یک بام و دوهوا بودن دیدگاه وهابیان در بحث بدعت

  • 1400/02/17 - 16:53
مفتیان عربستان فتوا داده‌اند: جشنهایی که برگزار می‌شود، اگر مقصود به خاطر مصلحت و تعظیم امور کشور باشد،‌ مثل هفته پلیس، آغاز سال تحصیلی، گردهمایی کارکنان دولتی مانعی ندارد، ولی اگر شباهت به کفار و مشرکین باشد، بدعت است و ممنوع، حتی زیارت کنار قبرپیامبر و دعا به نیت اجابت بدعت است.

بدعت، اصطلاحی است که در مباحث دینی، مذموم به‌شمار می‌آید؛ چرا که هر چیزی که در دین نیامده باشد و مورد تأیید قرار نگرفته، اگر وارد دین شود، زشت و ناپسند خواهد بود. اما کلمه بدعت، به معنی نوآوری و چیز جدید و تازه در هر موضوعی است؛ ذیل این کلمه است که دیدگاه احکامی صادر می‌شود، این احکام، در فرقه وهابیت، جلوه و نمود آشکارتری را بروز و ظهور می‌دهد، به طوری‌که بعضاً‌، چنان افراط و تفریطی صورت می‌گیرد که در هر سوی آن، منتهی به خسران و ضرر می‌گردد.
مفتیان بزرگ وهابی، چه در گذشته، و چه در زمان حال، به‌دلیل جهل و نادانیشان، با سوء برداشت از آیات و روایات، سخنانی را بر زبان می‌رانند که خود به آن واقف و آگاه نیستند؛ در نتیجه با صدور فتوا در یک موضوعی، گفتار متناقض مطرح می‌کنند و یا بدعتی جدید پایه‌ریزی می‌کنند که هیچ اصل و  اساسی ندارد، لذا هر انسانی را بر سر دو راهی قرار می‌دهند و باعث تعجب ایشان می‌شود.
مثلاً شیخ صالح فوزان وهابی، عضو هیئت افتای عربستان سعودی، طی فتوایی به عدم جواز زیارت قبر پیامبر اسلام، و سلام و درود و دعا در کنار قبر پیامبر اکرم، این‌گونه بیان می‌دارد که: «من البدع تقع قبّه الرسول صلی الله علیه و سلم کثرة التردّد علیه، کلّما دخل المسجد ذهب یسلْم علیه، و کذلک الجلوس عنده، و من البدع کذلک، الدعاء عند قبر الرسول صلی الله علیه و سلم او غیره من القبور، مظنّه انّ الدعاء عنده یستجاب.[1] از بدعت‌هایی که در کنار قبر و بارگاه پیامبر اسلام صورت گیرد، کثرت رفت و آمد بر ایشان است. چرا که هر وقت داخل مسجد پیامبر می‌شوند، بر او سلام می‌کنند و در کنار قبر او می‌نشینند و از بدعت‌های دیگر این‌که در کنار قبر پیامبر، دعاء و مناجات می‌کنند، به نیِّت این‌که شاید در آن‌جا به اجابت برسد، در حالی‌که از بدعت‌ها به‌شمار می‌آید.»
در پاسخ نقضی به این شبهه، می‌توان تناقض گفتار ایشان را نسبت به فتوای دیگرشان نشان داد که در رابطه با مراسم جشن‌های دولتی و رسمی در عربستان ابراز داشته‌اند که از باب یک بام و دوهوا است:
فتوا داده‌اند: «و ما کان المقصود منه -العید- تنظیم الاعمال مثلاً لمصلحة الامّه و ضبط أمورها، کاسبوع المرور، و تنظیم مواعید الدراسیِه، والاجتماع بالموظفین للعمل و نحو ذلک، مما لایفضی به الی التقرب و العباد و التعظیم بالاصاله، فهو من البدع العادیه التی لایشملها قوله صلی الله علیه و سلم من أحدث فی أمرنا ما لیس مکنه فهو ردّ فلا حرج فیه،‌ بل یکون مشروعاً.[2] اگر مقصود از مراسم برگزاری عید، به خاطر مصلحت ملت و تعظیم امور کشور صورت گیرد،‌ همانند هفته پلیس، آغاز سال تحصیلی، گردهمایی کارکنان دولتی و امثال آن‌ها که قصد تقرّب و عبادت در آن نیست، مانعی ندارد و شامل نهی پیامبر نمی‌شود، هیچ تفاوتی میان جشن ولادت با جشن‌های دیگر مانند مراسم دولتی وجود ندارد، چون کسانی‌که برای فرزندان خود مراسم جشن تولد می‌گیرند، هیچ گونه قصد تقرّب و یا عبادتی ندارند.»
در نتیجه اگر فتوای اول، نهی شده و بدعت اطلاق گردیده، چرا در فتوای دوم که بدعت است، نهیی نیست، و اگر در فتوای دوم بدعت تأیید شده، پس چرا در فتوای اول نهی گردیده است؟!
فاعتبروا یا اولی الابصار

پی‌نوشت:

[1]. مجله الدعوه، شماره 1612 ص37.
[2]. فتاوی اللجنه الدائمه للبحوث العلمیه و الافتاء، ج3 ص88 شماره9403. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.