سلفیت و وهابیت
وهابیان هرگونه تبرک به صالحان (انبیاء، صحابه، تابعین و علما) را با ادعای وجود نداشتن چنین تبرکهایی در بین صحابه و تابعین، حرام میدانند و مسلمانان را به خاطر تبرک به صالحان مشرک میخوانند. این در حالی است که با مراجعه به تاریخ و مطالعه آن به موارد بیشماری از تبرک به صالحان در حال حیات آنان برخورد میکنیم.
وهابیان هرگونه تبرک به صالحان (انبیاء، صحابه، تابعین و علما) را با ادعای وجود نداشتن چنین تبرکهایی در بین صحابه و تابعین، حرام میدانند و مسلمانان را به خاطر تبرک به صالحان مشرک میخوانند. این در حالی است که با مراجعه به تاریخ و مطالعه آن به موارد بیشماری از تبرک به صالحان پس از رحلت آنان برخورد میکنیم.
با توجه به اینکه مسلم نیشابوری در کتاب خود که نام «صحیح» را نیز بر آن گذاشته است، بابی را تحت عنوان «اثبات روئیت خداوند» آورده راهی برای توجیه و یا تاویل روایات مربوط به جسمانیت خداوند که در کتب ایشان آمده باقی نمیماند.
با توجه به اینکه بخاری و مسلم با نام گزاری «صحیح» بر روی کتاب خود بر صحت روایات وارده در آن تأکید میورزند، راه توجیه و یا اینکه بخواهیم روایات را ضعیف دانسته و از نقد آنها بگذریم وجود ندارد.
زیارت قبر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و اله) مستحب است و هر مسلمانی عاشقانه در آروزی زیارت قبر نبی مکرم اسلام است. اما وهابیت بر خلاف همه مسلمانان نه تنها زیارت قبر رسول اکرم را مستحب نمیدانند، بلکه هر کس را نیز که به قصد زیارت از شهر خود خارج شود تا قبر پیامبر را زیارت کند بدعت گذار میدانند.
سلفیه جهادی با برداشت سطحی از قرآن، جهاد را در معنای قتال خلاصه کردهاند و از دیگر معانی جهاد غافل شدهاند. آنان تقسیم جهاد را به اکبر و اصغر خیانت به جهاد فی سبیل الله میدانند.
ابنتیمیه بوسیدن و دست کشیدن بر روی قبر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و قبور سایر انبیا، صالحین، صحابه و اهلبیت را جایز ندانسته و این مطلب را به تمامی علما نسبت میدهد. این در حالی است که خاک مدینه نیز به دلیل حضور و زندگی پیامبر اکرم و دفن شدن آن حضرت در این شهر، مورد توجه و احترام مسلمانان و صحابه بوده است.
وهابیان هرگونه تبرک به صالحان (انبیاء، صحابه، تابعین و علما) را با ادعای وجود نداشتن چنین تبرکهایی در بین صحابه و تابعین، حرام میدانند و مسلمانان را به خاطر تبرک به صالحان مشرک میخوانند. این در حالی است که با مراجعه به تاریخ و مطالعه آن به موارد بیشماری از تبرک به صالحان هم در حال حیات و هم پس از رحلت آنان برخورد میکنیم.
وهابیت که با توجه به کتب مورد قبولشان در مبحث خداشناسی معتقد به جسمانیت خداوند هستند برای اینکه در مقابل استدلالات و براهین شیعیان راه گریزی برای خود داشته باشند با تدلیس در روایات شیعیان اعتقاد به جسمانیت خداوند را به شیعیان نیز نسبت دادهاند.
یکی از موضوعات و مسائل اختلافی میان مسلمانان و وهابیان، مسأله تبرک جستن به پیامبر اکرم و صالحان و آثار به جا مانده از آنان است. مسلمانان در طول تاریخ، به زیارت قبور رفته و به آنها تبرک جستهاند اما ابنتیمیه و اتباع وی این اعمال را حرام دانسته و مسلمانان را به شرک و کفر متهم میکنند و آنان را «عبادت کنندگان قبرها» مینامند.
ابنتیمیه بوسیدن و دست کشیدن بر روی قبر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و قبور سایر انبیا، صالحین، صحابه و اهلبیت را جایز ندانسته و این مطلب را به تمامی علما نسبت میدهد. این در حالی است که منبر رسول گرامی اسلام یکی از اشیاء و آثار باقی مانده از آن حضرت بود که مورد احترام و تعظیم بسیاری از صحابه قرار گرفته است.
بخاری و امثال آن که تنها به ظاهر قرآن تمسک میکنند از آیه «یوم یکشف عن ساق» برای خداوند اندام و به صورت خاص، ساق پا را برداشت نمودند که قائل شدن به جسمانیت خداوند میانجامد و حال آنکه ذات ربوبی عاری از این گونه موارد است.
ابنتیمیه بوسیدن و دست کشیدن بر روی قبر پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) و قبور سایر انبیا، صالحین، صحابه و اهلبیت را جایز ندانسته و این مطلب را به تمامی علما نسبت میدهد. این در حالی است که عبدالله فرزند احمد بن حنبل میگوید: پدرم کاسهای را که پیامبر اکرم در آن غذا خورده بودند، در آب فرو برد و در همان کاسه آب نوشید.
در کتاب بخاری که مورد قبول وهابیت میباشد از گلاویز شدن با خداوند روایاتی وارد شده که با ذات مقدس ربوبی در تعارض است و از آن به خداوند پناه میبریم