آیه تطهیر، غیر قابل خدشه، و محکمترین دلیل بر فضیلت اهلبیت(علیهم السلام)
شیعیان معتقدند که آیه تطهير در فضیلت پیامبر و حضرت علی و حضرت زهرا و حسنین (علیهم السلام) نازل شده و هیچ کسی دیگر در ذیل این آیه نمیگنجد. ولی اهلسنت این تخصیص را نمیپذیرند و با استناد به قبل و بعد آیه، همسران پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را جزو اهلبیت بهشمار میآورند.
آیه 33 سوره مبارکه احزاب که به آیه تطهیر شهرت دارد، یکی از آیات وارده در شأن اهلبیت عصمت و طهارت است. خداوند در این آیه میفرماید: «إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً.[احزاب/33] و هدفش این است که عصمت و طهارت اهلبیت(علیهم السلام) را برای همگان بیان کند.
این آیه یکی از آیات مورد مناقشه بین اهلسنت و تشیع است.
شیعیان معتقدند که این آیه در فضیلت پیامبر و حضرت علی و حضرت زهرا و حسنین (علیهم السلام) نازل شده و هیچ کسی دیگر در ذیل این آیه نمیگنجد. ولی اهلسنت این تخصیص را نمیپذیرند و با استناد به قبل و بعد آیه، همسران پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را جزو اهلبیت بهشمار میآورند.
اما مطلب فوق، اشکال عمده نیست. بلکه اشکال اساسی و مهم دیگری که معاندین اهلبیت و مخصوصاً وهابیت، مطرح میکنند این است که منظور از اراده در آیه شریفه، اراده تکوینی نیست؛ بلکه مراد، اراده تشریعی است که در این صورت بیانگر عصمت اهلبیت نیست.[1]
در ابتدا معنایی از اراده تکوینی و تشریعی را بیان میکنیم تا ایراد وارده، برای خواننده واضحتر شود.
اراده تکوینی: یعنی اینکه چیزی که مورد اراده خداوند قرار بگیرد، در واقع تحقق پیدا کرده است. مثلا در سوره مبارکه رعد خداوند میفرماید: «...إِذَا أَرَادَ اللّه بِقَوْمٍ سُوءاً فَلاَ مَرَدَّ لَهُ...[رعد/11] هنگامیکه خدا اراده سوئی به قومی (به خاطر اعمالشان) کند، هیچ چیز مانع آن خواهد شد.»
اراده تشریعی: در واقع همان اوامر و نواهی الهی است. مثلاً خداوند اراده نموده است که بندگانش به واجبات عمل نموده و از محرمات اجتناب کنند. بنابراین اراده تشریعی به افعال بندگان تعلق پیدا میکند، نه به افعال خداوند. در حالیکه در این آیه، متعلق اراده، فعل خداوند است یعنی خداوند اراده کرده است پلیدی را از اهلبیت پیامبرش بردارد.
بعد از بیان مختصری در مورد اراده در آیه، میتوان به چند وجه ثابت کرد که مراد از اراده، اراده تکوینی است نه تشریعی.
1) با دقت در آیه میبینیم که این آیه با کلمه «انما» آغاز شده است و طبق نظر ادبا، این کلمه دلالت بر حصر دارد.
اگر اراده در آیه را، اراده تشریعی معنا کنیم، معنایش این میشود که خداوند، میخواهد و خواستار این است که اهلبیت (علیهم السلام) از پلیدی دور باشند.
و همگی میدانیم که این خواسته خداوند مختص به اهلبیت نیست بلکه خداوند میخواهد که تمام بندگانش از زشتی و پلیدی دور باشند.
بنابراین حصر در این آیه با اراده تشریعی خداوند سازگاری ندارد.
2) به شهادت روایات فراوانی که در ذیل این آیه در منابع اهلسنت آمده است، این آیه در مدح و فضیلت اهلبیت (علیهم السلام) نازل شده است.
حال اگر منظور از اراده، اراده تشریعی باشد، دگر برتری و فضیلتی برای اهلبیت نیست و این امر با روایات وارده که صحیح هستند، منافات دارد.
لازم به ذکر است روایاتی که از اهلسنت در تفسیر این آیه بیان شده است، حدود 40 طریق است و تمامی روایات تاکید دارند که مراد از اهلبیت، پیامبر و حضرت علی و حضرت زهرا و حسنین (علیهم السلام) هستند.
در میان این راویان افرادی همچون امسلمه، عائشه، ابوسعید خدری، ابن عباس و... هستند که همگی مورد وثوق اهلسنت هستند.
در این مختصر تنها به یک روایت اشاره میکنیم:
حاكم نیشابوری در کتابش از انس بن مالك روايتی را نقل ميكند و صحت آن را نیز تأیید میکند: «انّ رسول الله كان يمرّ بباب فاطمه (علیها السلام) ستة اشهر اذا خرج لصلاة الفجر يقول: الصلاة يا اهل البيت انما يريدالله ليذهب عنكم الرجس اهلالبيت و يطهركم تطهيراً.[2] پيامبر اکرم (صلىاللهعليهوآله) تا شش ماه، زمانی که برای نماز صبح از خانه خارج میشد، کنار خانه زهرا (سلام الله علیها) میایستاد و آنها را برای نماز ندا میداد و این آیه را میخواند، میفرمود: (الصلوة يا اهل البيت! إنما يريد اللّه ليذهب عنکم الرجس اهل البيت و يُطهّرکم تطهيرا).»
این حديث توسط احمد بن حنبل[3] و ترمذی[4] و حاکم حسکانی[5] نیز روايت شده است.
3) دلیل دیگر بر تکوینی بودن اراده در آیه این است که، همانگونه که گفته شد، اراده تشریعی، مانند تکالیف الهی (واجبات و محرمات)، به فعل بندگان تعلق میگیرد در حالیکه اراده در آیه، به اذهاب رجس و دور ساختن پلیدی که از افعال خداوند محسوب میشود، تعلق پیدا کرده است. لذا اراده مذکور، تکوینی میباشد و بیانگر عصمت اهلبیت پیامبر (صلىاللهعليهوآله) است.
پینوشت:
[1]. منهاج السنة النبویة، ابنتیمیه، دارالحدیث، قاهره: ج7، ص106
[2]. المستدرک علی الصحیحین، حاكم نیشابوری، دارالکتب العلمیة، بیروت ج 3، ص 172، باب ذكر مناقب فاطمه ح 4748. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[3]. مسند احمد، احمد بن حنبل، دارالکتب العلمیة، بیروت: ج 4، ص 516، ح 13730.
[4]. الجامع الصحیح(سنن ترمذی)، محمد ترمذی، دارالکتب العلمیة، بیروت: ج 5، ص 352، ح 3206، كتاب التفسير
[5]. شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، حاکم حسکانی، موسسة الاعلمی للمطبوعات: ج2، ص 11
نویسنده: محمد یاسر بیانی
دیدگاهها
taha1360
1395/01/24 - 20:17
لینک ثابت
سلام
bayani
1395/02/13 - 13:39
لینک ثابت
با عرض سلام و ادب و احترام.
افزودن نظر جدید