عرفانهای نوظهور
متون دینی پر است از راههای کسب معرفت و شناخت بیشتر خداوند. اساسا دین آمده که راههای شناخت خداوند را به انسان تعلیم دهد و بر معرفت انسان نسبت به خدای خوش بیفزاید و به همین جهت امیرالمؤمنین (علیه السلام) صریحا فرموده که خداوند، بندگانش را از شناخت خویش (خداوند) محروم نکرده است « ولَمْ یَحْجُبْهَا عَنْ وَاجِبِ مَعْرِفِتِهِ ».
علی یعقوبی از موضوعات و مقولات دینی تفسیرهای جدیدی ارائه میکند. وی گذشته از تفسیر به رأیهای متعدد، بارها به علما، بلکه به انبیاء و اولیای الهی نیز توهین و جسارت کرده است. مسئله اهانت به اولیاء، پیامبران الهی، علماء و مقدسات اسلام امری تازه و جدید نیست؛ اما کار پیروان یعقوبی جای تعجب دارد که سخنان ضعیف و بی بنیاد وی را قبول و چشم و گوش بسته پیرو وی شدهاند.
قوهی اندیشه یکی از شئون آدمی است که در کنار دل، جایگاهی بس رفیع در حیات معنوی او دارد. گاهی امیال و هوا و هوس مانع میشوند که عقل انسان مدیریّت قوای او را به دست گیرد؛ اما «عقل» ذاتاً برای دستیابی به حقایق و معارف توحیدی، نه فقط مانعتراشی نمیکند، بلکه همگام با قلب، در پی زنده کردن ظرفیتهای الهی انسان است. پس عقل و دل همافق هستند و عقل در ساحت...
علی رغم اقرار علی یعقوبی به ناآگاهی خود نسبت به علوم حوزوی، از شاگردی خود نزد معلمی گمنام که ۱۴۰0 سال پیش به شهادت رسیده سخن میگويد که هیچ کسی از اول خلقت تاکنون چنین ادعای گزافی نکرده است. از اشارههای وی چنين بر میآيد که منظور وی از معلمي که ۱۴۰۰ سال قبل شهيد شده، حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) است...
علی یعقوبی چنانکه خود نیز میگوید، فاقد هر گونه تخصص لازم برای استنباط از متون دینی میباشد: «اصلاً سواد حوزوی ندارم. کسی دو دقیقه با من صحبت کند متوجه میشود، در همان دو سه دقیقه اول و چه بسا با همان کلمات اول متوجه میشود که بنده اصلاً سواد حوزوی ندارم». این در حالی است که استنباط از آموزههای دینی و سخن گفتن در هر حوزهای از معارف دین نیازمند تخصص...
برخی میگويند تكليف سالک پس از وصول به مقامات عاليه و وصول به فيوضات ربانيه، ساقط میگردد؛ سخنی است كذب و افترايی است بس عظيم؛ زيرا رسول اكرم (صلی الله عليه و آله) با اين كه اشرف موجودات و اكمل خلايق بودند، با اين حال، تا آخرين درجات حيات، تابع و ملازم احكام الهيه بودند. بنابراين، سقوط تكليف به اين معنی، دروغ و بهتان است...
استفاده از آیات قرآن و روایات در متون عرفان حلقه، در حد شاهد و قرینه است، نه در حد دلیل. از مضامین کتب عرفان حلقه بر میآید که هرچند در عرفان حلقه تلاش میشود با تأویلهای نابجای آیات قران، تأییدات قرآنی برای خود دست و پا کنند؛ طاهری، رهبر این گروه هیچ اصراری بر این که تعلیمات وی، همان عرفان اسلامی است، ندارد. به عبارت دیگر هدف از تمسک به ادلهٔ دینی...
با توجه به معرفی یکی ازکتاب های عرفان شیطانی حلقه در یکی از برنامه های تلویزیونی و ادعای مدیر تولید برنامه مبنی بر انتخاب کتاب به خاطر مقدمه آقای منصوری لاریجانی؛ این استاد عرفان و اخلاق طی گفتگویی با پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب بار دیگر از این عرفان واره اعلان برائت کرد.
انرژیدرمانی اگرچه یک مهارت است و هم از لحاظ روشی و هم از منظر جهان بینی، به هیچ یک از مکاتب و ادیان تعلق ندارد، اما امروزه به شکل معنویت و عرفان دنبال شده و به پرتوجویان انرژی، بشارت معنویت و سلوک روحی داده میشود و حتی مناسک دینی و اعمال فقهی مانند اجزاء وضو با نگاه انرژیایی تحلیل شده و رمزگشایی میشوند. گذشته از این که پارهای از انرژیدرمانگرها بساط...
برخلاف آنچه در آیینهای روانشناسی ادعا میشود، تنگنای معیشتی و به طور کلی بروز آفت، بلا و مصیبت، نه نشانه منفینگری و ناتوانی، بلکه علامت قرب الهی و برتری معنوی و روحی است. البته چنین مقامی برای مومنین و اهل معنا اینگونه تفسیر شده است. در روایات پرشماری آمده است که بلاها به قدر ولایت و بهره انسان از معنویت رخ مینمایند و هر اندازه بهره روحی انسان از تعالی و تقوی بیشتر باشد
برخلاف آنچه که مدعیان یوگا میگویند یوگا نه مکتبی روانمحور و نه مکتبی روحگرا بلکه مسلکی است که اساسا « تن محور » است چرا که این مبنا را یوگا از آیین تانترا گرفته و بدنامی آیین تانترا از این نظر چنان شهره است که ضرب المثل گردیده است، به گونهای که یکی از علل ناشناخته ماندن تانترا و عدم توجه محققین ادیان هند به این آیین، نگاه ویژه و منحصر به فرد مکتب تانترا، به جسم و تن انسان و آیینهای جنسی آن است.
گیاتسو، هرچند دارای چهره آرامی است ولی در وجودش قلبی مرموز و خونخوار نهفته است، او هرکجا پا می گذارد روز بعد رسانه ها کشتار مسلمانان میانمار را در صدر اخبار خود قرار می دهند .دیدارهای چند جانبه این چهره ی به ظاهر آرام با روسای جمهور آمریکا نشان از سرسپردگی این رهبر بودائیان تبت به سران شیطان بزرگ است . اما در کنار خبرهای مربوط به میانمار، به تازگی نیز خبرهایی منتشر شده است مبنی بر اینکه بوداییها در ایالت آسام هندوستان که در منطقه مرزی این کشور با برمه و بنگلادش قرار دارد نیز مسلمانان این ایالات را مورد هجوم قرار دادهاند.
بسیاریاز کسانیکه در ایران یوگا کار میکنند، تصور میکنند که تمامی مبانی یوگا اسلامی است و با پیوستن به یوگا هیچ کدام از عقاید اسلامی آنها تضعیف نمیشود؛ غافل از اینکه بسياری از آموزههای اسلامی در كتابهای يوگا تبیینهای غیر دینی یافتهاند؛ بهگونهای که این تفسیرها با مبانی دینی فاصله زیادی دارند. مثلا به جای تاکید بر جایگاه رسالت و نبوت، بر گورو و تقدس او ( گورو همان قطب در يوگاست ) تاکید میشود.
هم چنان که از کتابهای یوگا نقل شد یوگا به عنوان عرفان مطرح است. حال سوال این است که کدام عرفان؟ اگر عرفان به معنی راهی است که به رضایت خداوند ( که هم مبدا هستی است و هم برگشت همه چیز به اوست ) ختم میشود باید پرسید با چه اطمینانی ادعا میشود که یوگا انسانها را به این رضایت میرساند؟ گیریم که بیداری کندالینی در بدن حقیقت داشته باشد و قصه چاکراها و نادیها همگی درست باشد.