آیا اولیاء الهی، می‌توانند در عالَم تصرف کنند؟

  • 1400/03/27 - 10:21
بن عثیمین از مفتیان وهابی، در آثارش تصریح کرده، حتی پیامبر نیز تصرفی در عالَم ندارند؛ این ادعا در حالی از سوی او و هم‌فکرانش مطرح شده است که آیات کریمه قرآن، روایات اسلامی و عبارات بسیاری از علمای فریقین، دلیل مناسبی بر امکان تصرف اشخاص صالح در کون و مکان به‌حساب می‌آید؛ از این‌رو طلب یاری از اولیاء الهی، هیچ استبعادی ندارد.

خلاصه
به عقیده طیف گسترده‌ای از مسلمانان، یکی از عنایات ویژه خداوند متعال به اولیاء خودش، این است که قدرت تصرف در عالَم را به آن بزرگواران تفضل فرموده است. بدین‌سان که اولیاء الهی، به اذن پروردگار متعال، قدرت تصرف در عالَم را دارا هستند. حال آن‌که بسیاری از وهابیون، در این مسئله نیز ادعایی خلاف رای و نظر سایر مسلمانان ارائه کرده‌ و مدعی شده‌اند، حتی رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نیز توانِ تصرف در کون و مکان را ندارد. وقتی مفتیان وهابی، تصرف در عالم توسط پیامبراکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) را انکار کرده‌اند، به طریق اولی، تصرف سایر اولیاء الهی را نیز منکر خواهند شد. تذکر این مطلب ضروری است که ثمره چنین نزاعی در مسئله‌ای هم‌چون استغاثه نمایان می‌شود. به این صورت که اگر همانند اکثریت مسلمانان، قائل به تصرفات اولیاء الهی باشیم، می‌توانیم از آن بزرگوران، یاری بطلبیم و حوائجی هم‌چون شفای بیماران، زنده کردن مردگان و رفع مشکلات را از ایشان طلب کنیم؛ ولی اگر مثل وهابیت، تصرفات صالحین در عالم را انکار کنیم، طبیعتاً مسئله‌ای نظیر استغاثه از اشخاص صالح را نمی‌توان به راحتی پذیرفت.

سؤال
در بسیاری از آثار وهابیون مشاهده می‌شود که منکر تصرفات رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) و دیگر اولیاء الهی در عالَم شده‌اند؛ به‌عنوان نمونه، بن عثیمین، از مفتیان مطرح وهابیت، ذیل بحث غلو برخی از مسلمانان در مورد نبی معظم اسلام (صلی‌الله‌علیه‌وآله)، می‌نویسد: «ليس له من التصرف في الكون شيء.[1] آن حضرت، تصرفی در چیزی از عالَم نداشتند.»
حال سؤالی که مطرح می‌شود این است، که آیا اولیاء الهی در عالَم نمی‌توانند تصرفاتی داشته باشند؟

با استناد به برخی از ادله موجود، مشخص می‌شود که اشخاص صالح با اذن الهی، می‌توانند در کون و مکان تصرف کنند.
برخی از ادله اثبات تصرفات اولیاء الهی در عالَم عبارتند از:
اولاً: در قرآن کریم، نمونه‌های متعددی از تصرفات صالحین در عالَم نقل شده است؛ به‌عنوان نمونه، در مورد حضرت سلیمان (علیه‌السلام) چنین می‌خوانیم: «فَسَخَّرْنَا لَهُ الرِّيحَ تَجْرِي بِأَمْرِهِ رُخَاءً حَيْثُ أَصَابَ.[ص/36] پس باد را برای او مسخّر و رام کردیم که به فرمان او هر جا که می‌خواست، نرم و آرام روان می‌شد.» این آیه شریفه، حاکی از آن است که باد در تصرف حضرت سلیمان (علیه‌السلام) بوده است. آیا تصرف آن حضرت بر باد، از مصادیق تصرف در عالَم نیست؟
ثانیاً: در احادیث قدسی، روایتی وارد شده است که خدای متعال می‌فرماید: «أَطِعْنِي فِيمَا أَمَرْتُكَ أَجْعَلْكَ تَقُولُ لِلشَّيْ‏ءِ كُنْ فَيَكُونُ.[2] بنده من، از دستوراتم پیروی کن تا تو را به گونه‌ای قرار دهم که به هرچیزی بگویی: باش؛ پس باشد.» طبق این روایت نیز، خدای متعال به بندگان مطیع خود، قدرت تصرف در کون و مکان را تفویض می‌کند.
ثالثاً: بسیاری از علمای اسلامی، در آثار خود تصریح کرده‌اند که اولیاء الهی، قدرت تصرف در عالَم را داشته‌اند؛ به‌عنوان نمونه، احمد بن صدیق غُماری از علمای سنی مذهب مراکشی، مدعی شده است که اشخاص صالح، حتی می‌توانند مردگان را زنده کنند.[3] البته ناگفته نماند که این عالم مراکشی، در مورد شخصی به نام «سید دباغ» نیز می‌نویسد: «وکان سید الدباغ من الاولیاء، و رایت له کرامات و کشوفات متعدده.[4] سید دباغ از اولیاء الهی است که از او، کرامات متعددی را مشاهده کرده‌ام.»
با عنایت به مطالب فوق که تنها بخش کوچکی از ادله موجود به‌حساب می‌آیند، می‌توان نتیجه گرفت که بر خلاف ادعای بن عثیمین، اشخاص صالح به اذن پروردگارمتعال، قدرت تصرف در عالَم را دارند، و لذا طلب یاری و استغاثه از آن بزرگواران، امری صحیح محسوب می‌شود.

پی‌نوشت:

[1]. بن عثيمين، مجموع فتاوى ورسائل، ج3، ص63، دار الوطن-دار الثريا، چاپ آخر، 1413ه‌ق.
[2]. مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، ج‏90 ، ص376، بيروت، چاپ دوم، 1403ه‌ق.
[3]. غماری، احمد، جونه العطار، ج1، ص62، بی‌جا، بی‌تا. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[4]. جونه العطار، ص57. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.

نویسنده: محمد باغچیقی(باغچقی)

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.