عرفانهای نوظهور
بازار دین فروشان قلابی این روزهای قرن بیست یکم با صادرات تفکر و اندیشه های خود در صدد خلق فرقه و مذهب هستند، روانشناسانی که این روزها داعیه عرفان و پدر معنوی جهانیان را یدک می کشند، خود، روزی عاری از واژه های مقدس بوده اند، ولی امروز با درهم آمیختن با سیاستمداران لیبرال دموکرات ، گام به فراخوانی آرامش با نام خدا رو به سوی بی خدایی شدن است .
وین دایر برخلاف دیگران، باری بهر جهت آن قدر مستقیم و غیر مستقیم در نوشته هایش از خود می گوید که تا شاید خوانند را متقاعد به پذیرش آثارش کرده و او را بعنوان یک ناجی برطرف کننده استرس و پریشانی و اضظراب بپذیرد .
تقدیس نفس و پرستش انسان بما هو انسان، ظلم بزرگی است که وین دایر آن را ترویج می کند و در کتاب های خود همواره آن را مطرح کرده و خواننده خود را به آن ترغیب می کند.این خود نه باور، اندیشه، ملیت، خانواده و مذهب است بلکه خود شما و روح پاک الهی است که اگر پیدا شود تمام مسائل دیگر مضحک خواهد بود و دغدغههای ما همه به خاطر اضافات است.
عرفان های کاذب، آن چیزی نیست که بتواند خلأِ روحی و روانیِ افراد را پر کند بلکه سرابی بیش نیستند. و مهمترین سؤال اینست که آیا این مکاتب میتوانند ادعاهایی را که دارند برآورده کنند؟ و همچنین اسلام که بعنوان دین خاتم معرفی شده مگر اینها چه حرف جدیدی دارند که در آموزه های اسلامی نیامده است؟ و آیا سؤالات اساسی که انسان -مخصوصا جوانان-دارند توانایی پاسخگویی از روی عقل و منطق دارند؟یا اینکه با بیان مطالب احساسی، مخاطب را ساکت می کنند؟ و آیا این مکاتب، رسالتشان ساکت کردن مخاطب است یا قانع کردن؟ و رسالت یک دین واقعی، کدامیک از ایندو است؟
افسانۀشخصی نام دیگرش هوای نفس است که با اختراع یک واژۀ جدید و به ظاهر، زیبا، سعی در زیبا جلوه دادن پیروی از هوای نفس را دارد که این کار را یک عمل مثبت تلقی کرده و برای تحقق آرزوهای نفس، همۀ هستی را به خدمت او درمی آورد. این پیروی و اینهمه تلاش، بعنوان یک هدف و یک کمال تلقی شده و به عبارتی دیگر، همۀ هستی برای تحقق خواسته های شیطان باید تلاش کنند.
افرادی که خداباوری را دروجود خود نهادینه کرده اند معمولا افرادی هستند که به فرامین انبیای الهی و یا ائمه و اولیای خدا گوش داده اند اما افرادی که راه شقاوت و گمراهی را گزیده اند انسان های هستند که همواره انگشت به دندان گرفته و از انتخاب استاد و راهنما شکایت می کنند يا وَيلَتَى لَيتَنِي لَمْ أَتَّخِذْ فُلَانًا خَلِيلًا(1).
اوشو روشهای زیادی برای به وجود آمدن عمل اتحاد و یکی شدن پیشنهاد داده و آنها را در تمرینات شبکه ای و سلسله وار خود به شاگردان نیز آموزش می دهد. و برای اینکه بتواند تصویری جذاب از سکس{آزادی جنسی} نشان دهد به الفاظ و واژهای چون: "بدل شدن از پستی به عالی،و یا تبدیل شدن لجن به نیلوفر"تمسک جسته است، تا خوانده را به گفتارهایش ترغیب کند.
تعابیری که اوشو در مورد خدا به کار می برد بسیار زیادتر از مواردی هست که ذکر می کنیم.با بیان این جمله ها تفاوت اساسی و بنیادین دیدگاه اوشو درباره خدا، با دیدگاه اسلام و مکتب نورانی اهل بیت علیهم السلام به خوبی روشن خواهد شد.
«عبادت» واژه ای که در متون و ادبیات دینی جامعه ما ، تقویت خداباوری و نقطه اتصال به خدا را گره زده است. واژه ای که برای خیلی از انسان ها مقدس بوده و آن را مایه رسیدن به آرامش خود می دانند .
ولی چندسالی است که واژه های معنوی ازنوع «غربی آن »از زبان نویسندگان غربی در جای جای کشور به راحتی مطرح شده و بعضا با موافقت خود وزارت محترم ارشاد اجازه چاپ گرفته و برخی مواقع هم به دور از چشم ناظرین به گستره توزیع و نشر خود ادامه می دهند
در حوزه عرفان واره ها و معنویت های وارداتی ، و در زیر مجموعه شبه معنویت های های متافیزیکی ، بحث چالش برانگیزی تحت عنوان کلی " انرژی درمانی ، شفابخشی و آرامش بخشی " می باشد که موافقان زیادی و البته مخالفان قابل توجهی هم دارد. هر چند از لحاظ علمی درصددد رد کردن آن بر نیامده اند و اثبات شده که نیروهای طبیعی ِ جسم و روان آدمی قابلیت آزاد کردن و اعمال انرژی های بسیاری را دارد . و همچنین از لحاظ شرعی و معرفتی دین هم ، اشکال عمده ای به این مبحث یعنی نیروها و انرژهای انسانی وارد نیست و تقریباً انرژی درمانی پذیرفته شده علم و شرع می باشد ؛ اما ... ....اما آنچه که ما را وادار به اشکال به اینگونه مباحث متافیزیکی می نماید ادعای دین بودن ، معنویت بودن و عرفان جازدن این مبحث است ، که ما در این مقاله به عنوان نمونه به یکی از مصادیقی آن یعنی " ری کی " می پردازیم .
یکی از شبه معنویت هایی که امروزه برای استرس و اضطراب جوانان و خانواده ها نسخه می پیچند خودبرای فعال کردن نیروهایشان دست به دامن ساحران می شوند. معنویت ونیازمندی پرداختن به آن ؛مقوله ای است که از دید هیچ دانشمندی غافل نمانده و هرصاحب علم و اندیشه ای به آن توجه کرده ،می کند و خواهد کرد،دغدغه ای که وجود دارد در چگونگی بیان، و تبیین معنویت برای انسان های دیگر است . کاستن استرس ها ،اضطراب ها و فشارهای روحی و روانی از زندگی روزمره از احتیاجات بشر امروزی است.خیلی از روانشناسان یقین به وجود«خالق»داشته و آن را خالق انسان و همه موجودات می دانند،دعا و تضرع و درخواست خودشان از خالق موجودات را بهترین راه رسیدن به آرامش می دانند.
اکنکار در مورد خداوند یک وجود ذهنی و تخیلی را در نظر می گیرید که هر کسی به هر طریقی که برای او شادی و غیره به وجود می آید در واقع آن شخص خدا را دیده و با او ارتباط بر قرار کرده است.خدای مورد نظر اکنکار خدایی است که وجود خارجی نداشته و تماما در ذهن و تخیل انسان قابل روئیت و ارتباط می باشدٰ؛آن هم خدایی که انسان می تواند او را به هر صورت که می خواهد تصور بکند.
یکی از شیوه های جذب مردم بخصوص جذب افرادی که از بیماری های روحی و روانی رنج می برند استفاده از مبانی اعتقادی و فطری آنها است . معنویت بعنوان یکی از مقدس ترین باورهای بشری، امروزه در بسیاری از موسسات با همین عنوان به بنگاه های سود آورمادی تبدیل شده است
یکی از آموزه های اصلی مکتب شبه معنوی اکنکار اعتقاد به تناسخ یا زندگی های متوالی در این دنیا و به تبع آن اعتقاد به قانون کارما می باشد.