پرسش و پاسخ
یکی از وهابیون میگفت: «چطور ممکن است که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) در آن واحد جواب سلام میلیونها نفر را بدهد؟» این سوال را در چند نکته پاسخ میدهیم. نکته اول؛ وقتی خداوند این قدرت را به عزرائیل داده است که در آن واحد جان هزاران نفر را بگیرد، پس چه اشکالی دارد که خداوند مشابه این قدرت را به پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) که مقامش از عزرائیل بالاتر است، بدهد که در آنِ واحد...
در مدینه هنگامی که پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) میان مهاجرین و انصار عقد اُخوت بست، و پس از اینکه برای هر کدام از مهاجرین و انصار برادری را انتخاب کرد، امیر مومنان (علیه السلام) با چشمانی گریان نزد ایشان آمده و عرضه داشت: «ای پیامبر خدا! همه را با هم برادر کردی، به جز من. پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) فرمود علی جان! تو در دنیا و آخرت برادر منی...
پیامبر (ص) فدک را به دختر خود حضرت زهرا (س) بخشید. محدثان شیعه و گروهی از دانشمندان اهل سنت نوشته اند: «هنگامی که آیه وَ آتِ ذَا الْقُرْبی حَقَّهُ ؛ «حق خویشاوندان را بپرداز» نازل شد، پیامبر (ص) دخترش فاطمه (س) را خواست و فدک را به وی واگذارد».
طبیعی است اگر وهّابیت بپذیرند که حضرت فاطمه (علیها السّلام) از شیخین (ابوبکر و عمر) خشمگین و غضبناک شده و با همین حال از دنیا رفته، اصل و اساس مشروعیت خلافت آنها را زیر سؤال برده، چرا که این موضوع ثابت میکند تنها یادگار پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)، برترین بانوی دو عالم، سرور زنان اهل بهشت با خلافت آنان مخالفت بوده و طبق روایات معتبری که در صحیحترین کتابهای خود آنان آمده...
بهائیت فرقهاى منشعب از بابیت است؛ بابیتی که با ادعای نیابت حضرت مهدی (علیه السلام) شروع و با ادعای خدایی و توبهی او ختم شد. حسینعلی نوری نیز به ادعای جانشینی علیمحمد باب، مسلک بهائیت را تأسیس و پس از ادعای پیامبری، مقام خدایی و ربوبیت را برای خود برگزید. وی ضمن معادلسازی احکامی از ادیان برای مسلک خود، اباحهگری را میان بهائیان رواج داد.
در پاسخ به این سؤال که با توجه به تلاش بهائیت برای انحراف عقیدتی جامعه و همچنین اثبات خیانت تشکیلات بهائی به ایران، چرا با بهائیت برخورد جدی با آن صورت نمیگیرد؛ باید گفت که در کنار اقدامات زیربنایی نظیر فقدان رسمیتِ اداری و مذهبی؛ پاسخگویی و روشنگری مناسبی در خصوص شبهات و اقدامات این فرقهی ضالّه صورت پذیرفته است.
موارد متعددی در عهدجدید از بزرگان مسیحیت وجود دارد که حکایت از ناراحتی و غم میکند و این نشان میدهد در مسیحیت هم نمونههایی از غم وجود دارد.
در مورد جمع آوری قران نظرات متفاوت است و گروهی معتقدند که در زمان خود رسول خدا(صل الله و علیه و آله) جمع آوری شده و شیعیان معتقدند که حضرت علی(علیه السلام) به سفارش پیامبر به جمعآوری قران مبادت نمود، آنچه مهم است این است که در زملن حیات پیامبر اکرم(صل الله علیه و آله) ایشان خود سفارش به حفظ قرآن میکردند و این حفظ کردن و انتقال سینه به سینه مانع جابجایی یا تغییر حتی کلمهای از قران شده است.
به طور معمول انسانها نمیپذیرند کسی که خود گناهکار است را به عنوان هدایت کنندهی خود قرار دهند، و لذا عصمت هدایتگر لازم میشود، علیرغم ادعای مطرح شده در کتابمقدس مسیحی افرادی چون ملکی صدق و یحیی تعمید دهنده وجود دارند که انسانهای پاک معرفی شدهاند در ضمن اینکه اعتقاد به نوعی از عصمت برای پاپها بین کاتولیکها مرسوم است.
علت این سوال آشنا نبودن با ادبیات عرب است و خدا در قرآن از استفهام انکاری استفاده کرده، اینکه برخی اعراب جاهلی دختران خود را زنده به گور میکردند از نگاه تاریخی مسلم است و دلایلی چون استقاده از پسران در جنگ و دفاع و کار دارد.
ارسال دین و انتخاب انبیا امری الهی و خارج از حیطهی عمل انسان است و به نژاد و منطقه جغرافیایی ربطی ندارد. دین نزد خدا واحد است و میان یپامبر در اصل تعلیمات هیچ تفاوتی نیست و انبیای بعد تکمیل کنندهی انبیای قبل هستند نه ناقض، لذا هم انبیای پیش از پیامبر اسلام به آمدن ایشان وعده دادهاند و هم ایشان اصول آورده شده از انبیای قبل را تایید میکنند.
موضوع ناسخ و منسوخ با تناقض متفاوت است و در کتابمقدس گزارههایی وجود دارد که به هیچ وجه قابل جمع نیستند، خود الهیدانان مسیحی نیز به این موارد معترفند و با تفکیک بین تعلیمات کتابمقدس با اغلاط املایی، سعی بر نادیده گرفتن این تناقضات دارند دارند.
ماجرای غرانیق افسانهای بیش نیست که با دلایل عقلی مبنی بر عصمت پیامبران رد میشود، ضمن اینکه خود آیات ابتدایی سورهی نجم این ماجرا را نفی میکند و از عصمت پیامبر اسلام(صل الله علیه و آله) حکایت دارد و قرآن نیز نقل میکند شیطان نمیتواند بر بندگان مخلص خدا تسلط یابد.
منظور از اکمال دین، اکمال قرآن و احکام شریعت نیست، اکمال اصول دین است و اینکه آیات بعد از روز غدیر جزو دین بودهاند یا خیر؟ نیز منتفی است چرا که قرآن دو نوع نزول داشته، یکی تدریجی و دیگری دفعی که در نوع اخیر در سینهی پیامبر محفوظ بوده اما به صورت تدریجی هم نازل شده.