وهابیت: فراگیری علم برای دختران؛ بدعت و حرام
در کتب روایی فریقین، احادیث مشهور و فراوانی دربارهی طلب علم وارد گردیده است که شامل هر فرد مسلمانی، اعم از زن و مرد میشود؛ احادیثی که تشویق به یادگیری علوم در سختترین شرایط و یا دورترین مکانها دارد؛ از باب نمونه به این چند حدیث تمسک میکنیم، تا جایگاه علم و فراگیری آن آشکار و مشخص شود. در روایتی از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) وارد شده است که: «طلب العلم فریضة علی کل مسلم، فاطلبوا العلم من مظانه و اقتبسوه من اهله.[1] علم آموزی بر هر مسلمانی - زن و مرد- واجب است، پس دانش را از جایگاه شایستهاش جویا شوید و از اهلش برگیرید.» لذا در این روایت میبینیم که هیچ محدودیت و استثنایی برای مسلمان قائل نشده و همگان ملزم به یادگیری هستند.
همچنین در این روایت از پیامبر اکرم که فرمودند: «اطلبوا العلم ولو بالصین...[2] طلب علم آموزی کنید، هر چند در کشور چین باشد...» در این روایت، پیامبر اسلام اخذ دانش را از هر جایی حتی از کشور چین که در آن زمان دورترین کشور غیر مسلمان و مشرک و کافر بودند، امر فرموده و این بدان معناست که منشأ و خاستگاه علم، هیچ محدودیت و قیدی را ندارد و مسلمانان میتوانند و بلکه ملزم و موظفند علم و دانش را از هر جا که تولید و زاده میشود، حتی در بلاد کفر که آنان مخترع و مبدع آن هستند اخذ کنند. بنابراین فراگیری علوم به هر طریقی لازم است و مردود نیست.
اما با وجود اینگونه احادیث فراوان در کتب فریقین، باز میبینیم که گروهی از افراطیان، مانند سرکردگان فرقه وهابیت که داعیهدار اسلام و مسلمانی هستند، انگار اینگونه احادیث را نخوانده و یا نشنیدهاند که پیامبر چگونه برای تحصیل علوم، مسلمانان را ترغیب و تشویق میکند. لذا اینان فتاوایی صادر کردهاند که جلوی یادگیری علم را برای زنان و دختران بستهاند و استثناء قائل شدهاند.
مثلاً شیخ عبدالله سلیمان بن حمید از مفتیان وهابی و متحجّر از اهل سنت و وهابیت، اینگونه فتوا داده است که: «... وانّی أنصح لکل مسلم: أن لایدخل ابنته او اخته فی هذه المدارس التی ظاهرها الرحمة و باطنها البلاء و الفتنه، و نهایتها السفور و الفجور و سقوط الاخلاق و الفضیله... فجأنا خبر فادح و مصیبه عظیمه، وطامة کبری، ألا و هی فتح مدارس لتعلیم البنات...[3] ... من به همه مسلمانان توصیه میکنم که اجازه ندهند دختران و خواهرانشان وارد مدارس شوند که در ظاهر مایه رحمت، اما در واقع مایهی بلا و فتنهای است که سرانجام آن فسق و فجور و سقوط در زشتیها و مفاسد اخلاقی است؛ ... به تازگی از مصیبت و فاجعه اسفناک دیگری با خبر گشتم و آن باز شدن مدارس آموزشی دختران است؛ ... ای مسلمانان و ای غیرتمندان جهان! بشنوید که اینان میخواهند در قالب دروس ریاضی، هندسه، جغرافی، و یازده درس بیفایده دیگر، چیزهای دیگری به دختران یاد دهند، این مصیبت و خطری است برای جامعه ما؛ ... آموزش دختران، خطر و مصیبت بزرگ و جبران ناپذیری برای جامعه ما است که عواقب سوء را در پی دارد، درس خواندن دختران باعث سرکشی آنان میشود، در حالیکه آنان در دین و عقل ناقص هستند.»
در نتیجه تو خود از این مجمل کلام مفصل خوان.
پینوشت:
[1]. وسائل الشیعه، شیخ حرّ عاملی، مطبعه اسلامیه، تهران، ایران، ج27 ص28.
[2]. تاریخ بغداد، خطیب بغدادی، دار الکتب العلمیه، بیروت، لبنان، ج9 ص364.
بحار الانوار، علامه مجلسی، موسسه الرساله، بیروت، لبنان، ج1 ص180.
[3]. الدرر السنیه فی الاجوبه النجدیه، شیخ عبدالرحمن بن قاسم العاصمی النجدی، بیجا، بینا، (من فتاوا شیخ عبدالله سلیمان بن حمید)، ج16 ص71-74-78-80-83. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
افزودن نظر جدید