تصوف
از میان عقایدی که در عرفان اسلامی و به تبع آن در تصوف دیده می شود، مقام فنا است. فنا در آثار عرفا و صوفیه به تعابیر گوناگون آمده است و از آن برداشتهای رنگارنگی شده است. برخی از صوفیه قدیم به فنای واقعی که در عرفان مطرح است اشاره کردهاند، ولی برخی دیگر در موضوع فنا به انحراف رفته و گمراه شدهاند.
عقیده به صلح کل، عقیده ای فاسد بوده و اباحی گری و بی تفاوتی به محیط اطراف نتیجه این تفکر است. نتیجه اعتقاد داشتن به صلح کل که در میان صوفیه رایج است، تفسیر دین به دین حداقلی و فردی در جامعه خواهد شد. طرفداران صلح کل در واقع مىخواهند بگويند دين امرى است که جنبه فانتزى دارد و با واقعيات سروکارى ندارد و حال آنکه حقیقت چیز دیگری است.
برخی از صوفیه ادعا میکنند که در مرتبهی فناء فیالله نور خاصی با نام "نور سیاه" را مشاهده میکنند. اما حقیقت نور سیاه چیست که با رؤیت آن، ادعای رسیدن به بالاترین درجات عرفانی را دارند ؟! آیا این نور، تجلی صفاتی یا نور ذات خداست؟ خیر. حقیقت این است که این نور سیاه، از ابلیس است و نشانهی گمراهی و چرخش مدعیان در ظلمات است.
فرقهی صوفیهی نعمت اللهیه از دوران "تیموریان تا صفویه" از ایران رخت بربستند و قریب به اتفاق اقطاب، مشایخ، بزرگان و اکابر این فرقه، همگی به کشور هند کوچ کردند. علت اصلی این اتفاق بزرگ در تاریخ تصوف در ایران، مبارزهی علما و فقها در نیمهی دوم حکومت صفویه است که فرصت و مجال مریدپروری، لاابالیگری و گریز از شریعت را از صوفیان گرفته بود.
با توجه به اینکه امر به معروف و نهی از منکر از فروعات دین اسلام است و در آیات قرآن و اخبار زیادی به ادای این فریضه الهی تاکید شده، با این حال عقاید برخی از فرقهها که تشویق به اباحه گری در امور دینی میکنند، مخالف این فریضه جاری الهی است. از جمله عقاید مخالف امر به معروف و نهی از منکر صلح کل در صوفیه است که در این مجال سعی میکنیم به تعارض ابعادی از صلح کل با این فریضه الهی بپردازیم.
متصوفه بر این عقیدهاند، که حقائق عالم هستی در قلوب ایشان منکشف و منعکس میشود. ولی برای این اتفاق مقدماتی را لازم میدانند، از جمله ترک حیوانی، یعنی استنکاف و عدم استفاده از لذات مادی و خوراکیهای گوشتی و تحمل گرسنگی شدید؛ چنانچه ابوطالب مکی میگوید: «گرسنگی دل را رقیق میسازد و آمادهی مکاشفه میکند.»
از بدعتهای تصوف جوع و گرسنگی کشیدن همراه با ریاضتها و چلههای مختلف است که آن را بر خود تحمیل کرده و از جوع و صوم شرعی تفکیک کردند و آن را روش یا وسیلهای برای نیل به زهد یا احوال میدانند در حالی که خشوعِ حاصل از چنین جوعی، تصنعی است و با رفع این جوع، آن خشوع هم زایل میگردد و این امر نشانه اصالت نداشتن آن است.
بنا بر روایات متعدد و اخبار صحیح از شیعه، حضرت ولی عصر (ارواحنا له الفدا) پس از مرگ آخرین نائب خاص خود یعنی علی بن محمد سمری (رحمه الله) احدی را جانشین و یا نائب خود ندانسته و به کسی وصیت ننمودهاند و برای جلوگیری از اقداماتی نظیر ادعای اقطاب منحرف تصوف، کسانی را که ادعای مشاهده و نیابت کند را لعنت نموده و کذاب معرفی کردند.
صوفیه به عنوان فرقهای التقاطی، بسیاری از آداب و رسوم خود را از ادیان یا فرقههای دیگر به عاریه گرفته و در طول حیات اجتماعی خود دستخوش تحولات زیادی شده است. عموم محققان معاصر معتقدند که تصوف متأثر از تعالیم اسماعیلیه بوده و در مباحث خداى ناشناختنى (غیب الغیوب)، قطب و مراد، ولایت و انسان کامل و گرایشهاى گنوسى از آنان بهره برده است.
شعار عدم دخالت در سیاست، بر مبنای افکار صوفیانه از سدههای گذشته در بین اتباع و بزرگان این مسلک مطرح بوده است. صوفیان بجای ایستادگی در برابر ظلم ظلمه و ستمگران به گوشهگیری، عزلتگزینی و دوری از دعوای حق و باطل روی آوردند و با پیش گرفتن مسیر منفعلانه نسبت به متن جامعه و اتفاقات آن، شعار دوری از سیاست و عدم دخالت در مناسبات آن را سر دادند.
مسلک تصوف و صوفیگری به عنوان عرفان اهل سنت، بسیاری از مبانی خود را از منابع روایی دست اول اهل سنت گرفته است. به بیان بهتر میتوان گفت شالوده و پایهی بسیاری از انحرافات، کژیها و زشتیها که در اعمال صوفیانه و در کتب و منابع صوفیه مشاهده میکنیم، به نوعی برگرفته از روایات عامه است که تعداد قابل توجهی از آنها جعلی و جزء اسرائیلیات هستند.
از عقاید انحرافی صوفیه صلحکل است. این عقیده صوفیانه معارض آیات قرآن و روایات و حتی عقل سلیم است. با این حال چرایی اصرار صوفیه بر این عقیده مشخص نیست. صوفیه با اینکه در دامان اسلام رشد یافته و جزو فرقههای مسلمان هستند، با این حال معلوم نیست چرا اصرار زیادی بر عقیدهای دارند که معارض نصوص دینی است.
جنید بغدادی از افراد موثر در میان صوفیه به شمار میرود. وی به اعتراف نویسندگان سلسله گنابادیه سرسلسله این فرقه و واسطه میان امام زمان (علیه السلام) و صوفیه میباشد، در حالی که مذهب او مغایر با امام زمان (عج) بوده و پیرو مذهب شافعی است. ضمن آنکه سلسله اسنادی که برای اتصال صوفیه به معصومین ذکر شده، متفاوت است.
یکی از رسوم برخی از فرقههای صوفیه، "گدایی" است که در ادبیات صوفیه از آن تعبیر به "سوال" و "پرسهزنی" میشود. این امر همان چیزی است که دین اسلام از آن نهی کرده است تا جایی که تقاضای کمک مالی از دیگران همراه با اصرار مورد تأیید شرع نیست. رسول خدا(صلی الله علیه و آله) در این مورد میفرمایند: «خدا دشمن مىدارد دشنامگوى بىآبرو و گداى مبرم را».