عرفانهای نوظهور
نظریه ولایت فقیه تاریخچهای طولانی در اندیشه سیاسی شیعه دارد و متفکران شیعه شرایط و ویژگیهای لازم را برای نیابت از معصومین و رهبری در نظام اسلامی به طور دقیق مورد شناسایی قرار دادهاند که یکی از آن شرایط، فقاهت و اجتهاد است؛ اما یعقوبی شرط فقاهت را مانع رسیدن و دستیابی به ولایت فقیه دانسته، آن را به عنوان پیش شرط ولیّ شدن، قبول نمیکند و میگوید: «در هیچ جا شما نمیبینید که...
در نگاه پائولو، هرزگی و بیبندوباری با معنویت جمعشدنی است. در داستانهای او، دختران هرزه نیز که خود فروشی میکنند، اعتقادات مذهبیشان را از دست نمیدهند و یکشنبهها به مراسم مذهبی کلیسا میروند. در نوشتههای او زنان هرزه نیز با مریم باکره خلوت میکنند و چه بسا آدم مست و بیاعتقاد نیز تنها با خواندن نیایشی که از مادرش فراگرفته، در جوار رحمت الهی غرق نور باشد. در نوشتههای او...
یک اصل پذیرفتهشده در مکتب معنوی پائولو، این است که همۀ پریشانیها و آشفتگیهای ما را بهسبب آشفتگی ذهن میداند. اگر ذهن آرام شود، به آرامش (relaxation) خواهیم رسید. «درست همانطور که آدم نمیتواند چهرۀ خودش را در آبهای مواج ببیند، جستوجوی خداوند نیز با ذهنی نگران، ناممکن است. این نخستین گام است.» برای اینکه ذهن انسان آرام باشد، آنرا از همۀ افکار منفی رها ساخت...
پائولو همگان را به آیین معنویاش دعوت میکند و در دعوت خود اصرار دارد راهی که او راهنمای آن است، از رنج و درد خالی است و بدون هیچ سختی، گوهر انسان را صیقل میدهد. پائولو گذر از راه ادیان را رنجآور میخواند و در وصف راه خود میگوید: «در کتاب خاطرات یک مغ کوشیدم تا نشان دهم لازم نیست آموزهها را با درد و رنج مرتبط بدانیم، بلکه فقط نظم و توجه کافی است»...
پائولو همۀ زندگی ایدهآل را در اکنون ترسیم میکند. اگر آیندهای نیز در کار است، همهاش به تصویر امروز زندگی بستگی دارد[2] و گذشته را باید یکسره فراموش کرد. او در پی آن است که همۀ شادی و نشاط را برای زیستن اکنون بخواهیم و اینگونه به رویارویی با وعدۀ شادیها و لذتهایی میرود که ادیان برای آیندۀ مؤمنان وعده میدهند. پائولو کوشیده است بگوید راه معنوی باید بهگونهای باشد...
یکی از مؤلفههای سلوک کوئلیو، رقص است. پائولو مدعی تأثیرگذاری آن در انسان است و شخص سالک میتواند توسط رقص به تعالی معنوی دست پیدا کند. او رقص را پلی برای رسیدن به جهان معنوی و یکی از کاملترین راههای ارتباط با هوشیاری لایتناهی میداند. پائولو با توصیف صحنههای رقص و پایکوبی، خوانندگان خود را نیز در این بزم شرکت میدهد. حتی زائر معبد کوم پوستل نیز از این بزم...
برخلاف آنچه در ادیان الهی گفته میشود، در مکتب معنوی پائولو کوئلیو، سالک راه معنویت نباید بر صراط مستقیم متمرکز باشد. او در مثالی میگوید: انسانی که تنها نور را میجوید و چشمهای خود را خیره به خورشید نگه میدارد، سرانجام کور میشود و به روشنی نمیرسد. رزمآور نور راه خود را از تردیدها و خطاها خواهد یافت. در نگاه او «ما جایزیم در زندگیمان خطاهای بسیار مرتکب شویم؛ جز خطایی که ما را به تباهی بکشاند».«وقتی کسی راهش را انتخاب میکند...
یکی از نیازهای فطری بشر، حق جویی و حقیقت طلبی است. بشر، در این مسیر برای خدایابی و تأمین این معرفت، همیشه درتلاش و کوشش بوده است. عوامل متعددی را میتوان برای افزون شدن عطش معنوی جامعه بشری در نظر گرفت. متاسفانه در حال حاضر دهها فرقه و آیینهای مدعی عرفان و معنویت، در سطح کشور ما در حال فعالیت و عضوگیری هستند. بسیاری از اوقات، حق و باطل...
پائولو معتقد است همۀ انسانها در ذاتشان متفاوتاند. این تفاوت تا آنجاست که هر انسان راه و نقشهای متفاوت دارد. در اندیشۀ او «تمام انسانها متفاوتاند و باید کاری را که میتوانند بکنند تا متفاوت بمانند». مهم این است که هرکس افسانهای شخصی دارد و باید آنرا تحقق بخشد و در این راه به حرفها و طعنهای دیگران هیچ توجه نکند؛ چراکه هرکس شیوۀ خود را دارد. در تصویری که او از انسانها ارائه میدهد، انسانها ذاتی مشترک ندارند و...
اگر منظور از رؤیا هوای نفس باشد، نهتنها دلیلی نداریم که این رؤیا مقصد انسان است، بلکه شناخت خدا انسان را رهنمون میشود که او انسان را برای دور شدن از خود و نزدیک شدن به خدا آفریده است. اما اگر منظور از رؤیا، رؤیای وصال خداوند و نزدیک شدن به کمال بینهایت او باشد، پس لازم است خداوند، خود، راه را بر بندگانش بنماید. از سویی با وجود کاستیهای علم و عقل...
یکی از شاگردان سقراط که کمتر نامی از او میشنویم و منابع بسیار کمی حتی به زبان لاتین، درباره او موجود است، آریستیپوس است. در کتابهای تاریخ فلسفه غالباً برای نگارش مقدمه ای بسیار کوتاه در باره فلسفه اپیکور، از او یاد میشود. شاید دلیل این امر، احساس ننگی باشد که دیگر شاگردان سقراط و فیلسوفان نسلهای بعد یونان باستان از او در جایگاه شاگرد سقراط داشتند. آریستیپوس، در(سیرین) مستعمره یونان در شمال آفریقا(لیبی) به دنیا آمد. در جوانی به آتن رفت و در آنجا به...
در آیین پائولو، گوش کردن به موسیقی انسان را به خدا نزدیک میکند و میتوان به آن وسیله خداوند را نیایش کرد. شاید پائولو این شیوه را از کلیسای مسیحی الهام گرفته باشد. در این سنت، از موسیقی در کنار نیایشهای جمعی بهره برده میشود. او تجربه شرکت در نیایشهای همراه با موسیقی کلیسا را بهترین تجربه در طول زندگی میداند. پائولو کوئلیوی برزیلی در کتاب ساحرۀ پورتوبلو...
از نگاه پائولو، سکس مهمترین و ساده ترین راه برای رسیدن به حالات معنوی است. پائولو معتقد است در اتصال نیروی مادینه و نرینه، نیرویی جادویی نهفته است به نام فرزانگی. در مکتب پائولو، سکس به منزله راهی برای شناخت ترسیم میشود؛ راهی پرفایده و کمهزینه که عشق آن در دل هر سالکی هست. به باور پائولو، هنگام تماس جنسی، انسان در جهان جادو غوطهور میشود و میتواند از حواس ناشناخته خود...
در مکتب معنوی پائولو کوئلیو گفته میشود که انسان نباید توجه خود را به گنهکاریاش جلب کند. احساس گنهکاری از خطاهای غیر مجاز مکتب پائولو است. او در توجیه فرمان خود، پشیمانی از عیبهای گذشته را موجب ترس از تصمیمهای اکنون زندگی میداند. در نگاه او، روح انسان همواره از احساس پشیمانی از گناه...