دست استعماری انگلیس در آستین صوفیه‌

  • 1395/06/03 - 13:24
فرقه‌ی صوفیه‌ی نعمت اللهیه از دوران "تیموریان تا صفویه" از ایران رخت بربستند و قریب به اتفاق اقطاب، مشایخ، بزرگان و اکابر این فرقه، همگی به کشور هند کوچ کردند. علت اصلی این اتفاق بزرگ در تاریخ تصوف در ایران، مبارزه‌ی علما و فقها در نیمه‌ی دوم حکومت صفویه است که فرصت و مجال مریدپروری، لاابالی‌گری و گریز از شریعت را از صوفیان گرفته بود.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ فرقه‌ی صوفیه‌ی نعمت اللهیه از دوران "تیموریان تا صفویه" از ایران رخت بربستند و قریب به اتفاق اقطاب، مشایخ، بزرگان و اکابر این فرقه، همگی به کشور هند کوچ کردند. علت اصلی این اتفاق بزرگ در تاریخ تصوف در ایران، مبارزه‌ی علما و فقها در نیمه‌ی دوم حکومت صفویه است که فرصت و مجال مریدپروری، لاابالی‌گری و گریز از شریعت محوری را از صوفیان گرفته بود. به همین جهت اقطاب صوفیه با توجه به فرصت مناسبی که در دَکَن فراهم آمده بود، هند را بهترین مقرّ و مکان برای ادامه حیات صوفیانه‌ی خود و ترویج عقاید و سلاسل خویش یافتند.
کشور هند در زمان حکومت سلسله‌ی قاجاریه در ایران[1] تحت مستعمره‌ی کمپانی هند شرقی بریتانیا بود.[2] حکام و سلاطین شهر‌ها و ایالات هند نیز از جمله کارگزاران و مسندنشینان بریتانیا و تحت نفوذ ایشان محسوب می‌شدند و کارنامه‌ی سیاسی دولت انگلیس گواه آنست که ایشان ید طولایی در اختلاف افکنی، تفرقه‌اندازی و فرقه‌سازی در جامعه‌ی اسلامی داشتند و فرقه‌ها‌ی صوفیه‌، بابیت، بهائیت و وهابیت تنها گوشه‌ای از تلاش آنها در فروپاشی جامعه‌ی واحد اسلامی است که توسط مزدوران، خائنان و حقوق‌بگیران ایشان در لباس‌های مقدّس و تدیّن می‌باشد که متن زیر نمونه‌ای از این سیاست هاست.
سِر گوراوزلی ادیب، زبان‌شناس و اولین سفیر بریتانیا در ایران می‌نویسد: «عقیده‌ی صریح و صادقانه‌ی من این است که چون مقصود نهایی ما فقط صیانت هندوستان می‌باشد، در این صورت بهترین سیاست این خواهد بود که کشور ایران را در همین حال ضعف و توحش و بَربَریت و سیاست دیگری مخالف آن تعقیب نکنیم»![3]
شاه علیرضا دکنی، یکی از بزرگان ایالت دَکَن واقع در جنوب هند و همچنین از اقطاب فرقه‌ی نعمت اللهیه و از دست‌نشاندگان بریتانیا بود. او شخصی به نام معصوم علیشاه را که از مرتاض‌های هند و شخصی خُبره در علوم غریبه و سحر بود به ایران روانه کرد تا از اوضاع آشفته‌ی حکومت در کشور کمال استفاده را ببرد و در احیاء و ترویج طریقت نعمت اللهی خود تلاش کند. کتاب‌هایی که درباره فراماسونری در ایران نوشته شده است به طور صریح و یا تلویجاً به وابستگی آنها به بریتانیا و رابطه با جاسوس‌های بیگانه اشاره کرده است .[4]
معصوم علیشاه تلاش زیادی در جهت انجام ماموریت خود و بازسازی فرقه در ایران کرد؛ از جمله توانست با بودجه‌ی موقوفه‌ای که در اختیار داشت، چند نفر از جمله فیض علیشاه[5] و پسرش نورعلیشاه که نوجوانی نابالغ، امرد و زیبا چهره بود و نیز مشتاق علیشاه کرمانی که در نوازندگی تار بی نهایت خِبره بود را مجذوب خود کرده و برای تبلیغ و ترویج به شهرهای مختلف بفرستد.
نورالدین مدرسی چهاردهی در مقدمه‌ی کتاب "سلسله صوفیه ایران" زیر عنوان "صوفیان، زمینه ساز استعمار" می‌نویسد: «در زمان زمامداری فتحعلی شاه تنی چند از بزرگان صوفیه از جانب کمپانی هند شرقی از طرف انگلستان از هند به ایران آمده با کوشش و تبلیغات دامنه‌دار و بی‌سابقه در گسترش و تجدید تصوف در ایران، سعی بلیغ معمول داشتند و تا چندی پیش هر یک به زیّ صوفیه در می‌آمد در خانقاه به سر برده و به کاری اشتغال نداشتند».[6]
در برابر این حرکت صوفی-استعماری، این بار نیز فقها و علمای تشیع جواب دندان‌شکنی به ایشان دادند و به مخالفت با ایشان و عقاید نادرست و سیاست غربی‌شان پرداختند و سران این حرکت را در چشم مردم، خار و رسوا ساختند که اگر مقاومت و ایستادگی مرزبانان حقیقی شریعت نبود، مدعیان دروغین طریقت جز نامی از دین اسلام باقی نمی‌گذاردند و سرنوشت کامل‌ترین دین الهی، همانند سایر ادیان به انحراف و کژی می‌گرائید.

پی‌نوشت:
[1]. قاجاریه از حدود سال ۱۱۷۴ تا ۱۳۰۴ بر ایران به مدت صد و سی سال فرمان راندند.
[2]. دوره استعمار انگلستان در هند حدود یک قرن ونیم از ۱۸۰۰ تا ۱۹۴۷ میلادی طول کشید.
[3]. اسماعیل رائین، حقوق بگیران انگلیس، انتشارات جاویدان، ص98
[4]. محمود کتیرائی، فراماسونری در ایران: از آغاز تا لژ بیداری در ایران، انتشارات اقبال، ص98
[5]. تکیه فیض در اصفهان منسوب به اوست.
[6]. مدرسی، سلسله های صوفیه ایران، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، ص 3 

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.