شبه معنویت های بومی
وقتی که به افکار حلاج مراجعه میکنیم به موارد مشابه بین افکار او و طاهری بر میخوریم. یکی از موارد مشترک اعتقادی مدح شیطان است. همانطور که در تصویر زیر میبینید از حلاج میتوان به اولین مدافع شیطان نام برند. محمدعلی طاهری نیز از شیطان به عنوان «تنها موحد الهی نام» میبرد.
یکی از جاهایی که احمد بصری به اهلبیت (علیهمالسلام) اهانت میکند، در کتاب متشابهات است؛ وی در این کتاب میگوید: «امام عصر (عجلاللهتعالیفرجه) دارای منیت و شرک است!» و حال آنکه در آیات و روایت متواتر از طهارت اهل بیت (علیهمالسلام) از هر شرکی صحبت به میان آمده است.
احمد بن اسماعیل که از مدعیان دروغین عصر حاضر است، اهانتهای زیادی به اهلبیت و جایگاهشان کرده است. این مطلب موقعی تعجببرانگیز است که اتباع و پیروان این شخص که ادعای محبت نسبت به اهلبیت دارند؛ با ارائه این مطالب به آنها یا بدون توجه نسبت به این قضیه رد میشوند یا توجیهات بی ارزش نسبت به آن ارائه میدهند.
راه شناخت حجت خدا در دیدگاه فرقه گمراه احمدالحسن (یمانی دروغین) برای تمام حجتهای الهی 3 چیز بیشتر نیست و تاکید بسیاری بر این مطلب دارند؛ اما این فرقه برای اثبات مدعای خود هیچ گونه دلیل و نص دینی در اختیاری ندارند و صرفا طبق برداشت خود این بیان را دارند.
یکی از نشانهها و علائم ظهور که اخبار موثق در مورد آن وجود دارد، صیحه آسمانی قبل از ظهور امام عصر (عجلاللهتعالیفرجه) است. اتباع احمد بصری این نشانه را به رؤیا ربط میدهند. و حال این مطلب مغایر با روایات متعدد است و شاهدی نیز بر این مطلب موجود نیست.
وقتی که با اتباع احمد بصری (مدعی یمانی) صحبت میکنیم، از تواتر در روایات بر وجود مهدیین از ذریه امام عصر (عجلاللهتعالیفرجه) صحبت به میان میآورند. وقتی از آنها برای حرفشان شاهد میخواهیم، به رویاتی تمسک میکنند که اساسا ربطی با موضوع بحث آنها ندارد و در اعتقادات شیعه این روایات حل شده است.
از جمله مطالبی که در آثار محمدعلی طاهری سرکرده عرفان حلقه مشاهده میشود، وجود حرفهای تعجبآور و خندهداری است که ایشان به مخاطبان خود گفته است. باید گفت: «متاسفانه حلقهایها به خاطر دفاع و تعصب بیمورد و کورکورانه از طاهری، از حقیقت عرفان حلقه و صحبتهای طاهری مطَّلع نبوده و به همین خاطر دچار تناقضگویی و ایراد حرفهای ضد و نقیض میشوند.»
پیروان عرفان حلقه برای بزرگ نشان دادن چهره عرفان حلقه، بیشتر به فرادرمانی موجود در این فرقه استناد میکنند. به اظهار بسیاری از پیروان حلقه، فرادرمانی یکی از معجزات محمدعلیطاهری است که هیچ فردی تا به الان چنین ادعایی را نداشته است! اما در حقیقت باید گفت: «از لحاظ دینی و علمی فرادرمانیِ ادعا شده، هیچ گونه مویدی ندارد. این حرفهایی هم که دوستان شما میزنند فقط در حد یک ادعاست؛ و تا به الان هیچ سند معتبری مبنی بر اعتبار فرادرمانی ارائه ندادهاند.»
اینکه افراد بدون دین یا دارای دین انحرافی به دین حق گرایش پیدا کنند و راه کمال را طی کنند که شکی نیست، صحبت ما آنجایی است که افراد با دین خودشان به کمال برسند. بله حر برگشت و تسلیم شد و عاقبت به خیر شد. اما بتپرست با وجود اعتقادش که خدایی یگانه وجود ندارد چگونه میتواند به تعالی برسد؟
اتباع احمد بصری(مدعی یمانی) که از روایات برای اثبات راهشان درمانده شدند، متوسل به زیارات و ادعیه شده تا دلیلی بر امامت مهدیین از ذریه امام عصر بیابند. و حال آنکه در این قسمتهای از دعاها چندین احتمال وجود دارد که ادعای آنها را باطل میکند.
سرکرده عرفان کیهانی میگوید: «درعرفان حلقه عوامل انسانی، کلیهی خصوصیات فردی،شرایط جغرافیایی و اقلیمی، امکانات و توانهای فردی و ... نقشی در ایجاد اتصال و دریافتهای ماورایی ندارند. بنابراین موارد زیر هیچ گونه تاثیری استفاده از شبکه و دریافت آگاهیهای آن ندارد. جنسیت، سن، ملیت، استعداد، سواد، معلومات، تفکرات، اعتقادات، تجارب عرفانی و...» به همین خاطر است که باید گفت: عرفان حلقه، صرفا یک برداشت شخصی و سلیقهای از عرفان است، که هیچ بنیهی اعتقادی، عقلی و منطقی نداشته و به همین خاطر برداشت انحرافی به شمار میرود.
معنویتهای نوظهور نهتنها جایی برای عقل در حیات معنوی انسان در نظر نمیگیرند، بلکه درک صحیحی از قوۀ عاقلۀ انسان ندارند و از ابتدا با به میان آوردن این که «راه معنویّت راه دل است» صلاحیت را از عقل میگیرند و مانع حضور آن در تدبیر قوای روحی و معنوی انسان میشوند. و آنچه در جنبشهای جدید، عقل نامیده میشود، نه عقل منوّر و ملکوتی، بلکه همان عقل جزئینگر و معاشاندیش است.
عرفان حلقه که یکی از فرقههای انحرافی است، توسط محمدعلی طاهری که فردی بیاطلاع از دین و عرفان اسلامی است بنیان گذاری شده است. یکی از موضوعات انحرافی و بحث برانگیز سخنان طاهری، موضعگیری او راجع به شیطان و جایگاه اوست. وحال آنکه در نصوص دینی ما صراحتا از شیطان به عنوان فردی ملعون و مذموم یاد میشود.
عرفان موسوم به حلقه، که سرکردهی آن از حداقل سواد عرفانی و دینی بیبهره است، به پیروان خود چنین وانمود میکند که آموزههای او قرائتی امروزی از دین بوده و به همین خاطر نسل حاضر به راحتی میتوانند از طریق این آموزهها دین را بشناسند. به همین خاطر مسترهای حلقه با مهم نشان دادن جایگاه عرفان حلقه در میان پیروان خود، به دنبال بزرگ نمایی دروغین از این فرقه هستند.