تبرک به صالحان در حال حیات و پس از آن
وهابیان هرگونه تبرک به صالحان (انبیاء، صحابه، تابعین و علما) را با ادعای وجود نداشتن چنین تبرکهایی در بین صحابه و تابعین، حرام میدانند و مسلمانان را به خاطر تبرک به صالحان مشرک میخوانند. برای اثبات این دروغگویی وهابیان و روشن شدن کذب ادعاهایشان، به دو مورد از این گونه تبرکها اشاره مینماییم.
- تبرک به صالحان در حال حیات؛ محمد بن طلحه در زمان رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به دنیا آمده است و در جنگ جمل در سپاه عایشه کشته شده است و جزء ناکثین و خارجین بر امام وقت محسوب میشود. حاکم نیشابوری شافعی در شرح حال او مینویسد: محمد بن طلحه یکی از زهاد و عبّاد بود و اولین کسی است که ملقب به سجاد شده است. اصحاب پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به او تبرک میجستند و از او میخواستند بر ایشان دعا کند.[1] همچنین یزید بن اسواری پس از کشتن حبیش بن دلجه فرمانده سپاه عبدالملک بن مروان، در حالی که لباس سفید بر تن داشت و سوار بر اسب سفید بود، وارد مدینه شد اما به محض ورود او به مدینه، بر اثر تبرک و دست کشیدن مردم و پاشیدن عطر و گل بر سر او، رنگ لباس و اسب او تیره شد.[2]
- تبرک به آثار صالحان پس از رحلت؛ مسلمانان و صحابه برای حضرت حمزه عموی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) که در سال سوم هجری در جنگ احد به شهادت رسید و پس از شهادت، از او به عنوان سیدالشهداء یاد میشد، احترام و جایگاه ویژهای قائل بودند و به خاک قبر ایشان تبرک میجستند. زرکشی پس از بیان این مطلب که حمل و انتقال خاک مدینه به دلیل قداست و حرمت آن، به مناطق دیگر جایز نیست، مینویسد: خاک قبر حضرت حمزه از این حکم استثنا شده است زیرا همه مسلمانان اتفاق نظر دارند که برداشتن از خاک قبر حضرت حمزه و بردن آن برای مداوای مریضیها، اشکالی ندارد.[3] همچنین محمد بن شرحبیل بن حسنة میگوید: شخصی هنگام دفن سعد بن معاذ یک مشت از خاک قبر سعد بن معاذ را (به عنوان تبرک) برداشت و به همراه خود برد و از آن مراقبت میکرد. وی وقتی پس از مدتی به سراغ خاک قبر سعد بن معاذ رفت، مشاهده کرد که خاک قبر تبدیل به مشک شده است.[4]
پینوشت:
[1]. «و کان أصحاب رسول الله یتبرکون به و بدعائه.» المستدرک علی الصحیحین، حاکم نیشابوری، دار الکتب العلمیة، بیروت، ج 3، ص 422. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[2]. «و لمّا دخل یزید بن سیاه الأسواری قاتل حبیش بن دلجة إلی المدینة مع عباس بن سهل کان علیه ثیاب بیاض و هو راکب برذونا أشهب، فما لبث أن اسودت ثیابه و دابّته ممّا یتمسح الناس به و من کثرة ما صبّوا علیه من الطیب و المسک.» تاریخ طبری، طبری، دار الکتب العلمیة، بیروت، ج 3، ص 424.
[3]. «ثمّ رأیت الزرکشی قد قال: ینبغی أن یستثنی من منع نقل تراب الحرم تربة حمزة، لإطباق السلف و الخلفو علی نقلها للتداوی من الصداع.» وفاء الوفا بأخبار دار المصطفی، سمهودی، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، ج 1، ص 68 و 69.
[4]. «أخذ إنسان قبضة من تراب قبر سعد (یوم دفن)، فذهب بها، ثمّ نظر إلیها بعد ذلک، فإذا هی مسک.» الطبقات الکبری، ابن سعد، دار صادر، بیروت، ج 3، ص 431.
افزودن نظر جدید