وهابیت
وهابیان برگزاری مراسم جشن و شادی در ایام تولد پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و ائمه (علیهم السّلام)، قرائت قرآن، مدح رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) و ائمه (علیهم السّلام) توسط مداحان، اطعام و پخش غذا و پذیرایی از مردم در این گونه مراسمها را به جشن و شادی یهود و نصارا تشبیه میکنند و آن را بدعت و حرام میدانند.
در حالیکه بیش از 120 نفر از بزرگان و علمای اهلسنت بر ولادت حضرت مهدی در سال 255 هجری و آغاز غیبتش در سال 260 هجری صراحت دارند، در این میان، گروهی از شبههگران وهّابی با عبارات و ترفندهای گوناگون کوشیدهاند، در اصل اینکه اساساً امام عسکری (علیه السّلام) فرزندی داشته که غیبت نموده باشد یا خیر، تشکیک کنند.
بعد از رحلت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) قحطی شد صحابه خدمت عایشه آمدند و راهکاری از ایشان خواستند. عایشه گفت کنار قبر پیغمبر (ص) یک دریچهای باز کنید و خداوند را به احترام نبی مکرم قسم دهید تا باران نازل شود. صحابه همین کار را کردند و باران فراوانی نازل شد. این داستان به «حدیث قبه» یا «کواه» معروف است.
یکی از اقسام توسل، توسل به جاه و مقام پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) است. این بخش از توسل از سوی وهابیت انکار شده است. این در حالی است که اهلسنت آن را پذیرفته و بر آن تاکید میکنند. به عنوان مثال باید مکتب دیوبند را که جریانی فعال در میان اهلسنت است، نام برد.
مسلمانان در طول تاریخ، به زیارت قبور انبیا، صالحان و علما رفته و با بوسیدن، دستکشیدن و گذاشتن صورت بر روی قبور، انبیا، صالحان و علمای خود احترام گذاشته و به آنها تبرک جستهاند اما ابنتیمیه و اتباع وی این اعمال را حرام دانسته و مسلمانان را به شرک و کفر متهم میکنند و آنان را «قبورین» و «عبادت کنندگان قبرها» مینامند.
ابنتیمیه بوسیدن و دست کشیدن بر روی قبر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و قبور سایر انبیا (علیهم السّلام)، صالحین، صحابه و اهلبیت (علیهم السّلام) را جایز ندانسته و این مطلب را به تمامی علما نسبت میدهد. این در حالی است احمد بن حنبل پیشوای فکری وهابیان، تار مویی از پیامبر اکرم را به همراه داشت و به آن تبرک میجست.
قیام جهانی امام حسین (علیه السلام) مظهر نبرد حق علیه باطل بود. قیامی بود که هر چه زمان میگذرد، عظمت بیشتری در بین مردم جهان پیدا میکند و آموزههای آن روشن تر میشود. امام نه تنها برای بیداری مسلمانان آن منطقه قیام کردند، بلکه برای بیداری تمام مردم دنیا قیام کردند. میخواستند به مردم بفهمانند که در برابر ظلم سکوت نکنند، نکند یزیدیان زمام حکومت را...
زیارت قبور یکی از سنتهایی بوده است که از زمان پیامبر و صحابه وجود داشته است، ولی وهابیت به پیروی از ابن تیمیه زیارت قبور را گاهی بدعت و گاهی شرک مینامند.
ابن تیمیه برای دفاع نمودن از یزید که یکی از ظالمان تاریخ است، به انحاء مختلف توجیهاتی ذکر میکند که مورد تأیید عالمان بزرگ اهل سنت نمیباشد و علمای اهل سنت از ظالم حمایت نمیکنند. یکی از توجیهات او برای تبرئه یزید، این است که اگرچه یزید ظلم بسیاری نموده است، و سبط گرامی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) را...
شاید تا بهحال شنیده باشید که میگویند: «فلانی فکر و ذهنش مسخ شده است». لذا از هرراهی که بخواهید حقیقتی را به این شخص بقبولانید سرباز میزند. از جمله افرادی که این سخن بر او به تمام معنا صدق میکند ابن تیمیه بنیانگذار تفکر وهابیت است. ابن تیمه با اینکه به وقوع آنها اعتراف مینماید؛ اما با کمال تعجب اقدام به تبرئه یزید میکند.
یکی از مسائل و موضوعات اختلافی میان مسلمانان و وهابیان، مسأله «سوگواری و عزاداری» است. وهابیان هر چند با استناد به گریه پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در مرگ فرزندش ابراهیم، اصل گریه کردن بر اموات و اشک ریختن در غم فراق عزیزان را پذیرفتهاند؛ اما برگزاری مراسم عزاداری و سوگواری را بدعت میدانند.
شیعیان معتقدند که آیه تطهير در فضیلت پیامبر و حضرت علی و حضرت زهرا و حسنین (علیهم السلام) نازل شده و هیچ کسی دیگر در ذیل این آیه نمیگنجد. ولی اهلسنت این تخصیص را نمیپذیرند و با استناد به قبل و بعد آیه، همسران پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را جزو اهلبیت بهشمار میآورند.
یکی از فضایلی که شیعه و سنی بدان معترف است مسئله نزول آیه تطهیر در مورد اهلبیت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) یعنی امام علی و حسنین و حضرت فاطمه زهراء (سلام الله علیهم) است. احادیث فراوانی در کتب معتبر حدیثی اهل سنت داریم که این مسئله را ثابت مینماید. این آیه از جمله آیاتی است که عصمت اهلبیت (علیهم السلام) را اثبات مینماید.
محمد بن عبدالوهاب از شیخ مفید نقل کرده که وی در کتاب «روضة الواعظین» حدیثی درباره غدیر نقل کرده است که در پاسخ باید بگوییم که اولا: شیخ مفید کتابی به نام «روضة الواعظین» ندارد. بله، چهار کتاب به این نام وجود دارند که نویسندگان دیگری دارند. ثانیا: علمای اهلسنت به صحت حدیث غدیر اعتراف کردهاند.