عوامل گرایش برخی افراد به بابیه و بهاییه
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ سوء استفاده از متون روایی و تاریخی و انجام جعل و تحریف در آنها، توسط میرزا حسینعلی (رهبر اول بهاییت) امری روشن است. او که مشروعیت خود را به جملههای باب میداند، برای اثبات ادعای مهدویت علی محمد باب به تحریف و جعل روایات دست میزند. از جمله حدیث «زوراء» را تحریف میکند و به جای «ثمانین الفا»، ثمانین رَجُلاً ذکر میکند. اصل روایت آن است که در شهر زوراء (ری)، ۸۰ هزار نفر کشته میشوند و این از علائم آخرالزمان و ظهور مهدی است، اما چون حسینعلی میدانسته است که هرگز ۸۰ هزار بابی در تهران کشته نشدهاند، لذا به جای «الفا» واژه «رجال» را آورده است.[1] به هر حال این روایت در بحارالانوار آمده، و اصل آن، با انچه بهاییت استفاده کردند، متفاوت است.
همچنین در بسیاری از کتابهای بهاییت و بابیه برای تضعیف موقعیّت عالمان، به روایاتی استناد میکنند که به منحرف بودن برخی علما و فقهای آخرالزمان اشاره دارد و اخیراً نیز در رسانههای خود از جمله در تلویزیون بهایی به تضعیف موقعیت علماء از گذشته تاکنون میپردازند. یکی دیگر از مواردی که میتوان آن را سوء استفاده از متون تاریخی و نیز دیگر سوء استفاده از حوزه درسی شیخیه خواند، بحث نزدیکی ظهور است. سید کاظم رشتی که برترین شاگرد و جانشین احسایی محسوب میشد مردم را به قرب (نزدیکی) ظهور بشارت میداد و بر اساس همین سَبک گفتاری وی است که شاگردان و معتقدان به مسلک او؛ پس از وفاتش احساس وظیفه کردهاند که حتماً باید امام زمان، یا دست کم نایب خاص که جانشین سید کاظم باشد را بیابند.
حاج محمد کریم خان (تئوری پرداز شیخیه و کرمانیه) میگوید: «بعد از درگذشت سید جلیل، بنای تخمین قوتی گفت و جرم بر امر سید کردند و از پی وحی ایشان برآمدند و هر کس را محلّ مظنه میبینند طلب علامت و کرامت میکنند».[2] بر همین اساس است که حاج محمد کریم خان، مرحوم میرزا شفیع تبریزی و به طور کلی ۳۸ نفر از شاگردان سید کاظم، مدعی آن جانشینی شدند و برخی، فرقههایی جداگانه تشکیل دادند. حتی شخص علی محمد شیرازی (باب) در پاسخ یکی از پیروان خود با آوردن شعر «یا صغیر السن یا رطب البدن / یا قریب العهد من شرب اللبن»[3] میگوید: این که نوشته بودی سید رشتی همانند من مدعی [بابیت] نبود، باید بگویم امر بر تو مشتبه شده است. آیا نشنیدهای که سید در حقّ کسی که بعد از خودش میآید، این اشعار را میگفت: ای کسی که سِنّ کم داری و بدن لطیف، و به دوران شیرخوارگی نزدیک هستی! بیت مذکور از اشعار حلاّج خطاب به امام زمان است (در حالی که حضرت پنج ساله بودند) و باب خواسته است جملههایی سید رشتی را قرینهای بگیرد که من (علی محمد) که جوان هستم، منظورِ گفتهها و وعده سید رشتی بودهام که ظاهر شده ام. بدیهی است که شاگردان و پیروان شیخیه که هنوز در سلک مسلمانی بودند، تحت تأثیر این گفتارها و انطباق آن با سید کاظم، در معرض گرایش به مدعیان بابیت واقع شدند و تصور میکردند ظهورِ نزدیکِ وعده داده شده، فرا رسیده است. حاج محمد کریم خان در مجمع الرسائل مینویسد: باب نوشته که مؤذنان! در اذان بر منارهها نام مرا بگویید، و ادعای نیابت خاصه کرده است... [و حاج محمد کریم خان نیز خطاب به گفته]: وعده کردی که عاشورا و نوروز خروج کنی و مریدهایت ساختند که بداء شد. سوء استفاده از عنوان بداء از مواردی است که بهاییت هم از آن استفاده کردهاند و میگویند با آن که وعده دوازده امام توسط حضرت رسول... داده شده، ولی برای شخص خاصّ یعنی امام دوازدهم، بداء حاصل شده است.[4]
پینوشت:
[1]. سیری در کتابهای بهاییان/ ۲۶ و ۲۷ .
[2]. تیر شهاب در راندن باب خسران مأب/ ۲۳۱؛ مندرج در مجمع الرسائل فارسی.
[3]. ظهور الحق/ ۱۴.
[4]. جهت مطالعه بیشتر، به کتاب پیچک انحراف نوشته جواد اسحاقیان مراجعه شود.
افزودن نظر جدید