«احمدالحسن» مدعی یمانی!
پایگاه جامع فرق ادیان و مذاهب_ احمد بن الحسن [1] یکی از مدعیانی است که در سالهای اخیر فعالیتهای متعدد در مباحث مهدویت داشته و خصوصا در فضای مجازی و در قالب سایت و اعلانیه و... ادعاهایی را مطرح نموده است، براساس مطالبی که توسط وی و طرفدارانش در مورد خصوصیات او آمده است، نام او احمد فرزند اسماعیل فرزند حسین فرزند سلمان فرزند امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است، همان موعود شیعیان و نیز همان مهدیای است که طبق عقیده اهلسنت در آخرالزمان متولد میشود و حضرت عیسی وعده او را در انجیل داده است. احمد در سال 1999 میلادی (1378 خورشیدی) در عراق (پایتخت دولت عدل الهی) دعوت خود را آغاز کرده است.
احمدالحسن در بخشی از مطالب خود، حوادثی که در حال حاضر در کشورهای مختلف دنیا اتفاق میافتد را حوادث مقارن ظهور میداند. وی علاوه بر نوعی ادعای نیابت و یمانیگری، وارد عرصه تفسیر قرآن هم میشود و در این راستا گاهی هم از آیات قرآن برای اثبات این مطالب بهره میگیرد، از جمله در بخشی از ادعاهای خود چنین میآورد: «آتشفشان ایسلند: فوران تنوری که اسم احمد را نوشت: خداوند متعال میفرماید: «حتی اذا جاء امرنا و فار التّنوّر» «فأوحینا الیه أن اصنع الفلک بأعیننا ووحینا فإذا جاء أمرنا و فار التنور... اجمعین» و از آیات نزدیکی عذاب، پدیده دود یا دخان است و از توقیعاتی که برای شیعیان از امام مهدی (عجلاللهفرجهالشریف) برای (یا بسوی) شیخ مفید در سال 414 هجری آمده که برای برادر سدید و ولی رشید، شیخ مفید... (بوده، محتوایش آن است که:) و ما با وجودی که در مکان خود و دور از مساکن ظالمین هستیم... ولی اخبار شما به نزدمان میرسد... و اگر در سالی در اول ماه جمادی الاولی اتفاقی در آن افتاد از آن سال عبرت ببرید و از خوابی که در آن هستید بیدار شوید! از اتفاقاتی که در آن خواهد افتاد و از آسمان علامتی آشکار و مانند آن در زمین خواهد بود و در شرق اتفاقی محزن خواهد افتاد... زیرا که در این سال [1431 در اول جمادی اول]، تمام اروپا را دود فرا گرفت و مانند تنور آسمان را پوشانَد و خداوند میفرماید: تا اینکه امر ما فرا رسد و تنور، فوران کند...[2] و در تفسیر این آیه در برهان، امام علی(علیهالسلام) میفرماید که «به خدا قسم [آن تنور] تنور نان نیست» و با دست خویش به آفتاب اشاره کرد و فرمود: طلوع، و همانگونه که فوران تنور برای حضرت نوح نزدیکی عذاب بود برای امام زمان نزدیکی عذاب است و امّا فرموده امام که فرمودند: از آسمان علامتی آشکار و مانند آن در زمین است و در آسمان نام احمد، در دود، کلمۀ آشکار و روشن بود.
و خداوند متعال در سوره دخان میفرماید: «ای رسول منتظر روزی باش که در آسمان دودی آشکار پدید آید که آن دود آسمانی که عذابی دردناک است مردم را احاطه کند (و کافران فریاد برآورند که) پروردگارا! این عذاب را از ما برطرف ساز که البته ما ایمان میآوردیم چگونه و از کجا متذکر میشوند و ایمان میآورند در صورتی که فرستادهای آشکار با دلایل روشن به سویشان آمد (ولی ایمان نیاوردند) پس از او روی گرداندند و گفتند او تعلیم یافتهای دیوانه است؛ ما عذاب را برای مدت اندکی برمیداریم، شما باز به کفر خود برمیگردید. ای رسول! منتظر آن روز بزرگی باش که ما آنها را به عاب سخت بگیریم...»[3]
این دخان (دود) عذاب است و آن عذاب بعد از فرستاده شدن فرستادهای است، زیرا خداوند میفرماید: «و ما کنا معذبین حتی نبعث رسولا» ما گنهکاران را عذاب نمیدهیم تا اینکه فرستادهای را در بین آنان بفرستیم و نیز این دود یا عذاب، مجازاتِ تکذیبِ فرستادهای است که برای آنها فرستاده شده است و آن فرستاده در میان آنان است همان طوری که به وضوح این را بیان میکند «ثم تولوا عنه و قالوا معلم مجنون».
سپس از او اعراض کردند و گفتند او تعلیم یافتهای دیوانه است و این فرستاده و رسول، کسی نیست جز یمانی اهلبیت (علیهالسلام) احمدالحسن وصی و رسول از امام مهدی (علیهالسلام) که مورد تکذیب علمای بیعمل قرار گرفت و مردم با پیروی کورکورانه [از علماء] او را تکذیب کردند. نقل از امام صادق (علیهالسلام) [است که] دشمنان فقها و مقلدان فقها هستند که با زور و شمشیر یا به رغبت آنچه در دست دارد وارد حکمش میشوند و اگر حکم و سلطنت ایشان نبود فتوای قتلش را میدادند، ولی عارفان به خدا از طریق مکاشفه و رؤیت... با وی بیعت خواهند کرد...[4]
بررسی و نقد
مطالب فراوانی در مورد ادعاهای این مدعی قابل ذکر است؛ زیرا وی با استناد به آیات و روایات، تطبیقاتی انجام داده است و ادعاهای مختلفی مانند فرستادۀ خدا بودن، مأذون بودن از سوی حق، مؤید بودن به امداد خاص الاهی و خبر دادن از عذاب الاهی و... را مطرح کرده است. و نیز نسبت به عالمان دینی هم موضعگیری داشته است که این حرکت را در میان بسیاری از مدعیان مثل بابیه، بهائیه، جریان یعقوبی و... میتوان مشاهده کرد. در اینجا به برخی نکات در تحلیل مطالب وی اشاره میشود و سعی بر آن است که تمرکز بر انحرافات تفسیری باشد و مطالب دیگر به منابع ارجاع داده شود.
1. هم بر اساس سیاق روایات مربوط به سوره دخان و هم بر اساس روایات مربوط به (دخان)، این پدیده حادثهای خواهد بود که منتهی به قیامت خواهد بود و به طور کلی از اشراط الساعة خوانده شده است، از جمله در روایتی پیامبر فرمودند: «ده چیز پیش از قیامت به ناگزیر رخ خواهد داد: خروج سفیانی، دجال، پیدایش دود، جنبنده، خروج قائم، طلوع خورشید از مغرب آن، فرود آمدن حضرت عیسی...»[5]
از آنجا که خود خروج قائم هم در راستای امور دیگر ذکر شده است، پس حداقل میتوان گفت که اساسا امکان دارد پدیده دخان از علائم ظهور نباشد بلکه مربوط به قیامت باشد. برخی نویسندگان گفتهاند چون در آیه 15 آمده است که ما اندکی عذاب را کم میکنیم، ولی شما به کردار خود باز خواهید گشت و چنین امری مربوط به قیامت نمیتواند باشد، چون که در قیامت تنها ثواب و جزاء است و عمل و اختیاری وجود ندارد.[6] و از طرفی عدهای گفتهاند چون این آیات، تهدید به عذاب است و اینها هنوز محقق نشده است باید آنرا در سلسله نشانههای آغاز معاد و قیامت دانست.[7] پس در وهله اول باید گفت که نمیتوان به طور قطعی این آیات را منطبق بر زمان ظهور امام زمان و یا علائم ظهور و یا خروج فرستادگان وی حمل کرد و این قطعیت در تطبیق که احمدبنالحسن ادعا میکند برخلاف ظاهر آیات و نظرات مفسران و روایات میباشد.
2. همانطور که در آیه 9 سوره دخان آمده است «بل هم فی شکّ یلعبون» کافران در حالت شک و لهو دنیوی قرار دارند، ولی پس از آمدن دخان و عذاب از خداوند میخواهند که عذاب رفع شود «ربنا اکشف عنّا العذاب انا مؤمنون» و ظاهر بلکه صریح این درخواست آن است که آنها خداوند را مورد خطاب قرار میدهند و واقعا حالت سرخوردگی و پشیمان از کفر و گمراهی خود را دارند، درحالیکه در سالی که مدعی مطرح کرده است(1431) حتی اگر وقوع دخان (علیالفرض) پذیرفته شود هیچگونه انتباه و پشیمانی در کفار جهان مشاهده نشده است، در واقع این نوع تطبیق با حقایق خارجی منطبق نمیباشد.
3. سندی از قرآن یا روایات ارائه نشده است که دودی واقع میشود و نام احمد یا احمد بن الحسن را نمایان میکند، که بر دعاوی او منطبق شود، و برفرض وقوع چنین تصویری افراد بسیاری این نام را دارند و مسلما معصومین (از جمله وجود مقدس حضرت رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآله)) سزاوارترند که نامشان در آن نشانۀ بزرگ نمایان شود.
4. بر اساس آیه 15 إسراء که مدعی استفاده کرده است، عذاب فرستاده نمیشود مگر آنکه رسول فرستاده شود (حتی نبعث رسولا) اولا، چگونه رسالت یا مأموریت ویژه مدعی از سوی خدا اثبات میشود؟ (آیا نشانههای قطعی وجود دارد که آیات و روایات، تنها بر این فرد خاص تطبیق نماید؟) ثانیا، براساس قضایای واقع شده، در مورد انبیاء و رُسُل قبلی، وقتی کاملا اتمام حجت میشد، عذاب میآمد، مانند حضرت نوح که این مدعی، آیات مربوط به طوفان نوح را مورد استناد قرار داده است. وقتی که سالهای سال به دعوت پرداخت (دعوتُ قومی لیلا و نهارا) و صدها سال تبلیغ کرد، پس از آن دستور ساختن کشتی و وعده عذاب صادر شد، در حالی که بر فرض پذیرش برخی ادعاهای این یمانی دروغین، دعوت او تنها در قالب سایتهای اینترنتی و برخی اعلانیهها بوده است و بسیاری از مردم از آن هیچگونه اطلاعی ندارند و اساسا مطالب متقن و مستندی ارائه نشده است که مردم در این زمان به او روی آورند و در مورد آن تحقیق کنند.
5. چینش کلمات و جملات به گونهای است که دقیقا روشن نشده است کدام جملات ادعا شده است که روایت است و از معصوم نقل شده است و کدام جملات تفسیرها یا توضیحات نویسنده و مدعی است؛ مانند بخشی که مورد مقایسه تنور زمان نوح و فوران زمان ظهور مطرح شده است و بین روایت و کلام شخصی او تفکیک درستی واقع نشده است.
6. با توجه به شأن نزول و یا فضای آیات سوره هود (آیات 37-48) که مربوط به حضرت نوح است، اگر بخواهیم این آیات را با برخی حوادث زمان ظهور مقایسه کنیم، مسلما از نوع تفسیر نخواهد بود و همانطور که مدعی ذکر کرده است نوعی از تمثیل است و در تمثیل، جهات تشابه و افتراق وجود دارد، با توجه به روایات مربوط به ظهور و سیره مربوط به امام زمان که بررسی شده است، آن حالت عذاب کلی در جهان که عده زیادی از بین میروند، در زمان ظهور اتفاق نمیافتد و روایات مربوط به قتل و کشتار، نوعا مربوط به پیش از ظهور و تحت عنوان مرگهای سرخ و سفید است[8] که ربطی به شروع حکومت امام زمان ندارد، در حالی که مدّعی بیان میکند که در اثر این حوادث بخش زیادی از مردم نابود میشوند.
7. لزوم توجه به علم و رجوع به اهل علم و تحقیق، هم در قرآن مورد توجه قرار گرفته است و هم در روایاتِ مربوط به عصر غیبت و وظایف منتظران از سوی معصومین (علیهمالسلام) و البته شرایط علمی و عملی و اخلاقی خاصی برای آن عالمان، مورد توجه بوده که مبنای بحث ولایت فقیه هم قرار گرفته است.[9] و حتی در مورد تشخیص علائم ظهور حقیقی از انحرافات مربوط به آن نیز مردم به علما ارجاع داده شدهاند؛[10] اما روشن است که مدعیانِ دروغین برای آزادی در تفسیر به رأی قرآن، نیاز به برداشتن سدّ علما دارند، لذا میبینیم که مثلا در جریان یعقوبی هم، تفسیر قرآن را کار ابن عباسی میداند که در مقابل حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) قد علم کرد، درحالی که خود او در درسهای به سوی ظهور و بیان حوادث انبیاء و حتی حوادث مربوط به ظهور به تفسیر قرآن روی آورده است و بسیاری به آن استناد میکند، از سوی دیگر خود احمدبنالحسن، بارها به مطالب و منابعی اشاره میکند که نشانه فضیلت علما و ارج نهادن به تلاشهای آنهاست، مانند بیان اهمیت شیخ مفید و استناد به کتب روایی علماء و... .
پینوشت:
[1]. این لقب اوست که خود او و یارانش دربارۀ او به کار میبرند وگرنه نام پدرش اسماعیل است.
[2]. هود، آیه 40.
[3]. دخان، آیات 10-16.
[4]. پایگاه اطلاع رسانی احمد بن الحسن، مقالهای تحت عنوان: علائم ظهور تحقق یافته.
[5]. غیبت طوسی، مؤسسه المعارف الاسلامیه، قم، 1411ق، ص 436، ح 426.
[6]. تفسیر القمی، علی بن ابراهیم، دارالکتاب، قم، 1367ق، ج2، ص 290.
[7]. الجامع لأحکام القرآن، قرطبی، 1364، انتشارات ناسر خسرو، ص 130-131.
[8]. فرهنگنامه مهدویت، نشانههای دولت موعود، بخش حوادث آستانه ظهور، بنیاد فرهنگی مهدی موعود، 1383ش، ص 350-351.
[9]. غیبت طوسی،مؤسسه المعارف الاسلامیه، قم، 1411ق، ص 290، ح 247؛ کافی، کلینی، اسلامیه، تهران، 1362ش، ج1، ص 67، ح10.
[10]. بحارالانوار، علامه مجلسی، مؤسسه الوفا، 1404ق، بیروت، ج52، ص 294، ب26، ح46.
برای اطلاع بیشتر: اشباح انحراف، جواد اسحاقیان، 1392، نشر بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود، ص 185.
افزودن نظر جدید