ملی گرایی
دومِناش (Pierre Jean de Menasce) ایرانشناس فرانسوی مینویسد: ایرانیان تمایلات و آرزوهایی داشتند که دین مزدا (زرتشتیگری) نتوانست آنها را برآورده سازد؛ اما اسلام، توانست. اسلام روح تازهای در ایران دمید.
امام موسی بن جعفر (علیه السلام) فرمودند: «حکومت ذوالقرنین، عطای الهی بوده است. با غلبه و لشکرکشی به دست نیامد». حال آنکه کوروش و اسکندر، هر یک، حکومت خود را با قَهر و غلبه به دست آوردند.
کمبوجیه پسر کوروش، خواهر خود را کُشت. او 12 نجیبزاده پارسی را زنده به گور کرد و در تازش به مصر، جسد مومیایی شدهی پادشاه مصر را به آتش کشید.
گفت: منشور کوروش از هر کتاب آسمانی برای ما مقدستر است! گفتم: این از نادانی است. تارنمای تحلیلی Telegraph در یادداشتی تحلیلی، مجموعه نظرات تاریخ پژوهان مستقل درباره منشور کوروش را این گونه جمع بندی کرد: منشوری پر از دروغهای بیشرمانه...
گفت: همه مردم جهان، هخامنشیان را ستایش میکنند. گفتم: حرف نادرستِ خودت را به مردم دنیا نسبت نده ... ضمن اینکه بسیاری از اندیشمندان جهان از گذشته تا حال، نسبت به هخامنشیان، بدگویی و ابراز نفرت کردهاند.
برخی از رسانههای به ظاهر میهن پرست و باستان گرا، کرکس وار دور جنازه دختر "بلوچ" سُهی (سُها) اعتباری، گرد آمدند و از بی عدالتی ناله کرده، اشک تمساح ریختند. حال آنکه بزرگان این جریان، خود آن زمانی که قدرت را به کف داشتند، کودکان بلوچ را قتل عام کرده و به آن افتخار میکردند.
قرآن و اهل بیت(ص)، از تهمت زدن به دیگران منع کرده اند. آنجایی که پیامبر(ص) بودند مُباهته کنید، به معنی استدلال و سخن گفتن به نحوی است که دشمنان، مبهوت و متحیّر بمانند. "اگر" هم منظور پیامبر(ص)، از مباهته، تهمت زدن باشد، این به معنیِ بازگرداندن تهمت به تهمتزننده است. که تمام این وجوه، عادلانه است.
برخی شبهه میکنند که مهریه، یک سنت اسلامی و توهین به زن است. چون زن، در مقابل پول، خود را در اختیار شوهر قرار میدهد! در حالیکه اولاً مهریه در سنت اسلام، دفاع از حق زن است. ثانیاً در دین زرتشتی هم قانون مهریه وجود داشته و دارد.
در کتاب دینی زرتشتیگری از خِرَد وَرزیدن سخن به میان آمده است. اما مصادیق آن بعضاً خردمندانه و برخی نابخردانه اند. برای مثال، در زرتشتیگری، همبستری با محارم ولو به عُنف (زور)، کردار نیک خوانده شده است. یا در آموزههای زرتشتی، هدف از همهی نیکیها، خشنود کردنِ روانِ گاو مقدس است.
داریوش اول (مشهور به داریوش بزرگ) شاهنشاه هخامنشی در کتیبه بیستون (مشهور به کتیبه DB) میگوید در یک سال، 19 قیامِ مردمی، شورش و اعتراض وسیع در قلمرو او رخ داد که تمامی این موارد به دست او سرکوب شدند. صدها هزار نفر از معترضین و اغتشاشگران کشته شدند یا به اسارت در آمدند.
باید دانست که یلدا واژهای سریانی است. یعنی این کلمه از یک زبان سامی (به نام زبان سریانی) و منشأ آن در بینالنهرین بوده است و لذا این واژه ابداً ریشه آریایی ندارد. بنا بر متنِ اَوِستا، «میترا» که نام دیگر آن، مِهر است، اصلاً یک الهه بانو نیست! بلکه مذکّر (نرینه) است. در اوستا: اَشی یشت (اَرت یشت)، بند 16 آمده است که میترا (مهر) برادر ایزد اَشی است و در نتیجه میترا پسر اهورامزدا است. همچنین در مهر یَشتِ اَوِستا که در ستایشِ ایزد مهر (میترا)...
جشن شب یلدا، نه ریشه زرتشتی دارد و نه مُهر تأییدی از سوی زرتشت. بلکه این شب، توسط بسیاری از مردمان غیرآریایی (و ایضاً آریایی) گرامی داشته میشد. پس از اسلام، این جشن مانند دیگر مظاهر هویتی ایرانیان، رنگ و بوی توحید به خود گرفت و جامه عشق و عرفان بر تن کرد.
خسرو انوشیروان، پادشاه زرتشتیِ سلسله ساسانی، در دوران حکومت خود پیروان مزدک، مردم بلوچستان (حتی زنان و کودکان)، مردم گیلان و... را کشتار کرد. او نه فقط محاربین، بلکه معترضان غیر مسلح را نیز زجرکُش میکرد.
پس از این که بین گُشتاسپ (پادشاه ایران) و ارجاسب (پادشاه توران) اختلاف افتاد، زریر (برادر گشتاسپ) و اسفندیار (پسر گشتاسپ) شمشیر خود را از نیام بیرون آورده؛ گفتند که ما دست از دین زرتشت نمیکشیم و هر کس را که پیرو دین زرتشتی نشود، خواهیم کُشت و سرش را خواهیم برید و بر نیزه خواهیم کرد.