درحالی که طبری نقل میکند که شیطان بر زبان پیامبر آیاتی را در تعریف لات و عزی جاری کرد، از کجا معلوم که سایر آیات نیز از القائات شیطان نباشد؟
افسانهی غرانیق روایتی مجعول است که هر انسان عاقل و منصفی باکمی دقت در محتوای آن حکم به نادرستی آن میدهد.[1]
علامه طباطبايي مینویسد:«دلايل قطعي که عصمت پيامبر (صلیالله عليه و آله و سلم) را ثابت میکند، متن اين حديث را(با فرض صحبت) تکذيب میکند و واجب است که جنبه قداست پيامبر (صلیالله عليه و آله و سلم) را منزه از اين رذایل و ضعفهایی بدانيم که کرامت انبيا را خدشهدار میکند.»[2] علاوه بر این آیات ابتدایی همین سوره نجم دلالت بر بطلان این افسانه و اینکه شیطان بتواند بر پیامبر سخنی را تلقین کند، دارد و به صراحت بیان میکند که حضرت از روی هوای نفس سخن نمیگوید و جز وحی بر زبان ایشان صادر نمیشود و جبرئیل امین که دارای قدرت عظیمی است به او تعلیم میدهد:«و هرگز از روى هواى نفس سخن نمىگويد! آنچه میگويد چيزى جز وحى كه بر او نازلشده نيست! آنکس كه قدرت عظيمى دارد [جبرئيل امين] او را تعليم داده است.»[3] چگونه شیطان که هیچ تسلطی بر بندگان صالح الهی ندارد میتواند بدون اراده و اذن الهی به پیامبر اسلام (صل الله علیه و آله) نزدیک شود؟ آیه 65 سوره اسراء به صراحت میگوید:«(اما ای شیطان بدان) تو هرگز سلطهاى بر بندگان من نخواهى يافت (و آنها هیچگاه به دام تو گرفتار نمیشوند)! همین قدر كافى است كه پروردگارت حافظ آنها باشد.» علاوه بر این خود شیطان هم اعتراف میکند که در بندگان مخلَص الهی راهی و نفوذی ندارد: «گفت: پروردگارا! چون مرا گمراه ساختى، من (نعمتهای مادّى را) در زمين در نظر آنها زينت میدهم، و همگى را گمراه خواهم ساخت، مگر بندگان مخلصت را.[4]
پینوشت:
[1] محمدهادی معرفت، التمهید فی علوم القرآن ، ج1، ص63-59)( جلالالدین سيوطي، الاتقان في علوم القرآن، ج2، ص 189
[2] سید محمدحسین طباطبايي، الميزان في تفسیر القرآن، ج14، ص 435 )
[3] سوره نجم 3-5
[4] سوره حجر: 40- 39
افزودن نظر جدید