مباحث روایی
حدیث غدیر بر خلاف ادعای برخی که درصدد کم نشان دادن فضائل امیرالمومنین علیه السلام هستند، در میان علما و حدیث شناسان اهل سنت ،حدیثی متواتر و یا صحیح است.
حقیقتا با توجه به نقل تواتر و صحت فراگیر حدیث غدیر عدم نقل آن در صحیحین از چه روست؟ آیا تا کنون از خود پرسیده اید که اگر چنین فضیلتی در حق دیگران وارد میشد، آیا باز هم همین کتمان و عدم نقل ها اتفاق میافتد؟!
خداوند با علم و حکمتش در امتحانی قرآن و پیامبر اکرم را برای هدایت بشر فرستاده و شیطان هم انسانها را میفریبد؛ خداوند فرموده: «بگو -ای پیامبر- از شما هیچ چیزی در مقابل رسالتم نمیخواهم، مگر محبت و دوستی با اهل بیتم.» اما بعد از رحلت پیامبر اسلام، با دختر پیامبر به خاطر برخی مسائل که حق مسلّم ایشان بود، به نزاع پرداختند و منجر به کدورت و ناراحتی شدید ایشان شد.
از نظر علمای اهل سنت تمام صحابه عادل هستند، ولی در تاریخ صدر اسلام میبینیم آنها با پیامبر اکرم گاهی به شدت مخالفت میکردند. یکی از مخالفتهای صحابه با پیامبر اکرم در آخرین حج ایشان بود، عایشه میگوید: پس از برخورد تند برخی صحابه، پیامبر با حالتی غضبناک نزد من آمد، من کسانیکه پیامبر را غضبناک کرده بودند را نفرین کردم و گفتم خدا آنها را وارد آتش دوزخ کند.
در حديثی از امام رضا (ع) که ظاهر آن با حديث ثقلين در تعارض است، آمده است: «فقط به قرآن بايد تمسک نمود و اگر به غير قرآن تمسک کنيد، گمراه میشويد.» در پاسخ به این اشکال میگوییم: اينگونه روايات در مقام نفی پيروی از اهل بيت نيست؛ و بر فرض وجود تعارض، بهطور قطع حديث ثقلين به دلیل تواترش مقدم بر اين روايت است.
«ابن حجر» پس از ذکر حدیث «سفینه» در وجه تشبیه میگوید: «وجه تشبیه آنها به کشتى نوح این است که هر کس آنها را دوست بدارد و به سپاسگزارى خداوند که به آنها این مقام را داده، تعظیم کند و از هدایت علماى آنها برخوردار شود، از ظلمتِ مخالفتها نجات مىیابد و کسى که تخلف کند، در دریاى کفران نعمت غرق و در پستى و بلندى طغیانگرى هلاک خواهد شد.»
خاطرهای از سفر شیخ «حسین انصاریان» به ترکیه: در ترکیه به مفتی اعظم استامبول گفتم علت شیعه بودن ما در تفسیر فخر رازی آمده؛ «فخر رازى » در تفسير خود در بحث بلند یا آهسته خواندن بسم اللّه الرحمن الرحيم، گفته است: هرگاه كسى على (عليهالسلام) را پيشواى دين خود قرار دهد، به دستگيره محكمى در دين و نفس خود دست زده است.
فضائل و مناقب و امتیازات ویژه حضرت علی (علیهالسلام) آنقدر زیاد است که قابل شمارش نیست. البته قابل ذکر است که مقدار کمی از این امتیازات و فضائل را برخی از صحابه جلیل القدر پیامبر اسلام هم دارند که باز هم امیرالمؤمنین در همان مقدار کم با ایشان شریک است.
همواره افرادی سودجو در تاریخ اسلام به دنبال تغییر تاریخ از طریق تحریف روایات هستند. به عنوان مثال میتوان به حذف روایت اقتدای ابنعباس به حجاج اشاره کرد که علی رغم گزارش آن توسط عالمان اهلسنت از کتاب بخاری، اکنون این روایت در بخاری دیده نمیشود.
تحریف در روایات، یکی از حیلههای علمی در راستای پنهان ماندن حقایق بر طالبین حقیقت است. متاسفانه برخی از عالمان اهلسنت در باب تحریم متعه از سوی عمر، اقدام به تحریف و تقطیع روایت کردهاند.
یک نمونه از غلو در حق معاویه: پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) فرمودند: خداوند تنها جبرئیل، من و معاویه را امین وحی خود قرار داد. (جبرئیل وحی را از خدا میگرفت و به من میرساند و من نیز به معاویه میگفتم و او مینوشت.) چیزی نمانده بود که خداوند معاویه را به خاطر علم و دانش زیاد و امانتدار بودنش به پیامبری مبعوث کند.
برخی از جاعلین حدیث برای فضیلت سازی برای معاویه، اینچنین به پیامبر توهین کردهاند: که پیامبر پذیرفت که معاویه را از کتابت وحی کنار گذارد؛ جبرئیل که قبلاً هر چهار روز یکبار بر ایشان نازل میشد، تا چهل روز بر آن حضرت نازل نشد؛ پس وحی آمد که خداوند معاویه را برای نوشتن قرآن انتخاب کرد و تو حق نداری معاویه را کنار بگذاری.
نمونهای از غلو درباره معاویه: جبرئیل در حالیکه قلمی از طلای ناب در دست داشت، بر پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) نازل شد... و عرض کرد: خداوند این قلم را از بالای عرش خود به معاویه هدیه کرده است. قلم را به معاویه برسان و بگو آیه الکرسی را با آن نوشته و پس از نقطه گذاری و حرکت گذاری به تو بدهد... .
از جمله غلوّها در مورد عزت بخشی به معاویه ساخته شده، حدیثی است که در آن نجوا کردن معاویه در زیر عرش الهی را بدون اینکه پیامبر بداند بیان میکند.