وهابیت
در منابع اهلسنت روایات صحیحی در فضیلت حضرت زهرا(س) وارد شده و پیامبر(ص)، اذیت کردن فاطمه(س) را اذیت خود دانسته است. مشکلی که اهلسنت با آن مواجه شده، اين است كه حضرت زهرا(س) پس از رحلت پدرشان، از افرادی که حکومت را به دست گرفتند، اذیت شد و بر آنان غضب کرد. حضرت برای نشان دادن این غضب وصیت کرد، آنان در تشییع او شرکت نکنند.
پیامبر(ص) فرمود: «فاطمه(س) پاره تن من است، کسی او را اذیت کند، مرا اذیت کرده است». خداوند میفرماید: «آنهايی كه خدا و پيامبرش را اذيت كنند، در دنيا و آخرت مورد لعن خداوند قرار گرفته و برای آنان عذاب خوار كنندهای آماده شده است» و حضرت زهرا(س) به علت اذیتهایی که از طرف خلفا بر او رفت، نسبت به آنان غضب کرد و تا آخر عمر بر این غضب خود باقی ماند.
میگویند چگونه تا سال 1371 شمسی، تقویمها در ایران برای حضرت زهرا(س) از کلمه وفات استفاده میکردند، اما بعد از آن، این مناسبت به شهادت حضرت زهرا(س) تبدیل شد. در پاسخ میگوییم، این مطلب صحت ندارد و قبل آن هم شهادت میگفتند. تقویمها اعتقادات ما را نمیسازند و اگر در فارسی کسی را که معتقد به شهادت او هستیم بگوییم وفات کرده، اشتباه است ولی در عربی کلمه وفاة به معنی قبض روح است و اعم از شهادت و مرگ طبیعی است.
میگویند چگونه میتوان باور کرد كه با وجود علی(ع) در منزل، همسر او برای باز كردن درب خانه برود؟ پاسخ این است که حضرت زهرا(س) هنگام هجوم، با ديدن عمر و همراهانش در را بست و نزدیک در ايستاده بود و احتمال نمیداد كه با وجود آن حضرت، متعرض خانه شوند و این بیشرمی مهاجمان بود كه حرمت خانه و اهل آن را رعايت نكردند. حتی اگر حضرت برای باز کردن درب رفته باشد، مانند همين قضيه برای رسول خدا(ص) پيش آمده و حضرت به همسران خود دستور باز کردن درب دادهاند.
میگویند عربها بيش از هر قوم و ملتى، نسبت به زنان، غیرت داشتند و زير بار ننگ و عار نمىرفتند تا جایى كه یک يهودى را به خاطر اهانت به زن مسلمان كشتند؛ پس چگونه مىتوان پذيرفت كه عمر، فاطمه زهرا سلاماللهعلیها را كتک زده باشد و مسلمانان با غيرت عربی، هيچ واكنشى از خود نشان نداده باشند؟ پاسخ این است که با توجه به شرح حال افرادی که در هجوم به خانه حضرت زهرا(س) شرکت داشتند و گزارشاتی که از رفتار آنان با زنان نقل شده، نمیتوان با بهانه غیرت عربی، واقعه هجوم به خانه وحی را منکر شد!
وهابیان استعانت جستن از غیر خداوند را طبق آیه 5 سوره حمد حرام میدانند و معتقدند کسی که از غیر خدا یاری طلبد، مشرک است. در پاسخ به این ایراد گفته میشود، استعانت جستن (مانند ربوبیت، خالقیت، مالکیت و...) منحصر در خداوند و منشأ همه این امور خدای تعالی است و واسطه غیر مستقل، خدشهای در اعتقاد به انحصار این امور در خداوند وارد نمیکند.
همزمان با ادامه حملات رژیم صهیونیستی به غزه و آواره کردن میلیونها مسلمان و تخریب نیمی از ساختمانهای این منطقه، جشنواره سرگرمی در پایتخت عربستان با تبلیغات گسترده در حال برگزاری است. فعالان فضای مجازی، با انتقاد شدید از بنسلمان، خواستار لغو یا به تعویق انداختن این جشنها شدند، ولی عربستان سعودی اصرار دارد بدون در نظر گرفتن جنایاتی که در فلسطین رخ میدهد، این جشنواره را برگزار کند.
گروه مرتجع وهابی در قرن 12 ایجاد شد. آنان با تعریف جدید از توحید و شرک، ایمان و کفر، سنت و بدعت، مسلمانان مخالف عقیده خود را خارج از اسلام میدانند و در دو قرن و نیمی که به وجود آمدهاند، با شمشیر و زور پیش رفته و با غارت مسلمانان تقویت شده و کشتار مسلمانان و ویرانی مناطق مسلماننشین، دستور کارشان بوده است.
وهابیت با روشی مشابه خوارج، 280 سال قبل در نجد شکل گرفت و حکومت آلسعود را به وجود آورد. این حکومت سه دوره داشت؛ یعنی دوبار منقرض شد و برای بار سوم با کمک انگلستان احیا شد. حدود یک قرن قبل بر کل عربستان مسلط شده و هرساله جشن روز ملی برپا میکنند. آنان ابتدا از شعار توحید برای توجیه جنایات خود استفاده میکردند، ولی اکنون به اهرمی برای پیشبرد اهداف انگلستان در جهان اسلام تبدیل شدهاند.
توبه کردن نیاز به دلیل و نشان دارد و در تاریخ، نشانی از توبهی یزید ثبت نشده است. افزون بر این که در توبه شرایطی هست که یکی از آنها جبران مافات است که چنین چیزی از یزید صورت نگرفته، بلکه او انبوه جنایتها را تا پایان عمر انجام داده است.
در شبکه ماهوارهای وهابی، روایتی در ردّ عزاداری از امام حسین(ع) نقل شده که باید گفت سند روایت مرسل است و ممکن است نهی در روایت، به سبب موقعیت خاص حضرت زینب(س) و امکان سوءاستفاده دشمن و تضعیف روحیه فرزندان و دیگر بازماندگان باشد. در آن شرایط حساس، بانوی کربلا رسالت بزرگی را به دوش میکشید و هرگونه اظهار ضعف از سوی ایشان، در مأموریتشان خلل ایجاد میکرد.
ایراد گرفتهاند که هیچ پدری فرزند کوچکش را در تیررس دشمن قرار نمیدهد؛ در پاسخ باید گفت که کیفیت شهادت حضرت علی اصغر به دو صورت نقل شده است؛ اما بر فرض صحت این قول که امام فرزندش را بر دست بلند کرد و از دشمن آب طلبید، بعید شمردن آن بیمعنی است؛ اتفاقاً پدر غیرتمند با این احتمال که ممکن است دشمن دلش به رحم آید و با چند قطره آب، جان فرزندش را نجات دهد، از این کار ابا نمیکند.
ایراد گرفتهاند که وقتی میدانید امام حسین(ع) بهشتی و سعادتمند شده است، عزاداری برای او بیمعناست؛ در پاسخ گفته میشود که گریه و عزا برای شهدای کربلا، برای عاقبت آنان نیست، بلکه به جهت محبت و بزرگداشت آنان است؛ همچنین آثار و برکاتی نیز بر آن مترتب است.
سؤال میکنند چرا امام حسین(ع) در کربلا برای آب دعا نکرد، ولی از دشمن طلب آب کرد؟ در پاسخ میتوان گفت اگر طلب آب از دشمن ثابت شود، این عمل به دلایلی از جمله اتمام حجت، اثبات مظلومیت و به جهت رحمت و هدایت دشمنان، توسط امام صورت پذیرفته و جهت الگو شدن برای مظلومین جهان، نمیبایست امام از عوامل غیرمادی مدد میگرفت.