ترک امر به معروف و نهی از منکر در مرام شیخیه!

  • 1396/11/06 - 14:09
امر به معروف و نهی از منکر (به معنای دعوت مردم به کار نیک و بازداشتن آنان از کار زشت)، از جمله واجباتی است که جزء فروع دین به شمار آمده و در کتاب آسمانی قرآن نیز مورد تأکید قرار گرفته است. این در حالیست که در بسیاری از موارد با لزومِ امر به معروف و نهی از منکر (این دستور قرآنی) مخالفت کرده و آن را به زمان حضور امام مشروط کرده‌اند.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ امر به معروف و نهی از منکر (به معنای دعوت مردم به کار نیک و بازداشتن آنان از کار زشت)، از جمله واجباتی است که جزء فروع دین به شمار آمده و در کتاب آسمانی قرآن نیز مورد تأکید قرار گرفته است: «وَلْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ ۚ وَأُولَٰئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ [آل‌عمران/104]؛ باید از میان شما، جمعی دعوت به نیکی، و امر به معروف و نهی از منکر کنند! و آن‌ها همان رستگارانند».
اما لازم است بدانیم پیشوایان مسلک شیخیه که اطاعت از ظالمان را نیز واجب می‌دانند [1]، در بسیاری از موارد با لزومِ امر به معروف و نهی از منکر (این دستور قرآنی) مخالفت کرده و آن را به زمان حضور امام مشروط کرده‌اند؛ همچنان که کریم خان کرمانی (پیشوای شیخیه‌ی کرمان) گفته است: «حتی آن‌که امر به معروف و نهی از منکر در بسیاری از موارد ساقط است تا ظهور امام. مذهب ما این است و طریق ما چنین است و چنان می‌دانیم که بعضی از مجتهدین که در زمان غیبت، حدود جاری می‌کنند و تازیانه می‌زنند، در مسأله اشتباه کرده‌اند و حد جاری کردن مخصوص امام مفترض‌الطاعه است».[2]
از این‌رو در پاسخ به ادعای این پیشوای شیخی مسلک می‌بایست گفت:
اولاً: تلاش برای اصلاح جامعه، مهم‌ترین هدف ادیان الهی، خصوصاً اسلام است و تحقق این هدف با ترک چندین ساله‌ی امر به معروف و نهی از منکر قابل دست‌یابی نیست.
ثانیاً: وجوب و ضرورت امر به معروف و نهی از منکر از موضوعاتی است که قرآن کریم مکرر به آن تصریح داشته است: «وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ ۚ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ... [توبه/71]؛ مردان و زنان باایمان، ولیّ (و یار و یاور) یکدیگرند؛ امر به معروف، و نهی از منکر می‌کنند». همچنین در روایات بسیاری نه تنها امر به معروف و نهی از منکر مقید به زمان خاصی نشده، بلکه ترک کنندگان آن نیز نباید در برابر عذاب الهی متعجب باشند؛ همچنان که امام باقر (علیه السلام) فرمودند: «أوحى الله إلى شُعَيب النبی: أنی مُعَذّب مِن قومکَ مِائَةَ ألف: أربعين ألفاً مِن شَرارِهم، و سِتينَ ألفاً مِن خيارهم، فقال: يا رَبّ هؤلاءِ الأشرار فما بال الأخيار؟ فأوحى الله عَزَّوجَل إليه: داهِنوا أهلَ المَعاصى ولَم يغضبوا لِغَضَبی [3]؛ خداوند به حضرت شعیب پیامبر وحی کرد من صدهزار نفر از قوم تو را عذاب و به هلاکت می‌رسانم چهل هزار نفر بَدان آن‌ها را و شصت هزار نفر از نیکانشان را؛ شعیب عرض کرد بارالها! بَدان سزاوارند خوبان چرا؟ خداوند به او وحی کرد از این‌رو که نیکان مُماشات و سازشکاری کردند و برای خاطر خشم من خشمناک نشده‌اند».
ثالثاً: اگر بنابر دیدگاه پیشوای شیخی امر به معروف و نهی از منکر در زمان غیبت معصوم ساقط است، پس تبلیغ دین (که مصداق بارز امر به معروف و نهی از منکر است) نیز نباید صورت گیرد. این در حالیست که کریم خان کرمانی خود را در زمره‌ی مبلّغان دین دانسته و کتاب‌هایی نیز در رد جریان بابیت نوشته است.
رابعاً: ممنوعیت امر به معروف و نهی از منکر، سبب تشویق به گناه و فساد در جامعه شده که بی‌شک این امر مخالف روح اسلام است. همچنان که امام باقر (علیه السلام) در تبیین لزوم فریضه‌ی امر به معروف و نهی از منکر فرمودند: «إنَّ الأمرَ بِالمَعروفِ و النَّهيَ عَنِ المُنكَرِ سَبيلُ الأنبياءِ، و مِنهاجُ الصُّلَحاءِ، فريضَةٌ عَظيمَةٌ بِها تُقامُ الفَرائضُ، وتَأمَنُ المَذاهِبُ، و تَحِلُّ المَكاسِبُ، و تُرَدُّ المَظالِمُ، و تَعمُرُ الأرضُ، و يُنتَصَفُ مِنَ الأعداءِ، و يَستَقيمُ الأمرُ [4]؛ امر به معروف و نهی از منکر راه پیامبران و شیوه‌ی صالحان و فریضه‌ای بزرگ است و در پرتو آن سایر فرائض و واجبات برپا می‌گردد و راه‌ها اَمن می‌شود و تجارت و کاسبی مردم حلال گشته و هرگونه ظلم و جور برچیده شود و زمین آباد می‌گردد و از دشمنان انتقام گرفته می‌شود و همه‌ی کارها رو به راه می‌گردد».
خامساً: دیدگاه ممنوعیت امر به معروف ونهی از منکر، آحاد مسلمانان را نسبت به سرنوشت جامعه بی‌تفاوت می‌کند و می‌تواند منجر به تسلّط اشرار داخلی و خارجی بر سرنوشت مسلمانان می‌گردد؛ لذا اینجاست که به فرموده‌ی امام حسین (علیه السلام)، باید فاتحه‌ی اسلام را خواند: «إنا للّه و إنا إليه راجعون، و على الإسلام السّلام إذا بليت الامة براع مثل يزيد [5]؛ ما همه از خداییم و به سوی او بازمی‌گردیم (آیه‌ی استرجاع) اینک باید فاتحه‌ی اسلام را خواند که مسلمانان به فرمانروایی مثل یزید گرفتار شده‌اند».

پی‌نوشت:
[1]. ر.ک: کریم خان کرمانی، رساله ازهاق باطل، کرمان: چاپخانه‌ی سعادت، 1392 ق، صص 177-164.
[2]. محمد کریم خان کرمانی، رساله سی فصل، ص 38.
[3]. علامه مجلسی، بحارالأنوار، تحقيق: سيد إبراهيم الميانجی، محمدباقر بهبودی، بی‌جا: دارالاحیاء التراث، 1403 ق، ج 12، ص 386.
[4]. محمدمهدی ری‌شهری، میزان الحکمه، به نقل از کتابخانه‌ی الکترونیکی فقاهت، ج 7، ص 329.
[5]. خوارزمی، مقتل الحسین (علیه السلام)، بی‌جا: انوار الهدی، 1423 ق، ج 1، ص 268.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.