افکار وهابیت
استغاثه به بزرگان اسلام، از باورهای مسلمانان است که هموار بر آن تأکید داشتهاند؛ اهلسنت مالکی نیز با پایبندی به مبانی اسلامی، افزون بر مهر صحت بر استغاثه، به شدت در مقابل فرقه وهابیت ایستاده و این گروه را که منکر استغاثه است، خوارج خواندهاند.
مفتیان عربستان فتوا دادهاند: جشنهایی که برگزار میشود، اگر مقصود به خاطر مصلحت و تعظیم امور کشور باشد، مثل هفته پلیس، آغاز سال تحصیلی، گردهمایی کارکنان دولتی مانعی ندارد، ولی اگر شباهت به کفار و مشرکین باشد، بدعت است و ممنوع، حتی زیارت کنار قبرپیامبر و دعا به نیت اجابت بدعت است.
وهابیت خواندن غیر خداوند را امری نامشروع و مشرکانه میداند و این در حالی است که مشروعیت خواندن غیر خداوند (مثل یا عبدالقادر گیلانی گفتن و یا یا علی گفتن و...) برخاسته از سنت بزرگان دین، سیره صحابه و کلام اندیشمندان جهان اسلام است.
شهید ماموستا «برهان عالی» یکی از ارکان و منادیان وحدت اسلامی در منطقه بود و همواره در مسیر اسلام ناب محمدی (صلیاللهعلیهوآله) و دفاع از آرمانهای نظام اسلامی و انقلاب پیشتاز بود. ترور چنین شخصیتی، نشان میدهد که راه وهابیت، از اهل سنت جداست.
گفتن یا علی و یا عبدالقادر گیلانی و ...، به عنوان شرک از سوی وهابیت مطرح است؛ این در حالی است که در آیات قرآن، خواندن غیر خداوند (صدا زدن غیر خداوند) تنها به معنایی نیست که از آن برداشت شرک شود، بلکه به معنای کمک گرفتن و نداء هم آمده است.
گروهک تروریستی موسوم به «توحید و جهاد» که ابتدا در میان مردم با نام «گروه ابوبکر» شهرت یافت،بعد از ایجاد ناامنی حمایت نکردن مردم از این اقدام و تفکر سبب شد که اقدامات بعدی این گروه، مردم و ماموستاهای اهل سنت غرب کشور و به ویژه استان کردستان را نشانه رود. گروه ابوبکر که حالا دیگر خود را با عنوان توحید و جهاد معرفی میکرد هدف خود را ایجاد وحشت، ناامنی و اقدامات تروریستی علیه مردم مسلمان کُرد منطقه قرار داد.
برخی از کسانی که ادعای پیروی از اهلسنت واقعی را دارند، به راحتی اعتقادات اصیل اهلسنت را زیر سوال میبرند. زیارت قبور و آهنگ سفر برای آن از جمله اعتقادات اهلسنت است که از سوی که خود را در پوشش اهلسنت قرار میدهند، منع شده است.
حکم سوگند خوردن انسان به غير خدا چیست؟ آیا میتوان به غیر خدا سوگند خورد؟ آیا پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) و صحابه چنین قسمی خوردند یا نه؟ در منابع معتبر اهل سنت سوگند خوردن به غیر خداوند وجود دارد از پیامبر اکرم و همچنین از صحابه.
از جمله شبهات اساسی وهّابیت در موضوع مهدویت شبههی «عدم امکان طول عمر آن حضرت» است؛ ابنتیمیه، بنیانگذار فرقهی ضالّهی وهّابیت در شبههای گوید: عمر طولانی و بیش از معمول، آن هم بیش از هزار سال در امّت پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) موضوعی است که دروغ بودن آن آشکار است. که پاسخ میگوییم طولانی بودن عمر امکان قرآنی دارد.
مساله مهدویت به گونهای است که مورد توجه مسلمانان بوده است. بنباز نیز به عنوان یکی از سردمداران فرقه وهابیت بر اصل مهدویت اعتراف کرده و نام او و نام پدر وی را همچون نام پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآله) و پدر او میداند. این در حالی است که هم نام بودن پدر مهدی (علیهالسلام) با پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) صحیح نیست.
ظهور منجی و اعتقاد به آن در همهی ادیان ابراهیمی و غیر ابراهیمی با وجود اختلافاتی که در جزئیات آن وجود دارد، مورد پذیرش است. از جمله عقایدی که علمای وهابیت برخلاف آنچه که در مجامع حدیثی خود دارند، انکار وجود منجی در حال حاضر است و از اینرو منکر ایشان در این زمان هستند. ولی بر ولادت آن حضرت تصریح دارند.
وهابیها میگویند نباید در مبعث جشن بگیریم چون صحابه جشن نگرفتند، که پاسخ میدهیم ترک مبانی، تشریع نیست و فعل، دلالت بر حلال و حرام میکند؛ غذاهایی که ما الان میخوریم، پیامبر به آنها لب هم نزده است؛ پس طبق دلیل شما نباید آنها را بخوریم!!
شبکههای معاند شیعه، مکتب اهل بیت را متهم میکنند که خداوند را دارای جسم معرفی میکند، در حالیکه معنی روایات را نفهمیدند، یا نخواستند که بفهمند، و واقع مطلب این است که این اتهام زنی، یک فرار به جلو است.
مذهب شیعه هیچ کسی را عِدل خداوند متعال نمیداند و حسابی که از باری تعالی میبرند از فرد دیگری نمیبرند و اینکه برخی میگویند: شیعیان از حضرت ابوالفضل بیش از خداوند حساب میبرند، کلام صحیحی نیست، بلکه مخالفین شیعه از حاکمان خود بیش از خداوند متعال حساب میبرند.