عرفانهای نوظهور
قرآن کریم معجزه جاودان پیامبر (صلی الله علیه و آله) است که در آن هیچگونه کژی و دگرگونی روی نداده ودستخوش تحریف نشده است. در آیات و عبارت آن هیچگونه اختلاف و تناقضی دیده نمیشود از این روست که هدایتگر جهانیان خوانده شده است. یکی از افرادی که قرآن را داری تناقض معرفی میکند طاهری رئیس فرقه حلقه است.
خداوند در قرآن کریم به صورت موجز و مجمل و در برخی موارد تا اندازهای با تفصیل، شرح ماجرای پیامبران خویش همانند: آدم، نوح، ابراهیم، لوط، موسی، شعیب، زکریا، عیسی (علیهم السلام) و محمد (صلی الله علیه و آله) را آورده است. محمد علی طاهری رئیس فرقه حلقه، ضمن صحبتهایی درباره خلقت حضرت آدم (علیه السلام) به نوعی فرضیه تکامل را تأیید میکند.
در بررسی و تحلیل آموزههای هر دین یا فرقه باید ابتدا به بررسی مبانی و پیش فرضهای آن بپردازیم، باید گفت که، انحراف بزرگ محمد علی طاهری و وهابیان این است که آنها توسل با کسی را که به تمام هویت خود به اراده حق وابسته است و از خود هیچ استقلالی ندارد و فقط مجرایی برای جریان فیض الهی به اشیا و افراد است، شرک میدانند.
احمد الحسن در یکی از مشهورترین بیانیههای خود به اسم «قصۀ اللقاء» دلیل اینکه وی مدعی امامت و یمانیت گشته است را خوابی می داند که در آن امام زمان علیه السلام را دیده است. وی در آن خواب از امام زمان (علیهالسلام) دستور می گیرد که با وی دیدار کند و در اثر آن خواب برخواسته ومشغول به زیارت مقابر ائمه (علیهمالسلام) در عراق میگردد.
ترویج شهوات، ایجاد ترس و جداسازی علم و اندیشه از معنویت، برای تحکیم و تداوم نظامهای سلطهگر و معنویتستیز بسیار لازم است، اما کافی نیست. انسان موجودی معنوی است که حقیقت هویت او روح است. استعداد روحی همواره از درون، او را به سوی کمال مطلق برمیانگیزد و در زندگی محدود دنیوی و سرگرمیهای حیوانی، آرام و قرار او را میگیرد.
تسلط بر افکار، بخش مهمی از قدرت و نفوذ را تأمین میکند. اگر مردم اندیشهای معنوی داشته باشند، اقتدار نظامها و حکومتهای معنوی را خواهند پذیرفت و اگر اندیشهای مادی داشته باشند، اقتدار حکومتهای مادی و دنیاگرا برایشان توجیهپذیر خواهد بود. نیروهای استکباری برای حفظ مردم در وضعیت سلطهپذیری، اندیشهای هماهنگ با ارزشها و آرمانهای خود تولید میکنند.
با تباهی استعداد روحی، قوت و امتیاز انسان به ضعف و عوامل انحطاط و سقوط تبدیل میشود. چنانکه «حیوانی خطرناکتر از حیوانهای دیگر خواهد شد... فرعونها، قارونها، نمرودها و شیطانهای مجسم هم استعداد تکامل و ترقی داشتند. آنها هم اگر به خود میآمدند، فکر میکردند و به یاد جوهر انسانی خود میافتادند، میتوانستند پیش بروند.»
هوسگرایی، انسان را سرگرم میکند و در یک چرخه پایانناپذیر تا پایان عمر پیش میبرد. هوسها ذهن و دل را پر میکند و امیال را بر میانگیزد و چون پاسخگوی نیاز حقیقی انسان و استعداد نامحدود روحی او نیست، تنوعطلبی جایگزین بینهایتطلبی میشود. تنوع طلبی در هوسها راهی بیپایان است که هیچگاه انسان را کامیاب نمیکند.
غلام احمد، متولد ۱۸۳۵ میلادی، که مدعی نبوت بود، دوستی قدیمی داشت که پس از ادعاهای غلام احمد، با وی مباهله کرد و از خدا خواستند که هر کس دروغگو است ظرف مدت سه روز بمیرد و غلام احمد در همان مدت در گذشت. وی، قبل از مرگ جلسهای تشکیل داد و مولوی حکیم نورالدین را به عنوان خلیفهی اول خود برگزید.
عرفان حلقه، جریانی که فردی به نام طاهری بنیانگذار آن است و جلسات و فعالیتهای شبه عرفانی دارد و بسیاری از آموزههای آنها التقاطی از عرفانهای هندی و برداشتهای سطحی و انحرافی از آیات و روایات میباشد. در این جریان، برخی روشها و ادعاهای خاص مطرح شده و سران آن ادعای شفاگری بینهایت و بدون محدودیت دارند!
سوء استفاده از متون روایی و تاریخی و انجام جعل و تحریف در آنها، توسط میرزا حسینعلی (رهبر اول بهاییت) امری روشن است. او که مشروعیت خود را به جملههای باب میداند، برای اثبات ادعای مهدویت علی محمد باب به تحریف و جعل روایات دست میزند. از جمله حدیث «زوراء» را تحریف میکند و در متن و معنی آن دست میبرد.
یکی از مسایلی که باعث توجه بیشتر مردم به افراد مدعی میشود تا احتمالاً دچار تردید شوند، آن است که آنها به مراکز حساس حکومتی یا وسایل ارتباط جمعی دسترسی یابند که این باعث میگردد حتّی در صورت سستی محتوای ادعای آنها، کانون توجه مردم واقع شوند و احتمال وجود حقانیت در حرف آنها، برای مردم پیدا شود.
منابع تاریخی نشان دهنده سوء استفاده بهائیان از متون روایی و مذهبی مشهورِ ادیان مختلف، در مورد رجعت مسیح و رجعت حسینی و ظهور بودا و... است؛ و بهاییان، با این ترفند، «باب» را موعود اسلام خواندهاند با تطبیق بهاء و عبدالبهاء به افرادی که پس از موعود میآیند به فریب مردم پرداختهاند. لیکن حقیقت برای حقجویان روشن است.
احمد بن الحسن یکی از مدعیانی است که در سالهای اخیر فعالیتهای متعدد در مباحث مهدویت داشته و خصوصا در فضای مجازی و در قالب سایت و اعلامیه و... ادعاهایی را مطرح نموده است، براساس مطالبی دروغین که توسط طرفدارانش در مورد خصوصیات او آمده است، نام او احمد فرزند اسماعیل فرزند حسین فرزند سلمان فرزند امام مهدی (عج) است!