افکار وهابیت
قرائت قرآن در کنار قبورِ اموات، امری رایج بین مسلمانان است که جهت بهرهمندی میت از این تلاوت صورت میپذیرد، با توجه به اینکه این فعل، منافی با سنت رسول الله (صلیاللهعلیهوآله) نبوده، بلکه مشتمل بر ثواب برای میت نیز هست، از اینرو انجام آن جایز است و کسی حق بدعت دانستن آن را ندارد.
سلفی نامیدن فِرَق و گروههای منحرفی همچون وهابیت، داعش و القاعده از جمله اشتباهات بارز بسیاری از مسلمانان محسوب میشود؛ چراکه این گروهها در بسیاری از مسائل، رویهای خلاف رویه سلف امت (صحابه، تابعین و تابع تابعین) برگزیدهاند؛ آنها روششان تکفیر مسلمانان است، و بهتر است آنان را گروههایی «تکفیری» به جای «سلفی» بنامیم.
سیره مسلمانان و صحابه و تابعین بر این بود که بر روی قبور انبیاء و اولیای الهی یا کنار قبور آنها از باب تبرک مسجد و بناء میساختند، ولی وهابیت تکفیری بر خلاف آیات قرآن و سیره مسلمانان و صحابه، بناء مسجد بر قبور اولیای الهی را بدعت و وسیله برای شرک میدانند و از این باب، قبور ائمه (علیهمالسلام) و صحابه و تابعین را تخریب کردند.
وهابیون بسیاری از اعمال مشروع نظیر واسطه قرار دادن اولیاء الهی را ناقض اسلام دانسته و بدین سبب حکم به کفر بسیاری از مسلمانان دادهاند! حال آنکه با مراجعه به آثار عالمان اسلامی مشاهده میشود، بسیاری از بزرگان، برای حل مشکلات خویش، اولیاء الهی را واسطه بین خود و خدا قرار میدادند.
وهابیت به شدت در حال افول و انزواست؛ به نحوی که در حکومت عربستان نیز دیگر آراء مفتیان وهابی، خریداری ندارد و حکام سعودی، توجهی به فتاوای سردمداران وهابی ندارند. مفتیان فعلی وهابیت نیز در برابر جلوگیری از گسترش ناهنجاریها در عربستان، اقدام خاصی انجام نمیدهند؛ بنابراین عربستان سعودی در حال استحالهی فرهنگی است.
شیخ حمود تویجری وهابی، پوشیدن کلاه، پیراهن و شلوار را به علت مشابهت به دشمنان خدا، بدعت و حرام میداند و این استدلال که آن کلاه، کلاهی برای جلوگیری از شدت حرارت خورشید است و یا شلواری است که هنگام کار لازم است آن را بپوشد را کلاه شرعی دانسته و برای حلال کردن فعل حرام کافی نمیداند.
یکی از نشانههای خداوند اختلاف زبانهاست و از نعمات الهی، آشنایی به زبانهای مختلف است، اما مفتی وهابی میگوید: عادت به سخن گفتن به زبان غیر عربی، امری غیر شرعی است، چون باعث محبت پیدا کردن به صاحبان کافر آن زبان میگردد.
با وجود احادیث فراوان در کتب فریقین در سفارش به تعلیم علم، گروهی از افراطیان وهابی انگار اینگونه احادیث را نخوانده و یا نشنیدهاند؛ لذا فتاوایی صادر کردهاند که جلوی یادگیری علم را برای زنان و دختران را گرفته و استثناء قائل شدهاند.
مساله لعن و نفرین از آموزههایی است که برگرفته از ظاهر آیات قرآن کریم است؛ این در حالی است که وهابیون همچون بنعثیمین در دفاع از شیطان، در تقابل با کسانیکه لعن شیطان میکنند، ایستاده و قائل است که به لعن شیطان از سوی خداوند امری نشده است.
قرآن و دعاهای وارده، دارای خواصی است که علاوه بر خواندنشان، همراه داشتن آن نیز مایه برکت است، و این امری عقلانی و مورد پذیرش شرع است، از اینرو یکی از راههای تبرکجویی از آیات و دعاها، همراه داشتن آن است که با حفظ حرمت به گردن آویزان میکنند.
وهابیونی همچون صالح بن فوزان معتقدند طلب شفاعت از اموات، امری جاهلی بهحساب میآید؛ حال آنکه مشروعیت طلب شفاعت از اموات، ریشه در آیات و روایات متعددی دارد و طبق تصریح علمای اسلامی، طلب شفاعت از صالحین بهصورت مطلق (اعم از زنده یا مرده بودن صالح)، یکی از امور رایج میان انبیاء عظام و سلف امت بوده است.
با توجه به اینکه طلب شفاعت از اموات، از امور رایج بین مسلمانان (اعم از سَلَف و خَلَف) بوده است و علمای اسلامی هم بدان تاکید کردهاند، و با عنایت به اینکه طلب کنندگان شفاعت از اموات، اعتقادی به الوهیت و ربوبیت آنان ندارند؛ نمیتوان طلب شفاعت از اموات را به بت پرستی مشرکین تشبیه کرد.
از فتاوای شگفتانگیز مفتیان وهابی این موارد است: گفتن «صدق الله العظیم» بعد از اتمام قرائت قرآن بدعت و حرام است؛ نصب تابلو که در آن آیات قرآن نوشته شده، بر روی دیوار بدعت و حرام است؛ شستن دست و صورت با صابون، در هنگام وضو گرفتن بدعت و حرام است؛ برگزاری سالگرد ازدواج، جشن تولد نوزادان و ... بدعت و حرام است.
بن عثیمین از مفتیان وهابی، در آثارش تصریح کرده، حتی پیامبر نیز تصرفی در عالَم ندارند؛ این ادعا در حالی از سوی او و همفکرانش مطرح شده است که آیات کریمه قرآن، روایات اسلامی و عبارات بسیاری از علمای فریقین، دلیل مناسبی بر امکان تصرف اشخاص صالح در کون و مکان بهحساب میآید؛ از اینرو طلب یاری از اولیاء الهی، هیچ استبعادی ندارد.