تاثیر مسیحیت و یهودیت بر تصوف
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ برخی مستشرقین بر این عقیدهاند که صوفیه متاثر از ادیان دیگر است. در این میان عدهای صوفیه را متاثر از دین مسیحیت و یهودیت میدانند. این عده از محققان اروپایی که از اصول عقاید و گرایشان مذهبی خود متاثر هستند کوشیدهاند تا وجه تشابه آشکار یا پنهانی میان تصوف اسلامی و عقاید خویش بیابند و بگویند که به هر حال تاثیر و تاثری در کار بوده است.
عدهای از مستشرقین که در مورد صوفیه آثار مختلفی دارند از جمله گیجر و کافمن و مرکس و فان سنک و هرتسفلد و گلدزیهر معتقدند که تصوف اسلامی تحت تاثیر یهودیت قرار گرفته و عدهای دیگر از مستشرقین همانند بیکر و آسین پلائیوس و تا حدودی نیکلسون معتقدند تصوف اسلامی از مسیحیت متاثر شده است.[1] این دو گروه برای اثبات نظریاتشان مبنی بر تاثیر و تاثر تصوف اسلامی، ادلهای ارائه کردهاند:
1- تشابه در برخی از ظواهر مانند پوشیدن خرقه توسط صوفیان مسلمان در برابر دوش پوش(scapulaire) توسط راهبان و به دست گرفتن تسبیح که ابتدا جنید آن را به دست گرفت، و آغاز و انجام روزه صوفی از سپیده دم تا پیش از سپیده صبح، که در "تلمود" یهود هم آمده است، و پوشیدن پشمینه.
2- تشابه در برخی موضوعات مانند حسابرسی نفس.
3- تشابه لغوی کلمات مرکب آرامی مانند: ناسوت، رحموت، رهبوت، لاهوت، جبروت، ربانی، روحانی، نفسانی، جثمانی، شعشعانی، وحدانیه، فردانیه، رهبانیه، عبودیه، ربوبیه، الوهیه، کیفوفیه.
4- آمیزش مسلمانان و مسیحیان عرب در حیره و کوفه و دمشق و نجران، مخصوصا در میان قبایل عرب که پیش و پس از اسلام مسیحیت در میان آنان انتشار یافته بود، مانند قبایل بنو تغلب، قصاعه و تنوح. برخی گزارشها حکایت از این دارند که برخی صوفیان اولیه مسلمان با راهبان مسیحی در امور دینی مشورت می کردهاند. از عبدالرحمن بن زید و عتابی و ابوسلیمان دارانی چنین حکایت شده است.[2]
5- آنچه را که صوفیان اولیه مسلمان از گفتههای منسوب به عیسای مسیح نقل کرده اند:[3]
پندهای راهبان و یاد کردشان
و خبرهای راست از جانهای کافر!
پندهایی که شفایمان می دهد و میگیریمشان
اگرچه خیرهایی باشد از همه کافران
پندهایی که ذکر آن جان را خسته و ملول می کند
و قلب را از شدت حزن و اندوه آشفته میسازد
بجان تو ای هوشیار! اگر باشعور بودی
پس شتاب که مرگ، نخستین زائر است
این اشعار را ابراهیم بن جنید بر پشت کتاب محمد بن حسین برجلانی دیده است و به احتمال زیاد باید همان کتاب "الرهبان" برجلانی باشد.
ابونعیم در "حلیه الاولیاء" روایت می کند که فردی به عبدالله بن فرج عابد گفت:«ای ابامحمد! آیا این راهبان اهل حکمتاند حال آنکه اینان کافر و گمراه هستند، از اینان چه میگیری؟ گفت میراث اندرون خالی! آه! برخوردار شدم از تو، میراث گرسنگی! آه! لذت بردم از تو.»[4]
و از این نتیجه گرفته میشود که صوفیان مسلمان در شنیدن پندهای راهبان و اخبار ریاضت معنویشان و استفاده از آنها با وجودی که از مسیحیان صادر شده بود، اشکالی نمیدیدند و میگویند که ما در کتب صوفیان مسلمان و طبقات صوفیه اخبار و اقوال بسیاری از ریاضتهای راهبان مسیحی میبینیم.
پینوشت:
[1]. بدوی عبدالرحمن، تاریخ تصوف اسلامی،مترجم محمودرضا افختار زاده، افراز، تهران، 1389، ص 64
[2]. ابن عربی، محاضرات الابرار، ج 2، صص 353 و 354
[3]. این اقوال را آسین پالائیوس گردآوری کرده و در مجموعهای با نام پدران شرقی گرد آورده است.
[4]. ابونعیم، حلیه الاولیاء، ج 10، ص 151
افزودن نظر جدید