1ـ قضا و قدر و سرنوشت
شکّى نیست که مسأله اى به نام قضا و قدر در منابع مذهبى آمده، ولى بحث در تفسیر این دو کلمه است. جمعى از عوام این دو کلمه را چنین تفسیر مى کنند:
«سرنوشت هر کس از روز نخست، بدون اطّلاع و حضور او، از طرف خداوند تعیین شده است، بنابراین هر کس با سرنوشت معیّنى از مادر متولّد مى شود که قابل دگرگونى نیست. هر انسانى نصیب و قسمتى دارد که ناچار باید به آن برسد، چه بخواهد و چه نخواهد، و کوششها و تلاشها براى تغییر سرنوشت، نصیب و قسمت، و قضا و قدر بیهوده و مبارزه با مشیّت الهى است ... ».
اگر قضا و قدر را چنین تفسیر کنیم، جنبه تخدیرى آن قابل انکار نیست، زیرا چنین تفسیرى به ما مى گوید، اگر یک روز کسانى مانند «بنى امیّه خونخوار» و یا «بنى عبّاس غارتگر» و یا «ارتش مغول» به ما حمله کرده و بر ما چیره شدند، باید تسلیم باشیم، چون قضا و قدر الهى است!
امّا بررسى منابع اسلامى نشان مى دهد که چنان تفسیرى بشدّت از طرف اسلام محکوم شده است و قبول و پذیرش آن، تمام مفاهیم مسلّم اسلامى را، از قبیل تکلیف، جهاد، سعى و کوشش، استقامت، پاداش و کیفر، بهشت و دوزخ، سؤال و حساب و... به هم مى ریزد، و مفهومى براى آنها باقى نمى گذارد. براى روشن شدن این حقیقت لازم است تفسیر صحیح این دو کلمه را در منابع اصیل اسلامى مورد بررسى قرار دهیم: