استقبال از یوگا یا تن پروری !!!
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ استقبال از یوگا نه به دلیل برخورداری از جهانبینی منطقی و نه به علت غنای تعلیمات آن است، بلکه به سبب عطش روحی بشر جدید، و نیاز فوری انسان مدرن به یک مسکن روانی و ذهنی است: به عبارت دقیقتر، هنر یوگا در سامان دادن زندگی دنیوی است و آماده نمودن بشر مدرن برای کامیابی بیشتر در زندگانی امروزی. خدمت یوگا به بشر بحران زده عصر ماشین، نه ارائه یک نظام معقول و جامع از هستی و جهان است و نه دستگیری از انسان برای رساندن به کمالی که مطلوب خالق هستی است و نه ارجاع دادن به تعالیم روحبخش پیامبران الهی؛ بلکه مرامی است همسو با جهانبینی حاکم بر غرب وکمک کار به تمدن جدید غرب برای فرونشاندن تنشها و اضطرابهای بشر و سر فروبردن در لاک لذتخواهی بشر و درنتیجه دل خوش نمودن و راضیشدن به این که برای درد خداجویی او درمانی رسیده و برای فطرت معنویت طلبی او مرهمی یافت شده است.
برخلاف آنچه که مدعیان یوگا میگویند یوگا نه مکتبی روانمحور و نه مکتبی روحگرا بلکه مسلکی است که اساسا « تن محور » است چرا که این مبنا را یوگا از آیین تانترا گرفته و بدنامی آیین تانترا از این نظر چنان شهره است که ضرب المثل گردیده است، به گونهای که یکی از علل ناشناخته ماندن تانترا و عدم توجه محققین ادیان هند به این آیین، نگاه ویژه و منحصر به فرد مکتب تانترا، به جسم و تن انسان و آیینهای جنسی آن است. این آیین که در قرن چهارم میلادی شروع شد و درقرن ششم تثبیت شد درحقیقت آخرین ورق از کتاب آیینهای معنوی هند است. از نگاه هندوها معنویت در تاریخ ( هم چون اعتقادی که به ادوار جهانی و انقراض تدریجی معنویت دارند ) سیر نزولی دارد و آثار تانترا چون مربوط به عصر سقوط معنویت بشر است دین عصر تاریکی نام گرفته است. [1]
در نگاه تانترا چون انسان در عصر تاریکی، آلوده به گمراهیها و پلیدیهاست و در لجنزار مادیات غوطهور است، ناچار باید آزادی خود را در همین منجلاب جستجو کند و بنای معنویت خویش را در همین گرداب بنا کند؛ پس لازم است از نیروی شگفت انگیز غریزه جنسی که محرک عصر تاریکی است استمداد جوید. هرچند در آیینهای باستانی هند، جسم انسان بزرگترین مانع صعود معنوی اوست، اما تانترا اهمیت جسم را در حد پرستش بالا میبرد و آن را تبدیل به معبد میکند، به گونهای که آوردهاند:
« بدون جسم نه تکاملی است و نه سعادتی … اماکن متبرکه در همین جاست … هیچ محل زیارتی چون جسم خودم نیافتم ». [2]
طبق اصل بالا، پرستش اصل مونث و الهه مادر که در تانترا نیروی زاینده حیات است، بسیار اهمیت مییابد. مراسم عبادی تانترا که مبنی بر محور قرار دادن روابط جنسی است جهت انعکاس ازدواج خدایانی چون شیوا و شاکتی است. طبیعی است که با این عینک، خوب و بد و خیر و شر همه اموری اعتباری و نسبی دیده میشوند و آخرین حد نیکی با درجه بالای بدی مساوی جلوه میکند. آمیزش عبادی جنسی از مراسمهای مهم عبادی تانتراست. [3] به طوری که درآثار مقدس تانترا گفته شده:
« همان کرداری که باعث میشود گروهی در جهنم بسوزند، یوگی آزادی خویش را از همان راه بدست میآورد ». [4]
جهت رسیدن به وحدت از راه آمیزش جنسی است که یکی از خطرناکترین روشهای ریاضت مشهور به کندالینی یوگا در تانترا ابداع گردیده است. نیروی خفته کندالینی که از اولین چاکراهای انسان سرچشمه میگیرد، در مرکزی قرار دارد که بین مقعد انسان و آلت تناسلی اوست که در مرکز آن، آلت تناسلی نر است. در چنین منطقی ( که جسم مرکز همه چیز است و عالم جسم تنزل یافته همان عالم کبیر است ) بیشترین توجه به همین جسم فیزیکی معطوف میشود و همه مطلوبها د ر همین جسم و نیروهای نهفته در آن جستجو میشود. بیدلیل نیست که بیش از هزار تکنیک در یوگا صرف پرورش جسم و تربیت بدن میشود.
در نگاه اسلام هر چند به جسم توجه ویژهای شده و نظافت و پاکی جسم و سلامت و شادابی بدن به صورت برجستهای لحاظ گردیده است، اما همه اینها بر این مبناست که بزرگان دین، جسم را مرکب روح معرفی کردهاند و اصالت را به روح انسان ( که نفخه ای الهی است و خلق ویژه خداوند است ) دادهاند و جسم از این نظر که پایگاه روح و حامل آن است کرامت یافته است . این ایده که « همان کرداری که باعث میشود گروهی در جهنم بسوزند، یوگی آزادی خویش را از همانجا بدست میآورد » در منطق اسلام توهمی بیش نیست و برای پرورش روح، دستوراتی همگانی و مشترک تحت عنوان اوامر ونواهی الهی تشریع شده است و اینطور نیست که بیبندوباری جنسی برای بعضی گناه و برای بعضی عامل رستگاری باشد. طبق متون اسلامی هرچند که با نظر به زمینههای ژنتیکی و بسترهای اجتماعی، روح انسانها ممکن است گرایشهای مختلفی پیدا کنند اما روح همه انسانها برای تکامل و تعالی نیاز به دستهای از اعمال و رفتارها دارند که نیاز مشترک همگان است و بدون این دسته از اعمال که در حکم اصول و زیربنای پرورش روح است، گرایشهای فردی هر انسان راه بر به کمال و سعادت نخواهد بود. این اصول اعمال که تحت عنوان « واجبات و محرمات » نیز از آنها یاد میشود، برآمده از خصوصیتهایی فراگیر و مشترک در روح انسانهاست که باعث جعل دستهای از قوانین مشترک برای سیر و تعالی روح گردیده است.
پینوشت:
[1]. ادیان و مکاتب فلسفی هند، ج 2، ص 710 به بعد.
[2]. همان، ص 711.
[3]. تاریخ جامع ادیان، ص 281.
[4]. همان، ص 713.
*متن برگرفته از کتاب کاوشی در معنویتهای نوظهور، حمزه شریفی دوست، ص356 می باشد.
افزودن نظر جدید