد استناد و استدلال قرار گیرد. محمد بن اسماعیل بخاری در کتاب موسوم به صحیحش، به یک روایت درباره خروج دجّال و فتنهی او، بسنده کرده[1] در حالیکه مسلم نیشابوری در «صحیح» خود، دهها حدیث در موضوعاتی همچون خروج، سیرت و اوصاف مهدی، همچون خرابکاریها، فسادها و لشکرکشیهای پیش از ظهور و خروج مهدی و سرانجام او، نقل کرده است.[2] از مجموع روایاتی که بخاری و مسلم در این باره آوردهاند، روشن میشود امام مسلمانان به هنگام فرود آمدن حضرت عیسی بن مریم (علیهماالسّلام) آنگونه که در صحیحین آمده ـ فرمانده گروهی است که تا روز قیامت بر پایه حق مشغول مبارزه و پیکار است و حضرت عیسی (علیهالسّلام) با حضور امیرشان، از امامت در نمازشان خودداری میکند. از باب نمونه:
مسلم در کتاب صحیح خود با اسناد خود از عبیدالله بن قبطیه آورده است که گفت: «حارث بن ابی ربیعه و عبدالله بن صفوان همراه من بر امالمؤمنین امّسلمه وارد شدیم. آندو از او درباره لشکری که به زمین فرو میرود، پرسیدند: (این ماجرا در دوران عبدالله بن زبیر بود) امّسلمه گفت، پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) فرموده: «پناهندهای در خانه خدا پناه میبرد، آنگاه گروهی را به دنبالش میفرستند، هنگامیکه آنان به «بیداء» از زمین میرسند، آنها را به خود فرو میبرد.»[3]
در کتاب موسوم به صحیح مسلم آمده: «ابوزبیر گوید: از جابر بن عبدالله انصاری شنیدم که پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) فرمود: پیوسته عدهای از امت من تا روز قیامت بر حق میجنگند. حضرت عیسی (علیهالسّلام) فرود آمده به فرمانروای (امام) مسلمانان میگوید: ای روح الله! جلو بایست و برایمان نماز بخوان (امام جماعت باش)! برخی از شما در این امت فرمانروای برخی دیگر هستید به جهت گرامی داشتن خداوند این امت را.»[4]
همچنین مسلم نقل میکند: «جریری از ابونضره روایت کرده: نزد جابر بن عبدالله انصاری بودیم که گفت: زود است که به اهل عراق پیمانه و درهمی نرسد...؛ چرا که پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) فرمود: در آخر امت من خلیفهای خواهد بود که اموال را بدون شمارش میدهد (سخاوتمند است). جریری گوید به ابونضره و ابوعلاء گفتم: آیا این خلیفه را عمر بن عبدالعزیز میدانید؟ هر دو گفتند: نه.»[5]
پینوشت:
[1]. صحیح البخاری، بخاری، دار ابن کثیر، بیروت، ج 3، ص 1272.
[2]. صحیح مسلم، مسلم، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، ج 4، ص 2207.
[3]. «... عن عبیدالله بن القبطیّة قال دخل الحارث بن أبی ربیعة و عبدالله بن صفوان و أنا معهما علی أمّ سلمة أمّ المؤمنین فسألاها عن الجیش الّذی یخسف به و کان ذلک فی أیّام... .» صحیح مسلم، مسلم، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، ج 4، ص 2880.
[4]. «أخبرنی أبوالزّبیر أنّه سمع جابر بن عبدالله یقول سمعت النّبیّ (صلی الله علیه و آله و سلم) یقول لا تزال طائفة من أمّتی یقاتلون علی الحقّ... .» صحیح مسلم، مسلم، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، ج 1، ص 137.
[5]. «عن أبی نضرة قال کنّا عند جابر بن عبدالله فقال یوشک أهل العراق أن لا یجبی إلیهم قفیز و با درهم... .» صحیح مسلم، مسلم، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، ج 4، ص 2234.
افزودن نظر جدید