خسرو انوشیروان، مُحارب را زجرکُش میکرد
خسرو انوشیروان، پادشاه زرتشتیِ سلسله ساسانی، در دوران حکومت خود پیروان مزدک، مردم بلوچستان (حتی زنان و کودکان)، مردم گیلان و... را کشتار کرد. او نه فقط محاربین، بلکه معترضان غیر مسلح را نیز زجرکُش میکرد.
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ هنگامی که اشرارِ محارب وحشیانه به مأموران امنیت و مردم میتازند، برخی سکوت میکنند. اما هنگامی که نظام بخواهد با این اشرار برخورد کند، همانها که تا دیروز در سکوت بودند؛ ناگهان زبان باز میکنند و دلسوز جانِ مُحاربین شده؛ شعار «نه به اعدام» سر میدهند.
محارب یعنی چه؟
یعنی کسی که به قصد کشتن یا سرقت مال یا وارد شدن به حریم ناموس و یا ترساندن مردم، اسلحه بکشد، به طوری که امنیت جامعه را دچار اختلال کند. (1)
در شریعت اسلام، مُحارب، بسته به میزان جُرم، به تبعید یا حتی اعدام محکوم میشود. این قانون، نه فقط در اسلام، بلکه در ایران باستان نیز وجود داشت، به مراتب سختگیرانهتر و شدیدتر از اسلام. به عبارتی در عصر ساسانی، نه فقط مُحارِب اعدام میشد، بلکه حتی اعتراضکنندگانی که مسلح نبودند هم اعدام میشدند. برای نمونه، خسرو انوشیروان پادشاهِ زرتشتیِ سلسله ساسانی در دوران حکومت خود، پیروان مزدک، مردم بلوچستان (حتی زنان و کودکان)، مردم گیلان و... را کشتار کرد. (2)
در منابع تاریخی، حکایت شده که خسرو انوشيروان در دوران زمامدارى خود در قوانین مالياتی تغييراتى ایجاد کرد. سپس از بزرگان و اشراف خواست تا دیدگاه خود را بیان کنند. لیکن هیچ کس سخن نگفت. انوشیروان برای بار دوم و سوم خواستهی خود را تکرار کرد. در این هنگام دبيری دانشمند از جا برخاست و با توجه به خشکسالی و هجوم آفات در برخی مناطق، از انوشیروان درخواست کرد که برای مراعات حال مردمان در قوانین جدید مالیاتی تجدید نظر کند تا مردم دچار سختی و آزار نشوند. انوشیروان از شنیدن این سخن خشمگین شد و دستور داد با قلمدان آنقدر بر سر دبیر زدند تا جان داد. پس از اجرای حکم، درباریان همگی از ترس، قانون جدید را تأیید و انوشیروان را ستایش کردند. (3)
حکیم ابوالقاسم فردوسی در شاهنامه میگوید که خسرو انوشیروان، مخالفین خود را و هر کسی که از او پیروی نمیکرد را فرزند اهریمن و به قتل رساندن آنان را کردار نیک میدانست. آنچنان که خطاب به فرستادگانش برای سرکوب معترضین میگوید:
چو پيروز گردی مپيچان سَخـُن
ميانشان به خنـجر به دو نيم كن
هر آن كس كه او دشمـن پادشاسـت
به كام نَهَنگش سپـــاری رواست
جز آن هر كه ما را به دل دُشمَنسـت
ز تخم جفا پيشــه آهِرمَنَـــست (4)
و در ادامه می گوید :
همه داغ كـن بر ســـر انجمـــن
مبادش زبان و مبـــــادش دهــن (5)
پاسخ به یک بهانهگیری:
برخی میگویند: بله، آن زمان انوشیروان به صغیر و کبیر رحم نمیکرد. ولی دنیای امروز، متفاوت از دنیای دیروز است. امروز جهان پیشرفت کرده، روابط انسانها از جهت عقلی و اخلاقی رشد کرده، پس دیگر نباید مانند گذشته مُحارب را سرکوب کرد. در پاسخ میگوییم: نگاهی به جهان امروز بیاندازیم. ذات انسانها تغییر نکرده. حرص و طمع و منفعت طلبیِ انسانها نه تنها کمتر نشده بلکه چه بسا بیشتر شده. جهان دیروز یک جنگلِ بیزرق و برق بود. جهان امروز یک جنگل پر زرق و برق است. یعنی ذات جامعه بشری تغییر نکرده. همان جنگلی هست که بود. در دنیای امروز هر کس زور بیشتری دارد، ضعیفتر را غارت میکند. او را میبلعد! از قضا امروز، گرگها به اسم «انسانیت» و «حقوق بشر» و «آزادی»، ضعیفکشی میکنند. آمریکا بزرگترین مدعی دروغین حقوق بشر، در عراق و افغانستان، چند صد هزار غیر نظامی را کُشت؟ اکنون، دولتهای اروپایی، هرگونه اغتشاش و مُحاربه را به سختترین شکل ممکن پاسخ میدهند. پس قواعد حاکم بر روابط جامعه بشری، همان است که بود.
پینوشت:
1. قانون مجازات اسلامی، ماده 279، مصوب 1392.
2. بنگرید به: «برخورد انوشیروان با معترضین و اغتشاشگران»
3. محمد بن جریر طبری، تاريخ طبری، ترجمه ابوالقاسم پاينده، تهران: انتشارات اساطير، 1375، ج 2، ص 702. احمد بن على ابن مسكويه، تجارب الامم، ترجمه ابو القاسم امامى و على نقى منزوى، تهران: انتشارات سروش، 1369، ج 1، ص 167.
4. حکیم ابوالقاسم فردوسی، شاهنامه، بر اساس نسخه مسکو، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی و مرکز خدمات کامپیوتری نور، 1389، شماره ثبت کتابخانه ملی: 815279، ص 1059.
5. همان.
افزودن نظر جدید