تصوف
مراحل نورانی و باطنی دین مشروط به سلوک در صراط مستقیم و تقوای الهی است. مراتب باطنی اسلام همان مراتب ایمانیست که سالک الی الله طی مینماید. در روایات شریفه باطن و حقیقت دین را وجود نورانی امام معصوم (علیه السلام) معرفی می کند. بر این اساس، طریق االی الله، امام معصوم (علیه السلام) میباشد و طریق ولایت معصومین را درعصر غیبت، علما و و روات حدیث به عهده گرفته و برخلاف ادعای صوفیه هیچ نامی از صوفی یا حتی عرفا نیست!
از مسائل مهمی که فرقههای انحرافی بر آن تاکید فراوانی میکنند، مساله اعتبار خواب و رویا است. با مراجعه به متون صوفیه و نحوه سلوک ایشان درمیابیم که قسمتی از استدلالات این نوع فرقهها به خواب و رویا برمیگردد و حال آنکه مطلب مورد بحث در میان منابع اسلامی به نحوی مخالف مطالب صوفیان است. دستمایه فرقههای انحرافی به خواب به علت اثبات ناپذیر بودن آن شیوع داشته و از آن سوء استفادههای زیادی میشود.
حسین بن منصور حلاج نه تنها موجب انحراف بسیاری از مردم عوام شد، بلکه برخی از خواص را نیز به بیراهه کشاند و مسبب گمراهی ایشان گشت. برخی از صوفیان سعی کردهاند چهرهای موجه از حلاج به نمایش بگذارند، اما توجیهات عجیب ایشان نیز نتوانسته ننگ انحراف عمیق او را جبران کند و وی را از اتهاماتی که تاریخ متوجه او ساخته، مبرا سازد.
بنا بر اعتقاد شیعه، اطاعت و فرمانبرداری بیچونوچرا، فقط مختص خداوند متعال و ائمه معصومین (ع) است که علم حضرات، علم الهی و سخنان آنان صادق و نورانی است. درحالی که صوفیانِ جاهل و مخالفِ اهلبیت، این اطاعت محض را مختص اقطاب خود دانسته و دستورالعملهای غیرشرعی از خود تراشیده و برخلاف حکم خدا نظر میدهند که اسقاط تکلیف در حصول حقیقت، یکی از این موارد است.
احکام شرعی در جهت رشد و تعالی فردی و اجتماعی بشر و وصول به حق و قرب الی الله، صادر شده است. لذا کم و زیاد کردن دستورات شرعی همچون عدم وجوب صلاه در مراحل سلوکی توسط فرقه صوفیه مخالفت با حکمت الهی و عصمت انبیاء و موجب خروج از ولایت الله و دخول در ولایت شیطان است!
همواره در طول تاریخ تصوف، بزرگان صوفیه با توهین و جسارت به اهل بیت(علیهمالسلام) در پی کاستن از شأن و مقام آنها بودهاند، تا آنجا که یوسف مردانی همچون بزرگان سلف صوفیه به خود اجازه توهین به حضرت علی (علیهالسلام) را میدهد و آن حضرت را نوکر یهود و نصارا و حضرت زهرا (سلامالله علیها) را کنیز و کلفت یهود و نصارا معرفی میکند.
توحید و یکتاپرستی اصل و اساس ادیان الهی است و هدف اصلی پیامبران و اوصیای آنان شناساندن توحید به جوامع بشری بوده و کمترین انحراف در این اصل، بشر را از مسیر توحید منحرف و به شرک میکشاند. اما بعضی از فرقهها مانند تصوف پا را فراتر نهاده و اعمال و عقاید فاسدی که نشانه شرک است را برای خود قراردادهاند که تصور صورت قطب در نماز نمونهای از آن است.
تصوف ازمهمترین فرقههای است که زیربنای بسیاری از فرقهها را تشکیل داده است و از جلمه این فرقهها فرقه شیخیه است که موسس آن شیخ احمد احسایی مدتها شاگرد فرقه ذهبیه بود و اعتقاداتی همچون کشف و شهود، زهد و ریاضت، رکن رابع که همان مسئله قطبیت در تصوف است و مسئله قطب صامت و ناطق را وارد فرقه شیخیه کرد و به آن رنگ و بوی صوفیانه داد.
مرحله "فنا" از مراحل سیر و سلوک شمرده میشود که در کتب صوفیه قدیم و جدید از این مفهوم نام برده شده است. مرز میان فنای فی الله و غیر آن یا فنای الهی و انحراف در این مفهوم، بسیار باریک است، تا جایی که در کتاب اللمع سراج طوسی به توضیح این مفهوم پرداخته شده است و در پایان به انحرافاتی پیرامون آن اشاره شده است.
یکی از راه های جذب فرقههای صوفیه، انتساب علمای ربانی به این نوع فرقهها است. با دقت در این نوع انتسابها نکات قابل توجهی روشن میشود به نحوی که فرقههای صوفیه نه در زمان حیات این بزرگان، بلکه بعد از وفاتشان، آنها را منسوب به خود میکنند تا با تکذیب خبر توسط اطرافیان و نزدیکان، انتساب فوق را امری سری و مخفی تلقی کنند.
از آثار عقیده به صلح کل آن است که دین را امری وجدانی و فردی دانسته، درنتیجه دیندار و بیدین نزد ایشان یکسان است. از سوی دیگر طرفداران این عقیده معتقدند که دین حداقلی است و حوزه فعالیت دین، فردی است و دین فردی آن است که به تحولات اجتماعی عکسالعملی نشان نداده و فقط و فقط در حوزه فرد فعالیت میکند.
اعتقاد شیعه در مورد خلیفه الهی و جانشینی او، آن است که این امر مهم، باید از طرف خداوند متعال باشد و پیامبر(ص) نیز به دستور الهی، جانشینان خود را انتخاب کرده است، در حالیکه بعضی فرقههای صوفیه، مدّعی چنین منصبی هستند و خود را خلفای الهی در زمین میدانند که کذب بودن ادّعای آنان از اعمال و آثارشان به روشنی ثابت است.
دین مبین اسلام جن و انس را دارای اختیار میداند که بر ذات و فطرتی توحیدی و حقنگر خلقت یافتهاند و بر همین اساس میتوانند با اعمال خود و راهی را که انتخاب کرده و مسیری را که طی میکنند، سعادت یا شقاوت را سرنوشت خود سازند. شیطان نیز از این دایره خارج نیست، او همچون سایر مخلوقات، پاک و موحد آفریده شده بود و سالیان درازی همین توحید را بر کرسی تدریس بازگو میکرد تا اینکه تکبر ورزید و راه باطل در پیش گرفت.
از حربههای جذب مردم به صوفیه، انتساب بزرگان دین به این فرقه است. یکی از کسانی که صوفیه سعی بلیغ در صوفی نشان دادن وی صرف کردند، پدر علامه مجلسی، ملا محمد باقر مجلسی (ره) بود. در عهد وی به خاطر شروع مخالفت زیادی که از سوی فقها به صوفیه شروع شده بود، صوفیه سعی کرد که علمایی که اهل سیر و سلوک باطنی هستند را به خود منسوب کند تا فشار فقها را علیه خود کم کند.