وهابیت و داعش، گروه‌های سَلَفی یا تکفیری؟!

  • 1400/04/05 - 11:41
سلفی نامیدن فِرَق و گروه‌های منحرفی هم‌چون وهابیت، داعش و القاعده از جمله اشتباهات بارز بسیاری از مسلمانان محسوب می‌شود؛ چراکه این گروه‌ها در بسیاری از مسائل، رویه‌ای خلاف رویه سلف امت (صحابه، تابعین و تابع تابعین) برگزیده‌اند؛ آن‌ها روششان تکفیر مسلمانان است، و بهتر است آنان را گروه‌هایی «تکفیری» به جای «سلفی» بنامیم.

خلاصه مقاله
معمولاً گروه‌های منحرف برای این‌که عوام فریبی کنند و جمعیت بیشتری را دور خود جمع کنند، شعارهای زیبایی سر می‌دهند و نام‌های پرمسمایی نیز برای خود انتخاب می‌کنند؛ نام‌هایی که در واقعیت خارجی، فرسنگ‌ها با عملکرد ناصواب آنان فاصله دارند.
این اسامی آن‌قدر برای گروه‌های منحرف به کار برده می‌شود که جزیی از ماهیت آنان شده و متأسفانه مسلمانان، در هنگام نام بردن از آن گروه‌های منحرف نیز، آن اسامی پرمسما را به کار می‌بَرَند؛ به‌عنوان نمونه، گروه‌هایی که از گذشته تاکنون به تکفیر بسیاری از مسلمانان، مشغول بوده‌اند را سَلَفی می‌نامیم؛ حال آن‌که عملکرد این گروه‌ها با سلف امت، هیچ‌گونه مطابقتی نداشته، و چنین نام‌گذاری قطعاً موجب بدنام شدن سلف امت خواهد شد؛ از همین‌رو لازم است نهضتی متشکل از عالمان اسلامی، در جهت تغییر چنین نام گذاری‌هایی تشکیل شود.
بنابراین بهترین اسمی که بر روی فرقه‌هایی نظیر وهابیت و داعش می‌توان نام نهاد، «گروه‌های تکفیری» است؛ چرا که مهم‌ترین فعالیت این فِرَق از گذشته تا حال، تکفیر مسلمانان بوده است.

متن مقاله
یکی از راه‌های بدنام کردن واژه‌های مبارک، استفاده این واژگان برای نام‌گذاری گروه‌های منحرف است؛ چرا که وقتی مردم از راه و روش گروهی تنفر پیدا کردند، قطعاً نسبت به واژگان پرکاربرد و هم‌چنین نام آن گروه نیز تنفر پیدا خواهند کرد؛ بر همین اساس، بر محققین و پژوهشگران اسلامی لازم است که با ارائه مستندات متقن، اثبات کنند که راه و رسم گروه‌های منحرف با اسامی مبارکی که این گروه‌ها برای خود انتخاب کرده‌اند، فاصله فراوانی دارد؛ به‌عنوان نمونه، وهابیون از گذشته تا حال، مدام بر پیروی از سلف امت تاکید کرده و راه و رسم خود را مطابق با راه و رسم سلف صالح دانسته‌اند.
عبد العزيز بن محمّد آل عبداللطیف (از وهابیون معاصر و استاد دانشگاه محمد بن سعود ریاض) در مورد آیینی که محمد بن عبدالوهاب به ارمغان آورده و دیگران را به سوی آن فراخوانده است، می‌نویسد: «فإن دعوة الشيخ محمد بن عبد الوهاب رحمه الله بلا أدنى شك هي عين الدعوة لعقيدة السلف الصالح.[1] راه و روشی که محمد بن عبدالوهاب به سوی آن دعوت می‌کند، بدون هیچ شکی، عین عقیده سلف صالح است.»
ادعای وهابیون در تمسک به سیره و روش سلف امت (صحابه، تابعین و تابع تابعین)، تا جایی پیش رفت که عده زیادی از مسلمانان به اشتباه، وهابیت را در زمره گروه‌های سلفی (پیرو سلف صالح) قرار داده‌اند؛ این مسئله در مورد گروه‌هایی هم‌چون داعش، القاعده و طالبان نیز وجود دارد و بسیاری از مردم، این گروه‌ها را نیز سلفی، می‌نامند؛ حال آن‌که بیشترین چیزی که در وهابیت و گروه‌های مذکور، نمود و بروز دارد، روش تکفیری است که آنان پیش گرفته و به بهانه‌های متعددی، جمع کثیری از مسلمانان را تکفیر کرده‌اند.
به سه نمونه زیر توجه بفرمایید:
1) در جزوات «نواقض الاسلام» محمد بن عبدالوهاب و پیروانش، هرگونه واسطه قرار دادن اولیاء الهی برای طلب حاجت از خداوند متعال، ناقض اسلام شمرده شده و کسی‌که بدان ملتزم باشد، خارج از دین محسوب می‌شود!![2] حال آن‌که واسطه کردن اشخاص صالح، برای حل مشکلات دنیوی و اخروی، یکی از اموری است که سلف امت بدان ملتزم بوده‌اند.[3]
2) سردمداران وهابی، طلب حاجت از اموات و هم‌چنین طلب کردن حوائجی هم‌چون شفای بیماران از زندگان را موجب کفر دانسته‌اند.[4] درحالی‌که دلیلی متقن از سلف امت برای چنین حکمی بیان نشده است. هم‌چنین باید توجه داشت، بر خلاف ادعای وهابیون، سلف امت از جمله کسانی به‌حساب می‌آیند که به استغاثه از اولیاء الهی، ملتزم بوده‌اند. چنان‌که سمهودی، از علمای مطرح اهل سنت، در مورد مشروعیت استغاثه و طلب شفاعت از صالحین می‌نویسد: «اعلم أن الاستغاثة والتشفع بالنبي وبجاهه وبركته إلى ربه تعالى من فعل الأنبياء والمرسلين، وسير السلف الصالحين، واقع في كل حال، قبل خلقه وبعد خلقه، في حياته الدنيوية ومدة البرزخ وعرصات القيامة.[5] آگاه باش! استغاثه و طلب شفاعت از پیامبراکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله)، از جمله افعالی است که انبیاء و مرسلین (علیهم‌السلام) بدان ملتزم بوده‌ و از سیره سلف امت محسوب می‌شود. استغاثه و طلب شفاعت از حضرت رسول (صلی‌الله‌علیه‌وآله) در هر زمانی حتی قبل از ولادت آن حضرت محقق شده است.»
3) وهابيون، تبرک جستن به قبور بزرگان را نیز شرک و کفر دانسته و معتقدند که سلف امت، اهل تبرک جستن به قبور صالحین نبوده‌اند.[6] این ادعا در حالی از سوی سردمداران وهابی صورت می‌گیرد، که عده‌ای از سلف امت، به قبور اولیاء الهی تبرک می‌جستند.
چنان‌که در آثار علمای اهل سنت نقل شده است: محمد بن منکدر (از تابعین معروف) در جلسه علمی که با شاگردانش داشت، دچار مشکلی در سخن گفتن شد. به‌همین سبب به سوی قبر مطهر رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) حرکت کرد و گونه‌هایش را (به نیت تبرک‌جویی) بر روی قبر آن حضرت قرار داد و سپس به سمت شاگردانش برگشت. عده‌ای از شاگردان، او را مورد سرزنش قرار دادند. ابن منکدر در پاسخ به آنان گفت: هرگاه مشکلی برایم پیش بیاید، از قبر مطهر پیامبراکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) شفا می‌طلبم.[7]
علاوه بر ماجرای فوق، هم‌چنین دلیلی متقن از سوی سلف امت، مبنی بر ممنوعیت تبرک‌جویی به قبور صالحین نیز وارد نشده است.
بنابراین مشخص می‌شود که وهابیت در این مسئله نیز، بر خلاف رای سلف امت، قدم برداشته است.

موارد فوق، تنها سه مورد از مواردی است که نشان می‌دهد وهابیت بر خلاف رویه سلف امت، حکمی را صادر کرده و بسیاری از مسلمانان را تکفیر کرده‌اند؛ از همین‌رو بهترین کار ممکن این است که وهابیت و گروه‌های همانند او را گروه‌هایی تکفیری بنامیم نه سَلَفی!

پی‌نوشت:

[1]. عبد العزيز بن محمّد آل عبداللطیف، دعاوي المناوئين لدعوة الشيخ محمّد بن عبد الوهّاب، ص8، ریاض، دار الوطن، چاپ اول، 1412ه‌ق.
[2]. محمد بن عبدالوهاب، نواقض الاسلام، ص1، بی‌جا، بی‌تا.
[3]. «آیا واسطه قرار دادن بین خود و خدا از نواقض اسلام است؟»
[4]. «طلب الأموات، والاستغاثة بالأموات أو بالأصنام، أو بالجمادات أو بالأشجار والأحجار أو بالنجوم، هذا كفر بالله شرك أكبر. وهكذا الاستغاثة بالحي، فيما لا يقدر عليه»  بن باز، فتاوی نور علی الدرب، ج2، ص157، بی‌جا، بی‌تا.
[5]. سمهودی، وفاء الوفاء بأخبار دار المصطفى(صلی‌الله‌علیه‌وآله)، ج4، 193، بیروت، دار الكتب العلميه، چاپ اول، 1419ه‌ق.
[6]. بن عثيمين، فتاوی ارکان الاسلام، ص168، ریاض، دارالثریا، چاپ اول، 1424ه‌ق.
[7]. ابن عساکر، تاریخ دمشق، ج56، ص50، دار الفكر، 1415ه‌ق.

نویسنده: محمد باغچیقی(باغچقی)

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.