عقائد شیخیه
علمای شیخیه قائل شدند امام زمان (عج) و خانوادهی ایشان، در عصر غیبت در عالم لطیف و فرامادی هُوَرقلیا در اقلیم هشتم زندگی میکنند. از آنجا که طبق این اعتقاد، حضرت در این عالم حضور فیزیکی ندارد، لذا برای ادارهی عالم هستی نیازمند یک واسطه است که از طریق ایشان با مردم در ارتباط باشد و این واسطه، همان رکن رابع و ناطق واحد است.
مشایخ شیخیهی کرمان بعد از ایجاد بدعت ناطق واحد، برای اینکه بتوانند قشر مذهبی جامعه را به اطاعت محض از ناطق واحد دعوت کنند و اینگونه به حکومت دینی بر مردم دست یابند، به این بدعت رنگ و لعاب دینی داده و معتقد شدند هدف جمیع انبیاء الهی از همهی زحمات که در طول تاریخ کشیدهاند، وجود امثال ناطق واحد در میان مؤمنین بوده است.
تناقضگویی مشایخ شیخیهی کرمان در بدعتهای اعتقادی که اختراع میکردند، در آثارشان به خوبی نمایان است. ایشان از یک طرف، وحدت را در ناطق شرط میدانند و بیان میکنند که ناطق باید در هر عصر، واحد باشد و دیگر علمای معاصر، عنوان صامت دارند و از طرف دیگر، کریمخان کرمانی، مؤسس شیخیهی کرمانیه، قائل به تعدد در ناطق شده است.
ناطق واحد به عنوان یکی از بدعتهای اعتقادی علمای شیخیهی کرمان، برای اولین بار توسط محمدخان کرمانی، فرزند و جانشین کریمخان کرمانی، در محافل شیخی مطرح گردید و بعدها زمینهی ظهور علی محمد باب و حسینعلی بهاء را فراهم آورد. ناطق واحد در اعتقاد شیخیه، همان شیعهی کامل و واسطهی بین مردم و امام زمان (عج) است.
شیخ احمد احسایی پیشوای مسلک شیخیه، در شرح زیارت جامعه کبیرهی خود، با تطبیق اسم جلالهی «الله» بر امام حسن و امام حسین (علیهما السلام)، ایشان را ستون آسمانها و زمین معرفی میکند. این در حالیست که تطبیق اسم جلالهی «الله» بر ایشان، بیشک امری غیرقابل توجیه است که نهایتاً به غلو در مقام ایشان منتهی خواهد شد.
هرچند بزرگان شیخیه تلاش دارند تا مسیر خود را از جریان بابیت جدا نشان دهند، اما ناگزیر وجود عقایدی نظیر رکن رابع و تأویل ماهیت معاد جسمانی، زمینهساز شکلگیری فرقهی بابی و بهائی شد. این زمینهسازیها سبب شد تا پیشوایان بابی و بهائی به نیکی از پیشوایان شیخیه یاد کنند و علیمحمد شیرازی، آنان را فرستادگان امام زمان و مبشران ظهور بخواند.
امر به معروف و نهی از منکر (به معنای دعوت مردم به کار نیک و بازداشتن آنان از کار زشت)، از جمله واجباتی است که جزء فروع دین به شمار آمده و در کتاب آسمانی قرآن نیز مورد تأکید قرار گرفته است. این در حالیست که در بسیاری از موارد با لزومِ امر به معروف و نهی از منکر (این دستور قرآنی) مخالفت کرده و آن را به زمان حضور امام مشروط کردهاند.
پیشوای شیخیهی کرمان با نقض اصل تولّی و تبرّی، مسلمانان را به سوی ظلمپذیری سوق داده است. وی تا آنجا پیش رفته که اطاعت از ستمگران را به مثابه اطاعت از خدا دانسته است! این در حالیست که بنابر نظریهی وی، علما و صحابیِ مقابله کننده با ستمگران، فاسق به حساب میآیند و حتی مشروعیت خلافت خلفای سهگانه و یزید نیز ثابت میگردد!
تولّی و تبرّی از مهمترین مسائل اعتقادی برگرفته از قرآن و روایات است و تا جایی این فرع دینی میان مسلمانان اهمیت دارد، که اصطلاحاً به عنوان شرط ایمان معرفی شده است. پیشوایان مسلک شیخیه نیز در کنار پذیرش این فرع مهم دینی در ذیل بحث رکن رابع خود، اظهاراتی مخالف با آن داشته که عملاً مفهوم تبرّی را با پوچ مساوی ساختهاند!
پیشوای مسلک شیخیه، با استدلال به برخی روایات بر خلاف مفهوم تبرّی، مسلمانان را به سازشکاری و کُرنش در برابر ظلم ظالمین فرا خواندهاند. این در حالیست که روایاتی که قیام قبل از ظهور را نفی میکنند، خبر واحد محسوب میشوند و خبر واحد زمانی معتبر است که در مقابل دستورهای صریح اسلام و قرآن نظیر دفاع از حق و جلوگیری از ظلم قرار نگیرد.
کریم خان کرمانی، اعتقاد به رکن رابع را به عنوان اصلی از اصول دین برشمرده و مدعی میشود که تمام مسلمانان و حتی غیرمسلمانان، به این اصل اذعان دارند. این در حالیست که کریم خان، هیچ دلیلِ عقلی و نقلی برای گفتار خود ذکر نکرده است. بعلاوه، معرفت فقیه جامع الشرایط، در امتداد معرفت امامت است و نیازی به شمردن آن به عنوان اصلی مستقل نیست.
وجوب معرفت امام زمان در هر عصر، از مشهورترین احادیثی است که منابع شیعه و سنّی به آن تصریح دارند. اما در این میان، پیشوای شیخیهی کرمان، تفسیر بیسابقهای از این روایت مشهور ارائه داده و امام زمانِ در روایات را همان رکن رابع معرفی نموده است. این در حالیست که با ملاحظهی تمامی تعابیر در روایات، ادعای کریم خان از اساس رد میگردد.
پیشوایان مسلک شیخیهی کرمان، بر خلاف توقیعات امام زمان (عج) در نفی نیابت خاصه در دوران غیبت کبری، ادعای وجود نیابت خاص را برای ایشان دارند. این در حالیست که با توجه به ادعای پیشوایان شیخی، اساساً چه نیازی به وجود باب خاصی (که غایب است و شناخت او هم غیرممکن است و حتی بر فرض امکان بر ما لازم نیست)، برای امام زمان (عج) وجود دارد؟!
پیشوایان شیخیهی کرمان معتقدند که در عصر غیبت کبری، نایبان خاصی برای امام زمان وجود دارند. این ادعا در حالیست که: امام زمان صراحتاً هرگونه ادعای نیابت خاص را در زمان غیبت کبری رد فرموده و مردم را به نایبان عام خود مراجعه دادهاند. بعلاوه، این ادعای بیدلیل پیشوایان شیخی مسلک، زمینه را برای مدعیان دروغین نیابت و مهدویت فراهم ساخت.