سلفیت و وهابیت
قائلان به جسمانیت خداوند، با بیان روایتی از پیامبر (ص) انداختن آب دهان و بینی را در جلوی نمازگزار مکروه دانستند و علت آن را حضور خداوند در مقابل نمازگزار بیان نمودند
عدهای نابخرد که میتوان آنها را از جمله قائلان به جسمانیت خداوند به حساب آورد معتقدند خداوند با الاغ خود هر شب بر پشت بام مساجد فرود میآید!
ابن ابی الحدید در ضمن شرح نهج البلاغه خود با بیان روایتی به جسمانیت خداوند معتقد میشود و بیان میدارد که خداوند هر شب سوار بر الاغ به زمین میآید.
عبدالعزیز بن باز مفتی اعظم وهابیت است. وی صراحتا همه مسلمانان از اشعری، معتزله، صوفی و شیعه را کافر می داند. از دیدگاه وهابیت فقط پیروان محمد بن عبدالوهاب مسلمان هستند.
افکار تکفیری ابن تیمیه در قرن هشتم قمری به فراموشی سپرده شد و تا قرن دوازدهم هیچ سخنی از عقاید او نبود تا اینکه محمد بن عبدالوهاب افکار وی را احیا کرد و باعث رونق سلفیگری شد.
برخی به روایتی از کتاب کافی استناد کرده و میگویند امام سجاد (علیهالسلام) با یزید بیعت کرده است، قضایای وارد شده در این روایت کذب بوده که منجر به عدم صحت روایت است، اما به فرض صحت روایت، باید گفت امام در شرایط تقیه بوده است و خوف از جان خویش داشته و با استناد به این روایت نمیتوان طعنی وارد کرد که امام سجاد (علیهالسلام) با یزید بیعت کرده است.
شیعیان به اتهام غلو در حق امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب و سایر ائمه (علیهم السّلام) از زیارت مرقد شریف حضرت علی (علیه السّلام) محروم میشوند. قبر شریف امام حسین (علیه السّلام) نیز به همین بهانه تخریب میشود. این در حالی است که علمای اهلسنت با غلو و جعل احادیث در حق معاویه چهره وی را موجه جلوه دادهاند.
یکی از بارزترین عملکردهای وهابیت، متهم کردن مسلمانان به کفر و شرک و تکفیر آنان است. از باب نمونه: ابنتیمیه حنبلی رسما اعلام کرد: هرکس کنار قبر پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) یا قبور افراد صالح رفته و حاجت خود را از آنان بخواهد، مشرک است. چنین شخصی را باید وادار به توبه کرد و اگر توبه نکرد، باید کشته شود.
تشبیه خداوند متعال به مخلوقات و جسم دانستن خداوند، از شاخصههای مهم فکری و اعتقادی وهابیت است که در آثار احمد بن حنبل مشهود بوده و حنابله ـ بویژه ابن تیمیه ـ و به تبع وی وهابیان به ترویج آن پرداختهاند لذا به وهابیان، مجسّمه و مشبّهه اطلاق شده است. از باب نمونه ابنتیمیه معتقد است جسمانیت و لوازم آن توسط شرع به اثبات رسیده است.
ابن تیمیه اکثر مسلمانان را تکفیر کرده است. امروزه این تفکر در بین وهابیت و گروههای سلفی تکفیری رواج دارد. جریانهای تکفیری همه مسلمانان را به غیر از خودشان کافر میدانند. به همین جهت در هر کشور اسلامی که بتوانند به بهانه تکفیر حاکمان و مردم، دست به جنایت میزنند.
یکی از بدعتهای شوم و ناپسندی که توسط بنیامیه در میان جامعه اسلامی و مسلمانان پایهگذاری شد و در قرون بعدی توسط جریان وهابیت رواج بیشتری پیدا کرد، دشمنی با اهلبیت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)، سبّ و لعن آنان مخصوصا صحابی بزرگوار، جانشین و وصی آن حضرت، حضرت علی بن ابی طالب (علیه السّلام) بود.
حرکت وهابیت به سرکردگی محمد بن عبدالوهاب، ادامه افکار باطل ابنتیمیه بود. سؤالی که مطرح است، این است که: چه عواملی باعث شد محمد بن عبدالوهاب در ترویج افکار منحرف خود به پیشرفتهایی دست یابد، در حالی که ابنتیمیه در نشر و تروبج همین افکار شکست خورده و منزوی شد؟ عوامل گسترش وهابیت را در دو عامل داخلی و خارجی میتوان جستجو کرد.
سخنان ابن تیمیه در رد فضایل امیرالمومنین علی (علیه السلام) چنان آشکار است که حتی صدای آلبانی محدث بزرگ وهابیت را نیز در آورده است. وی میگوید: «او در نقد احادیث، شتابزدگی کرده است تا جایی که به خاطر شتابزدگی حدیث غدیر را انکار کرده است.