آیا جعل احادیث مانع تمسک به احادیث است؟!
قرآنیون معتقدند در سنت نبوی، وضع حدیث و جعل اخبار در حدی گسترده صورت گرفته، لذا سنت حجیتی ندارد. در پاسخ میتوان گفت که عصمت پیامبر (ص) و اسوه بودن وی که بر اساس قرآن اثبات شده، ایجاب میکند که سنّت قطعی آن حضرت حجّت باشد.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ "قرآنیون" معتقدند: «در سنت نبوی (یعنی اخبار و روایات منقوله یا محکیه از پیامبر اکرم) وضع حدیث و جعل اخبار در حدی گسترده صورت گرفته، لذا نمیتوان به اخبار حاکی از سنت اعتماد کرد و در نتیجه، حجیتی هم ندارد.»
آنان در همین مورد نوشتهاند: «وحی در مدت طولانی نازل میشد، ولی شرع هنوز کامل نشده بود و جایی برای اجتهاد در تشریع وجود نداشت و نیز آنگاه که وحی از حیث نزول کامل گردید و از نگاه قرآن، دین تکمیل شد، نقش پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) هم به پایان رسید و بعد از آنکه امانت رسالت را اداء و قرآن را به مردم رسانید، رحلت فرمود. لذا سنت نبوی جایگاه رسمی چون قرآن را ندارد، بلکه صرفاً برای استیناس و بیان مورد استفاده قرار میگیرد، نه برای استدلال و اثبات حکمی از احکام و نیز چون سنت نبوی جایگاه قرآن را ندارد و از حجیت برخوردار نیست و صرفاً برای شاهد گرفتن و تأیید از آن استفاده میشود، پس آنکه به سنت تمسک میکند، با کسی که به سنت تمسک نمیکند، همسانند و فعل هر دو مقبول است.»[1]
پاسخ شبهه ابتدایی کاملاً روشن است؛ زیرا در طول قرون متمادی گذشته دانشمندان فریقین در علوم حدیث کوشیدهاند و راه های تمییز صحیح از سقیم را در پیش پای دانش پژوهان قرار دادهاند و مؤلّفان محقّق و آگاه به علل حدیث در این مورد توانستهاند کارهای عمیق و ارزندهای انجام دهند و به پالایش حدیث بپردازند.
با وجود این تلاشها و عرضه معیارهای سنجش و پالایش، دیگر جایی برای تشکیک های قرآنیّون باقی نمیماند.
این نکته را نیز باید مدنظر داشت که پدیدهی جعل حدیث (کم و زیاد و تغییر متن حدیث) در احادیث، متأسفانه از صدر اسلام توسط معاندان و منافقان، سابقه داشته و همواره درصدد بودهاند تا از این راه خطرناک، بزرگترین ضربه را بر اسلام فرود آورند. در مقابل، پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) و ائمه اطهار (علیهمالسلام) و به تبع آنان علمای بزرگوار نیز همواره متوجه این خطر بزرگ بوده و شیوه های بسیار کارسازی در زمینهی شناسایی اسناد روایات و رواج علم رجال به منظور شناسایی راویان راستگو و مورد اطمینان و طرد راویان ضعیف و در زمینهی صیانت متن احادیث روشهایی مانند عرضهی حدیث بر امامان و عالمان، مقابلهی نسخه ها، اجازۀ نقل حدیث، روش فهرستی و ... را برای مقابله با آن ابداع کرده و این توطئه را خنثی کردهاند.
به همین دلیل، روایاتی که امروزه غالباً در منابع روایی شیعه به خصوص کتب اربعه (کافی، تهذیب، استبصار، من لایحضره الفقیه) جمع آوری شده است از فیلترهای متعددی رد شده و مجموعه روایات غنی و سالمی را به دست ما داده است. علاوه بر این، علما و مجتهدان به ویژه متخصصان علم رجال و درایه، امروزه نیز در جهت شناسایی روایات جعلی و مخدوش از پا ننشسته و همواره تلاشهای گسترده در جهت حفظ و پالایش احادیث با ارزشی که بعد از قرآن بالاترین سرمایه مکتب اسلام است را در دست دارند.[2]
در پاسخ به شبهه دوم میتوان گفت:
سنت هم مثل قرآن حجت است و آن همه تأکید که در قرآن در باب أسوه بودن پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) و اطاعت از وی آمده، در صورت حجیت نداشتن، بیارزش خواهد بود. لیکن برخلاف قرآنیون، علمای فریقین بر این نکته تأکید کردهاند که اگر صحت روایت منسوب به پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) ثابت گردید، دیگر فرقی بین منزلت و جایگاه آن با قرآن وجود نخواهد داشت و همان طور که عمل به مقتضای قرآن واجب است، عمل به مقتضای آن روایات هم واجب خواهد بود و این سخن مورد اتفاق علمای قدیم و معاصر امت است.[3]
پینوشت:
[1]. منصور جوده، اسماعیل. (1416 ق)، تبصیر الأمّة بحقیقة السنّة، ص663.
[2]. مدیر شانه چی، کاظم، تاریخ حدیث، ص91.
[3]. طباطبایی، محمّد حسین، (1391ق)، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، ج16، ص288.
افزودن نظر جدید