تصوف
صوفیه معتقدند سالک باید در تمام اعمال و عبادات حتی نماز صورت مرشد را در خیال خویش داشته باشد تا از صور شیطانی و حواسپرتی دور بماند و آن را مستند به روایات میکنند در حالی که خود تصور صورت مرشد باعث حواس پرتی و مستلزم شرک است چون هدف ما از نماز و عبادت پرستش خداوند متعال است نه قطب.
برچیدن حبلالله از امت واحده اسلامی توسط یهود و منافقین را علت پیدایش فرق از جمله تصوف میباشد. راز تدوام این انحراف را باید در ترویج شعارهایی همچون ولایت بدون امامت در زمان حضور امام معصوم (علیهالسلام) و تعمیم ولایت به غیر معصوم در زمان غیبت امام معصوم (علیهالسلام) نهفته است. تصوف به عنوان یکی از فرقههای ریشهدار دراسلام اولین داعیهدار این دو شعار میباشد.
یکی دیگر از مواردی که بهعنوان ریشه تصوف در قرن اول به آن اشارهشده است، برداشت خاص صوفیه از آموزههایی است که در قرآن و سنّت آمده است. بیان انحراف صوفیان از اصول اسلام، موضوعی نیست که امروزه به آن پرداختهشده باشد، بلکه در آثار مختلف قدما، ازجمله آثار صوفیان از آن بحث شده است.
حسادت، دنیاطلبی و زرپرستی و عدم اعتقاد به آخرت توسط قوم برگزیده ای به نام یهود، از آنها قومی سرکش، لجوج و دین ستیز ساخت، تا به کشتن بسیاری از انبیاء الهی و دسیسه برای انحراف در ادیان الهی، دنیای ناچیز خود را تأمین نمایند. فرقه فرقه شدن امت حضرت موسی (علیهالسلام) و اختلاف در پیروان حضرت عیسی (علیهالسلام) و همچنین پاره پاره کردن امت واحده اسلامی با دسیسههای همین قوم به وقوع پیوسته است.
به عقیده برخی یکی از عوامل رواج زندگی زاهدانه در قرون اول هجری، موضعگیری تعرّض آمیز گروهی از مؤمنان بر روش دربارها و وابستگان خلفای اموی و عباسی بود. البته این جریان از زمان خلیفه سوم آغاز گردید ولی با در دست گرفتن عنان این حرکت توسط خلفای اموی و عباسی، اساس این حرکت تحتالشعاع سیاستهای ایشان قرار گرفت و از راه خود منحرف شد.
قرن ۸ و ۹ سیطره افکار و آراء محیالدین ابن عربی در تصوف و عرفان است. یکی از پرکارترین سران صوفیه در این دوره شاه نعمتالله ولی است که تعداد رسالات منثور او را تا ۵۰۰ رساله هم ذکرکردهاند. اغلب کتابها و رسالات نوشتهشده در این دوره در شرح و تفسیر آراء ابنعربی است که نفوذ فوقالعاده افکار او از مختصات و ویژگیهای مکتبهای صوفیانه این دوره است.
به نظر برخی از مستشرقین منشا پیدایش تصوف ادیانی غیر از اسلام است و به نظر برخی دیگر زهد افراطی قرن اول هجری منشا مهمی برای تصوف بوده است. معتقدین به متاثر شدن تصوف از زهد قرن اول تاثیر آیات قرآن و سیره رسول اکرم و ائمه معصومین (علیهم السلام) را در زهد اسلامی موثر می دانند و انحراف از این شیوه را علت تشکیل تصوف می دانند.
در این یادداشت برای شناخت بهتر شخصیت شاه نعمتالله ولی سه واقعه مهم و حایز اهمیت در قرن 8 و 9 مورد بررسی قرار خواهد گرفت: 1. رشد، توسعه و گسترش و عملی شدن تصوف 2. قدرت یافتن شیعه اثنی عشری تا حد تشکیل سلسله شیعی صفوی 3. حمله مغولها به ایران و فروپاشی حکومتهای وقت.
مساله سلسله اسناد خرقه که صوفیان از این طریق ریشه خرقهپوشی را به سنت میرسانند ظاهراً اولین بار در قرن ششم در اسرار التوحید آمده است و سابقهای در قرون قبل ندارد و نمیتواند در فهم تاریخ پیدایش خرقهپوشی مفید واقع گردد. برخي از روایات سلسله سند خرقه را به پیامبر (صلی الله علیه و آله) میرسانند وبرخي دیگر آغاز پوشیدن خرقه را از عصر جنید ذکر میکنند.
علیرغم تلاش برخی از متصوفه مانند آقای شهرام پازوکی در معرفی شاه نعمت الله ولی به عنوان یک شیعه واقعی و معرفی تصوف به عنوان مرام حقیقی تشیع، همه شواهد و قرائن حکایت از سنی مذهب بودن شاه نعمت الله و علاقه قلبی او نسبت به اهل بیت عصمت و طهارت علیه السلام دارد. لذا میتوان شاه نعمتالله ولی را یک سنّی متمایل به اهلبیت دانست.
در زمان حیات پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) اختلافات اعتقادی در میان امت اسلامی پدید نیامد؛ اما پس از رحلت ایشان، بلکه از همان روز، اختلاف بر سر خلافت و امامت، امت اسلام را به دو شاخه شیعه و سنی تقسیم کرد. بنابراین خلاء حجیت و رهبر اعتقادی مورد قبول همه مسلمین، نخستین دلیل اختلافها و پیدایش مذاهب اسلامی است.
برای دو کلمه "عرفان" و "تصوف" اشتراکات و افتراقات بسیاری نقل کردهاند، برخی هم آن دو را یکی دانسته و برای هر دو حکم واحدی در نظر گرفتهاند لیکن در نظر غالب محققین در این زمینه اختلافاتی میان دو کلمه عرفان و تصوف وجود دارد که در این نوشته مختصر به برخی اشاره میکنیم.
در زمان غیبت کبرای امام زمان (عج) جانشینان عام حضرت به سفارش آن حضرت و در اشارات دیگر حضرات معصومین (ع) فقهای عظام بوده اند. در اوایل دوران غیبت کبری روش بیان احکام و معارف دین توسط فقها به وسیله بیان نصوص معتبر از امام معصوم (ع) بود. در این نوشته دلایل بیان نص از جانب نواب عام مطرح میشود.
برخی مستشرقین بر این عقیدهاند که صوفیه متاثر از ادیان دیگر است. در این میان عدهای صوفیه را متاثر از دین مسیحیت و یهودیت می دانند. این عده از محققان اروپایی که از اصول عقاید و گرایشان مذهبی خود متاثر هستند کوشیدهاند تا وجه تشابه آشکار یا پنهانی میان تصوف اسلامی و عقاید خویش بیابند و بگویند که به هر حال تاثیر و تاثری در کار بوده است.