سلفیت و وهابیت
وهابیت و فرقههای نظیر آن در اعتقاد به جسمانیت خداوند تمسک به ظاهر بعضی از آیات قرآن مجید مینمایند که تمسک به بعض دیگر از آن آیات را هتک حرمت به خود میدانند.
روایتی از پیامبر اکرم (ص) در کتاب صحیح بخاری نقل شده که حضرت فرمود: اگر مسلمانی با کافری مبارزه کرد و در این مبارزه دست مسلمان قطع شد و سپس مسلمان بر او غالب شد و در این هنگام آن شخص کافر اسلام آورد، کشتن او جایز نیست.
جلسه استاد حضرت آیت الله العظمی سبحانی«دامت برکاته» در دانشگاه «آل البیت اردن» به مناظرهای پر چالش و تنش تبدیل میشود. اما استاد با چیرگی کامل ودقیق، حتی بر متون اصلی اهل سنت با بیان شواهد و دلایل و احادیث مندرج در صحاح و سنن بحث را به خوبی اداره و طرف مقابل را خلع سلاح میکند.
اهالی آفریقا میگویند این کتاب مایه نجات ما شد ما کوچکترین اطلاعی از این گروه ویرانگر نداشتیم ما در مقابل وهابیت هیچ وسیله و ابزار دفاعی نداشتیم. اگر این کتاب «الوهابیت فی المیزان» حضرت آیت الله العظمی سبحانی نبود بسیاری از ماه گمراه شده بودیم.
شیوه انتخاب خلیفه در داعش اینگونه است که یک کمیته 12 نفری خلیفه را انتخاب میکند.
روایتی در صحیح بخاری است که حتی کشتن کسی را که از روی ترس کلمه لا اله الا الله را بر زبان جاری کند جایز نمیداند. تکفیریها در پاسخ از این روایت چه دارند که بگویند!
موضوع اعتقادات اساسیترین رکن در پذیرش و قبول هرچیزی مخصوصا در حوزه دین میباشد؛ از این رو در پرستش و اعتقاد به خداوند مسئله اول این است که ما باید اعتقاد به کدام خداوند را داشته باشیم؟ آیا خداوندی که نسبت به بعضی از امور نادان و جاهل باشد را میتوان معبود خود قرار داد؟ متاسفانه وهابیت چنین خدایی را معبود خویش قرار داده و در مسیر باطل قرار گرفتند.
همه انسانها برای رسیدن به کمال مطلوب و سعادت اخروی نیازمند رهبر و راهنما هستند. غالبا مشکل همه مردم پیدا کردن یک مرشد و یک انسان کاربلد است که بتوان با تکیه بر آن در مسیر هدایت قرار گرفت. مهمترین کار در این عرصه تعیین ملاکها و ارزشهایی است که بر پایه آن بتوان آن الگوی و رهبر مناسب را انتخاب کرد و دنباله رو او بود.
وهابیت را میتوان گروه «یک بام و هوا» دانست که از طرفی خود را پیرو دین اسلام دانسته و آیات الهی را از حفظ میدارند و آیا وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ را بارها میخوانند و ترجمه میکنند و از طرفی فاصله انسان تا خداوند را به اندازه فاصله 7 آسمان از ما میدانند و بلکه بیشتر. و این معنای همان یک بام و دو هواست که جهالت و کجفهمی این فرقه ضاله را اثبات میکند.
اعتقاد به وجود خداوند و صفات باری تعالی باید از روی شناخت صحیحی باشد که به ذات کبریایی او لطمهای وارد نیاید، ولی متاسفانه شاهد بیان و نشر روایاتی از وهابیت هستیم که بینیاز بودن خداوند را به زیر سؤال برده و او را در حد یک انسان معمولی که دارای مسکنی برای زندگانی خود دارد تنزل داده است باید از آفت ایشان به خداوند پناه ببریم.
قرآن به عنوان اولین منبع علم و معرفت، حیات برای مردگان را پس از مرگ ثابت کرده است. خداوند در قرآن میفرماید: هرگز گمان مبر كسانى كه در راه خدا كشته شدند، مردگانند! بلكه آنان زندهاند، و نزد پروردگارشان روزى داده مىشوند. بنابراین وقتی شهدا زنده هستند به طریق اولی پیغمبرنیز زنده است. توسل به شخص زنده و قادر نیز جایز است.
وهابیان برای شناخت مشرک از موحد، ملاکهایی را تعریف کردهاند. در صورتی که کسی ملاکهای وهابیت را قبول نداشته باشد، از دیدگاه وهابیان کافر و مشرک است. از ملاکهای وهابیت در مبحث توحید و شرک، سلطه غیبی است. آنان سلطۀ غیبی را مختص به خداوند میدانند و اگر کسی سلطۀ غیبی را برای غیر خداوند در نظر بگیرد، مشرک است.
بن باز: دعا از مصادیق عبادت است و چون عبادت منحصر در خداوند است، پس هر کس غیر خدا را بخواند، غیر خدا را عبادت کرده است. بنابراین هر کس بگوید: یا رسول الله، یا نبی الله، یا محمد به فریادم برس. مرا دریاب، مرا یاری کن، من را شفا بده، امتت را یاری کن، بیماران را شفا بده، گمراهان را هدایت فرما و... مشرک است.
وهابیان بر این باورند که اگرسلف فعلی را ترک کردند باید دیگران نیز آن فعل را ترک کنند و در صورتی که بعدیها آن فعل را ترک نکنند، بدعت در دین ایجاد کردهاند. به آنها میگوییم: عمل پیشینیان نمیتواند دلیلی شرعی برای ما باشد و اگر کسی عمل پیشینیان را مصدر شرعی قرار دهد، خود بدعتی در دین ایجاد کرده است که در دین سابقه ندارد.