آیات وجود اعضا و نفی جسمانیت الهی
از جمله مشکلات اصلی فرقههای انحرافی مانند وهابیت و سردمداران ایشان درک نادرست از ذات باری تعالی است. گرچه ایشان در دوران پس از اسلام اصول اولیه مانند رسالت پیامبر و معجزه جاوید آن را پس از وحدانیت خداوند به ظاهر قبول کردهاند، لکن در مورد چگونگی و ماهیت وجود خداوند و استدلال از آیات قرآنی در این خصوص مواردی را معتقد شدند که با ذات کبریایی خداوند متعال سازگار نیست. ایشان با توجه به آیاتی مانند «يَدُ اللَّـهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ ۚ [فتح/10] دست خدا بالاى دستهاى آنان است» و «الرَّحْمَـٰنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَىٰ [طه/5] خداى رحمان كه بر عرش استيلا يافته است.» «وَهُوَ يُدْرِكُ الْأَبْصَارَ [103/انعام] اوست كه ديدگان را درمىيابد» و... که به ظاهر دست خداوند را بالاتر از دست سایرین و چشم او را بیناتر از دیده بندگان مینگرد و غیره، به جسمانیت خداوند معتقد شدند و دلیل خود را تمسک به آیاتی نظیر این آیات و مانند آن میدانند.
در پاسخ با این دیگاه باید گفت متاسفانه منشاء اینگونه نظریات از آن زمانی است که مخالفین عترت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به خاطر رسیدن با خلافت ظاهری و مال و منال دنیوی، ایشان (اهل بیت) را با شعار «حَسبُنا کِتابَ الله» [1] کنار زدند و با برداشتهای سطحی و نابخردانه اینگونه در مسیر باطل قرار گرفتند. این در حالی است که خداوند تمسک به اهل بیت را قرین قرآن دانسته و راسخان در علم را افضلیت بخشیده است:
به راستی اگر ایشان (وهابیت) ظاهر قرآن را حجت میدانند نسبت به زندگی اُخروی مفتیان خود چه نظری دارند؟ آیا شخصیتی مانند بن باز که در این دنیا از نعمت بینایی محروم شده و نابینا گشته بود را در سرای آخرت نیز با تمسک به آیه «وَمَن كَانَ فِي هَـٰذِهِ أَعْمَىٰ فَهُوَ فِي الْآخِرَةِ أَعْمَىٰ [اسراء/72] و هر كه در اين [دنيا] كور[دل] باشد در آخرت [هم] كور[دل] خواهد بود» کور و نابینا میانگارند؟
پینوشت:
[1]. بخاری، صحیح بخاری، بیروت، باب قول المریض، جزء73 ، ص 19
افزودن نظر جدید