اعتقادات
وهابیت از جمله گروههایی است که بر پایه تفرقه میان مسلمانان به وجود آمده است. از جمله عقاید ایشان که مخالف با عقاید مسلمانان است، سماع موتی است. سماع موتی یعنی مردگان صدای زندهها را میشنوند و این مورد تایید قرآن و سنت است. وهابیت با پافشاری بر عقیده باطل خود، مبنی بر عدم سماع موتی، در مقابل قرآن و مسلمانان ایستاده است.
یکی از شبهات وهابیون درباره شفاعت اولیای الهی در عالم برزخ این است که آن را شبیه کار مشرکین در طلب شفاعت از بتها میدانند. در پاسخ به این شبهه میگوییم اولا: تنها طلبی عبادت است که همراه با نهایت خضوع و اعتقاد به ربوبیت معبود باشد. ثانیا: علت شرک بتپرستان، بتپرستی آنها بود نه طلب شفاعت از بتها.
یکی از شبهاتی که وهابیت به شیعه وارد میکنند این شبهه میباشد که آنها دربارهی هرگونه نداء به «غیر الله»، یعنی کمک خواستن از هر کسی جز «الله» را شرک دانستهاند که در پاسخ میگوییم: آنان که فقط «الله» میکنند از خود «الله» هم پیش افتادهاند؛ چرا که خود «الله» در چندین جا از قرآن کریم، پیامبر اکرم را در کنار خود قرار داده است.
اعتقاد به شفاعت از عقاید مشترک همه مسلمانان است که آیات و روایات بر آن دلالت دارد و غرض از تشریع آن زنده کردن روح امید در گنهکاران است تا ایمان به خدا را که شرط شفاعت است از دست ندهند. حقیقت شفاعت همان دعای اولیای الهی برای مومنین است و طلب دعا از آنان مطلوب است، اما وهابیون با برداشت نادرست از توحید، آن را نامشروع میدانند.
پیروان وهابیت پس از ناکام ماندن در پاسخ به بدعتگذاری عمر بن خطّاب در موضوع متعه ناچار میشوند بگویند: عمر سنبل غیرت بود و نخواست نوامیس مسلمانان مورد تعرّض قرار گیرند؛ به همین دلیل متعه را حرام نمود. که در پاسخ میگوییم: آیا غیرت عمر از غیرت خداوند و پیامبر اکرم و گروهی از صحابه بیشتر بوده است؟!
هیچ عقل سلیمی حکم نمیکند که پیامبر اکرم از دنیا رفته باشد و جانشینی برای خود تعیین نکرده باشد. پیامبری که حتی از بیان مستحبات کوتاهی نکرد چطور ممکن است که مردم را بعد از مرگ خود بی سرپرست رها کرده باشد؟ اما متاسفانه ابن تیمیه که از سران تكفيری است با بیعقلی تمام معتقد است که تعیین جانشین بر عهده پیامبر اکرم لازم نیست.
کینهی فروخوردهی دیگری از پیروان بنیامیه که چون تاب شنیدن حقایق تاریخی را ندارند، در شبکههای ماهوارهای خود با اهانتهای فراوان به شیعیان در صدد انکار آنها برمیآیند؛ به عنوان نمونه در نظر کوتاه بین وهّابیت، موضوع قرآن خواندن سر بریدهی امام حسین بر فراز نیزه قابل هضم نیست و غالباً با تمسخر و استهزاء آنان، مواجه میگردد.
وهّابیت برای توجیه رفتار خود در روزه گرفتن روز عاشورا میگویند روزه گرفتن در این روز به اندوه شبیهتر است و نشانهی شادی نیست، چنان که در روزهای شادی همچون عید فطر و قربان روزه حرام است. در پاسخ میگوییم: روزه، شکرانه نعمت الهی است و به همین سبب چون به بزرگان دین، نعمتی داده میشد به شکرانهی آن روزه میگرفتند.
وهابیان دائما سعی دارند، چنین القاء نمایند که ما نیز از اهل سنت هستیم و عقاید ما مبتنی بر کتاب و سنت نبوی (صلی الله علیه و آله و سلم) است درحالی که هیچ یک از فرق اهل سنت، حتی کسانی که افکار افراطی دارند نیز، در عقاید نادرست وهابیت با ایشان همسو نیستند. مثل گفتن «یا رسولالله» که وهابیت آن را شرک میداند و اهل سنت جایز.
وهّابیت برای توجیه رفتار خود در روزه گرفتن روز عاشورا میگویند روزه گرفتن در این روز به اندوه شبیهتر است و نشانهی شادی نیست، چنان که در روزهای شادی همچون عید فطر و قربان روزه حرام است. در پاسخ میگوییم: روزه، شکرانه نعمت الهی است و به همین سبب چون به بزرگان دین، نعمتی داده میشد به شکرانهی آن روزه میگرفتند.
از آنجا که اسلام، آئین جاودان است، باید در برگیرنده تمام جوانب زندگی باشد. در همین راستا، اسلام حکم تقیه را در موارد ترس بر جان و... در نظر گرفته است که در قرآن و سنت به آن تاکید شده است. متاسفانه دشمنان اسلام، نظیر وهابیت درصدد هستند که به گونهای با تقیه مبارزه کرده و آن را از مسائل اسلامی ندانند که این مخالف قرآن و سنت است.
بخارى از پيامبر (صلى الله عليه و آله) حدیثی نقل كرده، كه پیامبر اکرم فرمود: «من مأمور شدهام كه با مردم بجنگم تا شهادت به وحدانيّت خدا و رسالت من داده و نماز به پا داشته و زكات دهند، و چون چنين كردند خون و اموالشان از ناحيه من -به جز به حقّ اسلام- محفوظ مىماند ولى حساب آنان بر خداوند است».
یکی از شاخصهها و راهکارهای وهّابیت در تخریب عزاداری باشکوه شیعیان در روز عاشورا برای امام حسین (علیه السّلام) و تحتالشعاع قرار دادن آن، طرح موضوع روزهداری و توصیه موکّد بر این کار در این روز است. چنانکه در کنار تشویق و ترغیبهایشان به هدیهدادن و شادی در روز عاشورا، به روزهداری در این روز نیز تشویق میکنند.
ابن تیمیه حرّانی درباره اتفاقات پس از شهادت امام حسین میگوید: «به خوبی روشن است که بیشتر آنچه در این باره همچون بارش خون، سرخگون شدن آسمان، جاری شدن خون از زیر سنگ روایت شده، دروغ است و هیچیک از این موارد برای کشته شدن هیچ کس پدید نمیآید.» که درپاسخ میگوییم: کتابهای خودتان این وقایع را مستند به شهادت امام حسین میدانند.