آیا روش جمع آوری قرآن دلیلی بر تحریف آن نیست؟
در مورد تدوین قرآن در میان دانشمندان اسلامی اختلاف است، برخی از محققان اسلامی عقيده دارند كه قرآن در زمان خود پيامبر به ترتيب كنونی گردآوری شده است، اين گروه ميگويند: قرآن در عهد رسول خدا(صلي الله عليه وآله) و به صورت امروزي (ترتيب آيهها و سورهها) تدوين يافته است. صاحبان اين ديدگاه دلايلي را برشمردهاند؛ از جمله:
1- مصونيت قرآن از خطر تحريف، بدون تدوين در زمان پيامبر(صلي الله عليهوآله) امكانپذير نبود؛ چون غير از آن حضرت، كسي به طور كامل به خصوصيات قرآن آگاه نبود.
2- تحدّي از جانب قرآن، اقتضا كرد آيهها و سورهها، مطابق نظر پيامبر(صلي الله عليه وآله وسلم )تنظيم شده و به شكل خاصّي درآيد.
3- بعضي از روايات دلالت دارد كه عدهاي در زمان رسول خدا، مشغول اين كار بودند. شعبي ميگويد:« شش نفر از انصار، قرآن را در عهد رسولخدا جمعآوري كردند: ابيبنكعب، زيدبنثابت، معاذبنجبل، ابودرداء، سعيدبن عبيد و ابوزيد».[1]
لذا این دانشمندان به تدوين و جمعآوري قرآن در زمان آن حضرت معتقد بوده و سه مرحلهاي بودن و يا تدوين در زمان خلفا را هم به طور كلي رد ميكنند. همچنین ایشان بیان میدارند که يكی از حكمتهای جمع قرآن در زمان پیامبر، ارتباط خاصی است كه ميان انتهای هر سوره با ابتدای سوره ديگر وجود دارد. علامه طبرسی در مجمعالبياندر ابتدای سورهها به برخی از آنها اشاره كرده است. اگر اين نظريه را بپذيريم كاري كه در زمان عثمان خليفه سوم، انجام گرفت، اين بود كه چون در آن عصر، اسلام گسترش يافته و با اختلاف لهجههای اهل حجاز، شام و عراق، قرائتهای مختلفی در قرآن پديدار شده بود، وی قرائت مشهوری را كه ميان مسلمانان معمول و متعارف بود، انتخاب و سپس دستور داد كه همه از آن قرائت پيروی كنند و ساير قرآنها را از رسميت انداخت.
از جمله آيت اللَّه خويي در ترجمة البيان، در تبيين ديدگاه خود، آورده است: احاديث دلالتكننده بر جمعآوري قرآن در غير زمان پيامبر(صلي الله عليه وآله) با يكديگر در تناقض است. در بعضي ابوبكر، در بخشي ديگر عمر و در بعضي عثمان ذكر شده است.
اين روايات، با احاديث دلالتکننده بر جمع قرآن در زمان پيامبر(صلي الله عليه وآله) تعارض دارد، احاديث يادشده، با حكم عقل به لزوم اهتمام پيامبر(صلي الله عليه وآله) در امر جمع و ضبط قرآن مخالف است.
اين روايات با اجماع مسلمانان، مبني بر ثبوت [قطعيت] قرآن از طريق تواتر مخالفت دارد.
جمعآوری پسيني، نمیتواند شبهه تحريف قرآن را بهطور كامل از بين ببرد.[2]
علاوه بر این شیعه معتقد است امیرالمومنین علی (علیهالسلام) در زمان حیات پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) قرآن را نوشته و جمعآوری نمودند. و بعد از رحلت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و پایان وحی آن را مدون کرده است.[3] و اصل نسخه آن در دست امامان معصوم(علیهمالسلام) بوده و به امام زمان(عج) رسیده است و امامان نیز با وجود آن نسخه قرائت مشهور قرآن را رد نکردهاند.
كساني كه تدوين را به عهد رسول خدا منسوب نمیدانند، ضمن پاسخ به اشكالات یاد شده، بر اين باورند كه گردآوري قرآن، يك حادثه تاريخي است؛ نه مسئله عقلاني؛ ازاینرو میبایست دراینباره به نصوص تاريخي مستند مراجعه كرد.
اين گروه در مقابل اين سؤال كه چرا تدوين در زمان رسول خدا(صلي الله عليه وآله) صورت نگرفت، میگویند: پيامبر(صلي الله عليه وآله)، به ترتيب و جمع آیهها اهتمام داشت؛ ولي گردآوري و ترتيب سورهها، بعد از رحلت آن حضرت صورت گرفت؛ زيرا در زمان پيامبر(صلي الله عليه وآله) همچنان انتظار نزول قرآن میرفت. بنابراين با تداوم نزول وحي، جمعآوری قرآن در يك جلد كامل، همانند كتاب امکانپذیر نبود. از اینرو هنگامیکه پيامبر(صلي الله عليه وآله) آثار وفات را مشاهده و به انقطاع وحي يقين پيدا كرد، حضرت علي(عليه السلام) را به جمعآوری قرآن وصيت فرمود، اما متأسفانه پس از رحلت پیامبر (صلیالله عليه وآله)، قرآن جمعآوریشده به دست حضرت علي (علیهالسلام) مورد پذیرش حاكمان وقت قرار نگرفت و جامعه اسلامي تا سال 25 هجري از داشتن مصحف رسمي محروم ماند!.[4]
آنها معتقدند كه بعد از رحلت پيامبر (صلواتاللهعلیه)، ابابكر به شخصی دستور داد تا با نظارت صحابه پيامبر، قرآن را گردآوری كنند. اين قرآن، پس از ابابكر به عمر و آنگاه به همسر پيامبر (حفصه) منتقل شد. و چون اين قرآن ميان مردم منتشر نشده بود، هركس كه میخواست قرآن را بياموزد، به حافظان و كاتبان وحی مراجعه میکرد. اما در زمان عثمان، چون هركس كه هر آنچه را كه از قرآن نزد كاتبان يا حافظان آموخته بود، قرآن مینامید، عثمان با توجّه به قرآنی كه نزد حفصه بود، تحت نظارت ياران پيامبر، آن را به شكلی كه هماکنون در دست ماست، تدوين كرد.[5]
مورخان نوشتهاند كه عثمان از اين قرآن نسخههای متعددی تهيه نموده و هرکدام را به يكی از مناطق اسلام فرستاد. يك نسخه نيز در مدينه نگه داشت كه آن را به تام "أم" (قرآن مادر) و يا "امام" میناميدند. اين مصحف مرجع عمومی بود، و اگر ميان مصحفهای فرستادهشده به شهرهای ديگر، اختلافی پيدا میشد، برای رفع اختلاف و تصحيح آنها، مصحف مدينه ملاك قرار میگرفت و مطابق با آن، مصحفهای ديگر تصحيح میشد. مقامات حكومت و عمّال خليفه، عنايت و توجه خاصی به اين مصحفها و حفاظت از آنها داشتند، و همين علاقه و توجه زياد مردم نسبت به حفظ آنها موجب شد تا مدتها باقی بمانند.[6]
قرآنهای موجود نيز بر مبنای همان مصحف نوشتهشده است، ولی آن مصحف بعد از مدتها نگهداری، کمکم در فراز و نشيب تاريخ و بستر حوادث از بين رفت و امروزه اثری از آن در دست نيست.[7]
برخی از خاورشناسان بر اساس برخی گزارشهای تاريخی، اظهار کردهاند كه عدهای از دانشمندان اسلامی، آن مصحف يا سورههایی از آنها را ديده بودند.
عدهای از محققان معتقدند: اين مصحف در حوزه حكومت تزارهاي روسيه در پطروگراد- لينن گراد فعلي- قرار داشت و سپس به انگلستان انتقال يافت. درحالیکه عدهای ديگر میگویند: اين مصحف در مسجد دمشق محفوظ بود تا در سال1310هجری قمری، به علت حريق و آتشسوزی از ميان رفت.
لازم به يادآوری است كه: نسخهای از قرآن در موزه «توپ قپوسرا» در استانبول به شماره 59/27 وجود دارد كه به عثمان منسوب است، ولی با توجه به اينكه در اين نسخه علائم املائی از قبيل نقطههای نمايانگر اِعراب به چشم میخورد و عثمان نيز دستور داده بود كه قرآن را عاری و مجرد از هرگونه مشخصات املائی بنويسند اين نسخه نمیتواند از زمان اين خليفه باشد.[8]
اکنون با توجه به این مقدمه پاسخ شبهات مرتبط با اختلاف نسخه ها روشن میشود. بدلیل دستور پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) و اهمیت حفظ قرآن عدهی زیادی از مسلمانان در دورههای مختلف اقدام به حفظ قرآن کرده و میکنند و کوچکترین حذف و یا اضافه از نگاه مسلمانان دور نمانده است، بنابر نظر مرحوم آیتالله معرفت:« واقع قرآن آن است که خوانده میشود نه آنچه نوشته میشود . کتابت به هر اسلوبی باشد مادام که قرائت صحیح باشد و منطبق بر نحوه متداول در زمان پیامبر(صلی الله علیه و آله) و صحابه او باشد موجب ضرر و زیانی نخواهد شد و تردیدی نیست که مسلمانان از صدر اسلام تا امروز نص قرآن را به گونۀ صحیح حفظ کردهاند.»[9]
ما از مسحیان درخواست داریم یکی از این براهین را برای کتاب مقدس خویش اقامه کنند؟ آیا اعجازی برای هر باب آن هست؛ یا وصی پیامبری در بین ایشان است؛ یا تواتر سینهبهسینه و سند متصلی حتی برای یک جمله یا حدیث از پیامبرشان عیسی (ع) دارند؟
پینوشت:
[1] البرهان في علوم القرآن،بدرالدين زركشي، ج اوّل النوع الثالث عشر، ص 330، دارالمعرفه بيروت 1412؛ الاتقان في علوم القرآن، سيوطي، ج اوّل، النوع الثامن عشر، ص 126، دارالكتب العلميه بيروت.1410
[2] البيان في تفسيرالقرآن، آيتالله خويي، ج4، ص 358-346
[3] احتجاج، ج1، ص 156
[4] معرفت ، محمدهادی، علوم قرآنی،ص119- 123
[5] البيان في تفسيرالقرآن، آيتالله خويي، ج4، ص 358-346
[6] علوم قرآني، محمدهادي معرفت، ص 146 ـ 147، مؤسسه فرهنگي انتشاراتي التمهيد.
[7] درسنامة علوم قرآني، حسين جوان آراسته، ص 142، مؤسسة بوستان كتاب قم،1380
[8] پژوهشي در تاريخ قرآن،دكتر سيدمحمدباقر حجتي، دفتر نشر فرهنگ اسلامي، 1372، ص461-462
[9] معرفت، محمد هادی، علوم قرآنی، نشر التمهید،1378 ص 156
افزودن نظر جدید