جریان های افراطی
سنت قطعی معصومین هم مثل قرآن حجت است و آن همه تأکید که در قرآن در باب أسوه بودن پیامبر (ص) و اطاعت از وی آمده، در صورت حجیت نداشتن سنت، بیارزش خواهد بود؛ لذا سنت حجت است.
قرآنیون معتقدند فقط قرآن بر پیامبر (ص) وحی شده است و سنت آن حضرت، منشأ وحیانی ندارد؛ لذا فاقد حجیت است. اما از نگاه قرآن کریم، آیات متعددی دال بر وجود وحی دیگر؛ غیر از وحی قرآنی دارد و از نظر حجیت، مثل وحی قرآنی است و آن همان سنت است.
صبحی منصور ادعا میکند که تدوین حدیث در قرن سوم، یعنی دو قرن پس از رحلت پیامبر(ص)، آغاز شد. در پاسخ میتوان گفت که این ادعا خلاف واقع است و تدوین سنت نبوی در اهل سنت نیز از زمان عمر بن عبدالعزیز مجاز گردید و در سالهای آغازین قرن دوم هجری به صورت رسمی آغاز شد.
یکی از مبانی قرآنیون برای مدعای خود این است که قرآن جامع و تبیان هر چیزی است و نیاز به سنّت پیامبر (ص) ندارد؛ اما این دیدگاه قرآنیون مخالف اتفاق علمای فریقین است؛ زیرا همه آنها قائلند که قرآن اصول کلی و بنیادهای دین و احکام آن را بیان کرده است و تفصیل و کیفیت آنها را برعهدهی پیامبر (ص) گذاشته است.
قرآنیّون سنت عملی پیامبر(ص) را قبول ندارند و میگویند: سنت پیامبر (ص) حجّیّت مطلق زمانی و مکانی ندارد. در مقام پاسخ به این ادعا میگوییم آیاتی که انسان را به صورت عام مورد خطاب قرار داده است، مقید به کسانی نیست که معاصر پیامبر (ص) بودهاند و یا اختصاصی به مردم مکه و مدینه ندارد، بلکه همه مردم تا روز قیامت را شامل میشود.
"قرآنیون" بر اين باورند که قرآن، کتابی جامع است و تمام تفاصيل و جزئيات دينی را شامل میشود و تنها منبع احکام شرعی است؛ اين اعتقاد که تفصيل همه احکام بايد در قرآن آمده باشد، باعث شد آنها برخی از مناسک که دليل قرآنی بر اثبات آنها نداشتند را انکار کنند.
«قرآنیون» قرآن را یگانه منبع تشریع دین میدانند و مرجعیت دینی سنّت را به کلی منکرند و معتقدند که اين کتاب آسمانی (قرآن) تنها منبع تشریع است؛ در مقابل این ادعا یاید گفت که روایات زیادی وجود دارد که سنت را در کنار قرآن، به عنوان منبع پاسخگویی به پرسشهای دینی نام برده است.
قرآنیون معتقدند قرآن چنان كامل است كه تمام نيازهای دینی بشر در آن به صورت مفصل و مشروح آمده و نيازی به تفسیر، حتی تفسیر پیامبر (ص) ندارد. این دلیل مردود است؛ چون پاسخگويی قرآن به همه نيازها، آن هم به صورت مشروح و مفصل خلاف بداهت است؛ مثلاً قرآن درباره فروعی همچون نماز، زكات، روزه، حج، به كليات بسنده كرده و شرح و تبيين آن را به سنت واگذار كرده است.
قدرتهای استعماری و استکباری از طریق تشکیل گروههای تندروی اهل سنت که گرایش تکفیری – وهابی دارند، همچنین حمایت از افراطیون شیعه همچون فرقه شیرازی در داخل ایران، عراق و کشورهای منطقه، سیاستهای ضد اسلامی خود را دنبال میکنند.
یکی از جریانهای حدیثی معاصر اهل سنت که در فضای تحولات فکری و فرهنگی دنیای جدید، در میان طبقات تحصیل کرده نفوذ کرده است، جریان اهل قرآن یا قرآنیون اهل سنت است که با قرآنبسندگی در دین و نفی حجیت سنت، سعی در انکار جایگاه سنت در شناخت دین را دارد. در مقابل میتوان گفت این اعتقاد، یک برداشت شخصی و ذوقی است که هیچ مبنایی ندارد.
یکی از اقدامات جریان سید صادق شیرازی، ترویج قمه زنی است. آنها در شبکههای ماهوارهای تحت مدیریتشان مخصوصاً در ایام محرم این نوع عزاداری را به صورت کلیپ پخش میکنند که موجب وحشت مردم جهان از تشیع میشود.
یکی از شگردهای قدرتهای جهانی علیه نهضتهای اسلامی، سیاست «تفرقه بینداز و حکومت کن» است. این سیاست، پس از پیروزی انقلاب اسلامی در رأس دستور کار دشمن قرار گرفت، ولی با درایت و هوشمندی رهبر کبیر انقلاب عقیم ماند.
جریان شیرازی و منتسب به جناب صادق شیرازی (تشیع لندنی) مرحوم سید محمد شیرازی را به عنوان اصلیترین نظریه پرداز خویش معرفی کرده و از ایشان با عناوینی همچون «الامام المجدد» یاد میکنند ولی از سیره این عالم در موضوع حمایت از قدس و مردم فلسطین و سایر مبانی ایشان پیروی نمیکنند؟!
جریان تشیع انگلیسی به طور مستقیم از سوی دولت انگلیس مورد حمایت قرار دارند و امکانات تبلیغی در اختیار آنها قرار داده میشود. این جریان، به امر قمه زنی، لطمه و آسیب رساندن به بدن در عزاداری امام حسین (ع) و سب به خلفاء و گرفتن جشن عیدالزهرا و دهه محسنیه پافشاری و تأکید دارند.