شب یلدا در تلألو طریقت مسلمانی
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یلدا، پایان پاییز و زمزمه آغاز زمستان، بهانهای است برای گرد هم نشستن، دید و بازدید و گرما بخشیدن به جسم و جانِ آدمیان. و این درخورِ ستایش و پاسداشت است. چنان که در قرآن و سنت نبیّ مکرّم، «صلهی ارحام» مستحب (و بلکه فریضه) و موجب برکت در دنیا و آخرت خوانده شده است. لیکن گفتنی است، یلدایی که امروز میشناسیم، متفاوت از آن یلدایی است که در ایران باستانی گرامی داشته میشد.
یلدا چیست؟
یلدا واژهای سُریانی (Syriac) است و سریانی، زبانی از خانواده زبانهای سامی و همتبار زبان عربی است. از همین روی، واژه یلدا ابداً ریشه آریایی ندارد.[1] یلدا به معنی تولد و زایش است. همانطور که در زبان عربیِ شمال جزیرة العرب، یَلدَة و یِلدَة به معنی تولد است و در زبان عربی حجازی هم وِلدَة (که اصل آن یِلدَة بوده) به معنی «زاییدن» است. در قرآن نیز از صفات خداوند، «لَم یَلِد» است، بدین معنی که خداوند هیچ گاه زایش نکرده است. به هر روی... یلدا در باور باستانی، شب ولادت که بود؟ پاسخ: میثرَه (miƟra) یا همان میترا (mitra) که یکی از خدایانِ مذکر (نرینه) در میان مردمان جهان باستان بود.
جشن شب یلدا، ارتباطی با دیانت زرتشتی ندارد
طبق اسناد تاریخی، زرتشت، علیه خدایانِ آریایی و غیرآریایی عَلَم مخالفت برداشت و پرستش اهورامزدا (یا همان هُرمَزد) را تعلیم داد. قابل توجه اینکه یکی از این خدایان، که زرتشت ضد او قیام کرد، همین میثره (میترا) بود.[2] چگونه ممکن است که شب یلدا (شب ولادت میترا که بعداً مِهر هم نامیده شد) وابسته به دیانت زرتشتی باشد، در حالیکه زرتشت با مولود آن شب، دشمن بود؟! آیا میتوان جشن شب تولد ابولهب را از مناسک مسلمانی به حساب آورد؟! پاسخ بدیهی است. هرچند بعدها، موبدان زرتشتی برای جذبِ میترائیستها (همان میثرهپرستان) از مواضع خود کوتاه آمده، میترایی که زرتشت با آن دشمنی میکرد را به عنوان پسرِ اهورامزدا و یکی از معبودانِ زرتشت به حساب آوردند.[3] فی الواقع، جشن شب یلدا، نه ریشه زرتشتی دارد و نه مُهر تأییدی از سوی زرتشت. بلکه این شب، توسط بسیاری از مردمان غیرآریایی (و ایضاً آریایی) گرامی داشته میشد.
میترا، خدا؟ فرشته؟ یا جن؟!
جای پرسش است که آیا میترا، همان خداست؟ یا فرشته است؟ یا چیزی دیگر؟! اگر نگاهی به متون باستانی (از جمله اَوِستای زرتشتی و وداهای هندوییزم) بیاندازیم، درمییابیم که میترا، در نقش یک مَلِک (فرشته یا هر چیز دیگری) ظاهر میشود. زمین و زمان را بر هم میزند تا به مقصود برسد. هر که به او فدیه تقدیم نکند، گرفتار نفرین میشود. میترا بین مردمان جنگ برمیافروزد، سرها از تن جدا میکند. خانهها را ویران میکند، غارت میکند، و هر که در خدمت به او کوتاهی کند را بیپسر میکند و موی کَنده در خاک میغلتاند.[4] ایرانشناسان غربی مدعی هستند که میترا، در فرهنگ ایران باستانی، در جایگاه ملائکه بود. لیکن اگر از قرآن بپرسیم، پاسخ خواهیم شنید که میترا، نه ملک، بلکه جن بوده است: « وَيَوْمَ يَحْشُرُهُمْ جَمِيعًا ثُمَّ يَقُولُ لِلْمَلَائِكَةِ أَهَـٰؤُلَاءِ إِيَّاكُمْ كَانُوا يَعْبُدُونَ قَالُوا سُبْحَانَكَ أَنتَ وَلِيُّنَا مِن دُونِهِم بَلْ كَانُوا يَعْبُدُونَ الْجِنَّ اَكْثَرُهُم بِهِم مُّؤْمِنُونَ.[سوره سبأ: آیه 40-41] و (یاد کن) روزى را که خداوند، آنان را محشور مىكند، آنگاه به ملائکه میگويد: «آيا اينها (بندگی من را کنار گذاشته و) شما را مىپرستيدند؟» ملائکه در پاسخ مىگويند: «خداوندا! تو پاک و منزّهى، ولیّ ما تويى... آنها ما را پرستش نمیکردند، بلكه جنّيان را مىپرستيدند و اکثر ایشان به آنان اعتقاد داشتند.»
شب یلدا در تلألو طریقت مسلمانی
پس از ورود اسلام به ایران، بخش عظیمی از مؤلفههای هویتی ایرانیان، جامه توحید به تن کرده و تار و پود این آب و خاک، رنگ و بویِ عشق و عرفان به خود گرفت. یلدا و سُرور آن نیز از این امر مستثنی نشد. امروز دیگر عامه ایرانیان، در جشن این شب، سخنی از میترا و پرستش آن به میان نمیآورند. بلکه صلهی ارحام، به رکن این شب مبدّل شده است. شب یلدا در پرتو طریقت مسلمانی، آن پوستین پیشین را از تن بیرون آورده و رخت محبت و رنگ دوستی با خدا به خود گرفت. تا باد چنین بادا...
پینوشت:
[1]. حسن عمید، فرهنگ فارسی (فرهنگ عمید)، تهران: مؤسسه انتشارات امیرکبیر، 1387. صص 1222-1223. همچنین بنگرید به لغتنامه دهخدا، ذیل واژه یلدا، و نیز بنگرید به فرهنگ معین، ذیل واژه یلدا.
[2]. والتر هینتس، داریوش و ایرانیان، ترجمه پرویز رجبی، تهران: نشر ماهی، 1392، ص 72.
[3]. اوستا، به گزارش دکتر جلیل دوستخواه، تهران: انتشارات مروارید، 1391. ج 1، ص 471.
Ashi Yasht (Hymn to Ashi), translation by James Darmesteter, Sacred Books of the East, American Edition, 1898, Chapter 16.
[4]. اوستا، گزارش دکتر ج. دوستخواه، تهران: انتشارات مروارید، 1391. ج 1 ص 362-380. همچنین:
James Darmesteter,The Zend Avesta, From The Sacred Books of The East, Translated By Various Oriental Scholars, Oxford, At the Clarendon Press 1883, VOL. XXIII, pp 129-149.
دیدگاهها
saman
1397/09/27 - 19:22
لینک ثابت
کانال تاریخ حقیقی ایران (نقد
محمدجواد فخارزاده
1399/09/30 - 17:25
لینک ثابت
خیلی خوب و دقیق بود ممنون از
احمد رضا ابروانی فرد
1401/09/30 - 23:39
لینک ثابت
سلام جشن زردتشت نبی یا یلدا
سروناز
1402/10/09 - 05:36
لینک ثابت
سلام
افزودن نظر جدید